سبک زندگی و جهاد فرهنگی
بسمه تعالی
سبک زندگی و جهاد فرهنگی
تعریف جهاد
واژه جـهـاد به معناى مشقّت و زحمت و همچنين به كار بستن توان در دفع دشمن است و در اصـطلاح شرعي و فرهنگ اسلامى عبارت است از : «اَلْجـهـادُ شـَرْعـاً بـَذْل النَّفـْسِ وَ المـالِ وَالْوُسـْعِ فـِى اِعـْلاءِ كـَلمـةِ اِلاسـْلامِ وَ اِقـامـَةِ شـَعـائِر الايمانِ ؛ يعني جـهـاد عـبـارت اسـت از نـثـار جـان و مال و توان در راه اعتلاى اسلام و بر پا داشتن شعارهاى ايمان .» (جواهر الكلام ، ج ۲۱، ص ۳، دارالكتب الاسلاميه .)
امام خامنه ای در بیان مفهوم جهاد فرموده اند:
جهاد يعنى حضور در ميدان با مجاهدت، با تلاش، با هدف و با ايمان؛ اين ميشود جهاد. لذا «جاهدوا بأموالكم و أنفسكم فى سبيل اللَّه»؛ جهاد با نفس، جهاد با مال....يكى از انواع جهاد با نفس هم اين است كه شما شب تا صبح را روى يك پروژهى تحقيقاتى صرف كنيد و گذر ساعات را نفهميد.
۱۳۸۹/۰۴/۰۲بيانات در ديدار اعضاى بسيجى هيئت علمى دانشگاهها
هـر چـيـزى كـه هـم تـلاش بـاشد و هم در مقابله با دشمن باشد، جهاد است . بعضى ممكن است يك كارى انجام دهند، زحمت هم بكشند، بگويند ما داريم جهاد مى كنيم ، نه ، جهاد يك شقّش اين است كه در مقابله با دشمن باشد. پس شرط اوّلِ جهاد اين است كه در آن، تلاش و كوشش باشد و شرط دومش اينكه در مقابل دشمن صورت گيرد.
۱۳۷۵/۰۳/۲۰بیانات در دیدار فرماندهان لشكر ۲۷ محمد رسولالله (ص)
جهاد يعنى مبارزه. مبارزه ى علمى ، اجتماعى ، سياسى ، مسلحانه ؛ همه ى اينها مبارزه است. مبارزه يعنى تلاش پُر نيرو در مقابل يك مانع يا يك دشمن.
اگر هيچ مانعى در مقابل انسان نباشد، مبارزه وجود ندارد. اگر انسان با اين موانع درگير شود و سعى كند آنها را از ميان بردارد، اين مى شود مبارزه.
جهاد در زبان عربى عيناً به همين معناست؛ يعنى مبارزه. جهادِ در قرآن و حديث هم به همين معناست؛ همه جا به معناى جنگ مسلحانه نيست. البته يك جا با جنگ مسلحانه تطبيق مى كند، يك جا هم با جنگ غيرمسلحانه تطبيق مى كند.
۱۳۸۳/۰۸/۲۰بيانات در ديدار رئیسجمهور و اعضاى هيأت دولت
بر اين اساس بنابراين سه عامل مهم در تبيين مفهوم جهاد از ديدگاه اسلام حائز اهميت است :
۱. اقدامي هـمـراه بـا تـلاش ، كـوشـش و تحمل سختى ۲. اقدامى در جهت مقابله با دشمن و دفع هجوم هاى گوناگون او ۳. فـى سـبـيـل الله و به قصد و نيت امـتـثال تكليف الهي و كسب رضاى خدا باشد.
اقسام جهاد
از آنـجـا كـه تهاجم دشمن به اسلام و سرزمين اسلامي به شيوه هاى مختلف صورت مى گيرد، روش مقابله با آن نيز متنوع مي باشد ؛ گاهي جهاد نظامى و درگيرى و رويارويى در صحنه جنگ با دشمن است ، گاهي جهاد سياسي و مشاركت در تعيين مسئولين اجرايي و قانونگذار براي ايستادگي در مقابل نفوذ و استيلاي سياسي دشمن است ، گاهي نيز جهاد مالى و تاءمين هزينه مبارزه با دشمن مي باشد و در بسياري مواقع جهاد فرهنگى براى رفع و محو سلطه فرهنگى دشمن يا مقابله با هجوم فرهنگى دشمن از اقسام مهم جهاد مي باشد . چنانكه مقام معظم رهبري در تبيين اقسام جهاد مي فرمايد :
« يكي از چيزهاي برجسته در فرهنگ اسلامي - كه البته مصداق هاي بارزي هم بيشتر در تاريخ صدر اسلام و كمتر در طول زمان دارد-عبارت است از فرهنگ رزمندگي و جهاد.جهاد هم فقط جهاد در ميدان جنگ نيست.هر چيزي كه هم تلاش باشد، هم در مقابلهي با دشمن،اين جهاد است.درست توجه بفرماييد: بعضي ممكن است يك كاري را انجام بدهند، زحمت هم بكشند، بگويند ما داريم جهاد مي كنيم.نه.يك شرط جهاد اين است كه در مقابلهي با دشمن باشد.البته يك وقت در ميدان جنگ مسلحانه است. اين جهاد رزمي است.يك وقت در ميدان سياست است.اين جهاد سياسي است.يك وقت در ميدان فرهنگ است.اين جهاد فرهنگي است.يك وقت در ميدان سازندگي است.اين جهاد سازندگي است.و البته ميدان هاي ديگري هم هست. شرط اول اين است كه تلاش در آن باشد. كوشش باشد. و شرط دوم اين كه در مقابل دشمن باشد.....چون ما دشمن داريم و چون دشمنان ما از لحاظ نيروي مادي قوي هستند،چون اطراف و جوانب ما را -از همه جهت- دشمن ها گرفته اند و جدا در صدد دشمني هستند.در دشمني با ايران اسلامي هم شوخي نمي كنند.چون مي خواهند از هر راهي كه شد، ضربه بزنند. پس در ايران اسلامي، هر كسي كه به نحوي مقابل اين دشمن -كه از اطراف، تيرهاي زهرآگين را به پيكر اين انقلاب و اين كشور اسلامي نشانه رفته است-تلاشي بكند،جهاد في سبيل الله كرده است.يكي از اين جهاد ها هم جهاد فكري است....» (بخش هايي از سخنراني امام خامنه اي در جمع فرماندهان لشكر ۲۷ محمد رسول الله ، ۷۵/۳/۲۰ )
مفهوم مدیریت جهادی
امام خامنه ای در بیان مدیریت جهادی فرموده اند:
باید روحیه خدمت به مردم با نیت خدایی و با تكیه بر علم و درایت یا همان روحیه مدیریت جهادی حاكم باشد تا بتوان از مشكلات عبور كرد و به پیش رفت.
اگر مدیریت جهادی یا همان كار و تلاش با نیت الهی و مبتنی بر علم و درایت حاكم باشد، مشكلات كشور، در شرایط كنونیِ فشارهای خباثت آمیزِ قدرتهای جهانی و در شرایط دیگر، قابل حل است و كشور حركت رو به جلو را ادامه خواهد داد. ۱۳۹۲/۱۰/۲۳دیدار شهردار و شورای اسلامی شهر تهران
پس می توان گفت مديريت جهادي یعنی :
مدیریت مبتنی بر نیت و انگیزه الهی، علم ، درایت و عقلانیت توأم با مبارزه و رویکرد انقلابی در مقابل موانع و دشمن برای نیل به اهداف.
محور و اصل بنیادین مدیریت جهادی تاکید تام بر معنویت و ارزش های اسلامی- انسانی است.
مفهوم فرهنگ
فرهنگ، يعني همين رسوم و آدابي که بر زندگي من و شما حاکم است. فرهنگ، يعني باورها و اعتقادات ما و چيزهايي که زندگي شخصي و اجتماعي و داخل خانه و محيط کسب يک جامعه با آنها روبهروست. مقام معظم رهبری، ۱۳۶۹/۱/۱۰
به طور خلاصه، فرهنگ مجموعه ای است از:
اعتقادات و باورها
ارزش ها و شاخص ها
ملکات و گرایش ها
آداب، رسوم و رفتار
اهميت و ضرورت جهاد فرهنگي(جهاد کبیر)
اساس شـخـصـيـت فـرد و جـامعه بر مسائل فرهنگى و اعتقادى مبتني است است . و جـهـاد فـرهـنـگـى سـعـى و تـلاش بـراى تـبـيـيـن ، تـفـهـيـم و تـرويـج عـقـايد صحيح و ابـطـال عـقـايـد بـاطـل در جـامـعـه مي باشد كه مـصـلحان با روشنگرى و مجاهدت علمى و فرهنگى زيربناى فرهنگ و اعتقادات جاهلانه و خرافى را از بين بـرده و معارف حيات بخش تـوحـيدي و فرهنگ صحيح اسلامي را را به جامعه مي رسانند. بايد ابتدا با فرهنگ جاهلى مبارزه كرد و با ارائه فرهنگ ناب الهى و اسلامى ، آن را به قهقرا فرستاد و نيز عليه كسانى كه آگاهانه فـرهـنـگ جـاهلى پاى مى فشرند و نمى گذارند آب حيات بخش فرهنگ ناب الهى جهان هاى تشنه و سـراب ديـده را سيراب كند، جنگيد و آنان را از ميان برداشت البته جهاد فرهنگى يك جهاد مستمر است و ايجاد حفظ و ماندگارى احكام الهى به آن بستگى دارد.
بنابراين جهاد فرهنگى مقدّم بر جهاد نظامى بوده و اهميت زير بنايي و به سزائي برخوردار مي باشد. چنانكه پيامبر اكرم (ص ) در آغاز رسالتش قبل از اينكه به او و پيروانش اجازه دفاع و جهاد نظامى داده شـود، مـاءمـور بـه جهاد فرهنگى مى گردد؛ قرآن به عنوان كتاب جهاد فرهنگى بر قلب مبارك ايشان نازل مى گردد :
«وَ جاهَدْهُمْ بِهِ جَهاداً كَبيراً ؛ و به وسيله قرآن با آنان مبارزه كن مبارزه بزرگى .»( سوره فرقان ، آيه ۵۲.) يـعـنـى بـا تـلاوت آيـات قـرآن و بـيـان حـقـايـق قـرآن حـجـت را بـر آنـان تـمام كن و پايه هاى مـتـزلزل اعتقاد پوشالى آنان را ويران نما و بر آن ويرانه ، بنيان اعتقاد توحيدى را استوار و مـحـكـم بـنـا كـن .
فـضـيـلت ايـن جـهـاد از جـهـاد نـظامى نيز بيشتر و والاتر است ؛ چون مجاهدان فرهنگى هستند كه مجاهدان نظامى را مى پرورانند. اين مجاهدان ، فقيهان و دانشمندان الهى اند كه با تبيين و تبليغ عقايد، اخلاق و احكام توحيدى مجاهد مى پرورانند از اين روست كه ارزش مجاهدان اين صحنه بسى والاتـر و بـالاتـر از مـجـاهـدان ديـگـر صحنه ها و از جمله مجاهدان نظامى است كه خود برتر از ديگر مجاهدان هستند. از رسول خدا(ص ) و امام صادق (ع ) نقل شده كه : «اِذا كانَ يَوْمَ الْقِيامَةِ جَمَعَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ النّاسَ فى صَعيرٍ واحِدٍ وَ وُضِعَتِ الْمَوازينُ فَتوُزَنُ دِماءَ الشُّهَداءَ مَعَ مِدادِ الْعُلَماءِ فَيُرَحّجُ مِدادُ الْعُلَماِء عَلى دِماءِ الشُّهَداءِ؛ در روز قـيـامـت ، خداوند عز و جل همه مردم را در يك جا جمع مى كند، ميزانها نصب مى گردد و خون شهيدان با مداد علما سنجيده مى شود، پس مداد عالمان بر خون شهيدان برترى مى يابد. » ( بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۴، ميزان الحكمه ، ج ۶، ص ۴۵۷؛ و جهت اطلاع بيشتر ر.ك : جنگ و جهاد در قرآن ، احمد حيدري - صادق فرازي ، مركز تحقيقات اسلامي نمايندگي ولي فقيه در سپاه ، ۱۳۷۸ )
از اين روست كه امامان معصوم (ع) اهميت بسيار زيادي به جهاد فرهنگي مبذول مي داشتند . شهيد مطهري در اينباره مي گويد:« ائمه اطهار عليهم السلام در هرزماني مصلحت اسلامو مسلمين را در نظر ميگرفتند و چون دورهها و زمانها و مقتضياتزمان و مكان تغيير ميكرد، خواه و ناخواه همان طور رفتارميكردند كه مصالح اسلامي اقتضا ميكرد و در هر زمان جبههاي مخصوصو شكلي نو از جهاد به وجود ميآمد و آنها با بصيرت كامل آنجبههها را تشخيص ميدادند.» (بيست گفتار،شهيد مرتضي مطهري، ص۱۵۹) چنانكه امام صادق (ع) با حسن استفاده از شرايط زماني خويش و ضعف قدرت سياسي به بسط و اشاعه معارف ديني همت مي گمارد. گسترش زائد الوصف سرزمين اسلامي و مواجهه اسلام و تشيع با افكار، اديان، مذاهب و عقايد گوناگون اقتضاي جهادي فرهنگي داشت و امام صادق (ع) به بهترين وجهي به تبيين، تقويت و تعميق “هويت مذهبي تشيع” پرداخت. از عصر جعفري است كه شيعه در عرصه هاي گوناگون كلام، اخلاق، فقه، تفسير و… صاحب هويت مستقل مي شود. عظمت علمي امام صادق (ع) در حدي است كه ائمه مذاهب ديگر اسلامي از قبيل ابوحنيفه و مالك خود را نيازمند به استفاده از جلسه درس او مي يابند. مناظرات عالمانه او با ارباب ديگر اديان و عقايد نشاني از سعه صدر و وسعت دانش امام است. اهميت اين جهاد فرهنگي امام صادق (ع) كمتر از قيام خونين سيد الشهداء (ع) نيست. (امام صادق عليه السلام و اولويت جهاد فرهنگي، خليل منصوري ع ماهنامه كوثر ، ش ۴۰)
هدف از جهاد کبیر
هدف از جهاد فكری و علمی و فرهنگی آن است كه مومنان را از تهاجم فكری و فرهنگی دشمن حفظ كرد و با پاسخ گویی به شبهات و روشنگری و بصیرت زایی یا بصیرت افزایی، اجازه نداد تا رفتارهای نابهنجار آنان به شكل فرهنگ بر جامعه مسلط شود و با تخریب حقایق و هنجارهای ارزشی و فكری و فرهنگی، جامعه را دچار تردید كند.
ابزارهای جهاد كبیر
از آن جایی كه جهاد كبیر، جهاد علمی و فكری و فرهنگی است، برخلاف جهادهای فیزیكی و سخت، ابزارهای نرمی لازم است كه مورد استفاده قرار گیرد. از آن جایی كه هدف در جهاد كبیر، تسلط بر اذهان و قلوب است، ضرورت دارد از ابزارهایی استفاده شود كه موجبات تسلط بر قلوب میشود.
از آن جایی كه مومنان در جهاد كبیر در اندیشه تسلط خوبیها و هنجارها و افكار و اندیشههای عقلانی و عقلایی هستند، مجاز نیستند از امور خرافی و باطل یا رفتارهای ضداخلاقی و هنجاری برای تبیین و تسلط بر ذهن و قلب استفاده كنند.
شرايط جهاد کبیر فرهنگى
ايمان و اخلاص دو شرط اساسی جهاد فرهنگى مي باشند ؛ حركتهايى كه از روى ايمان باشد نتايجبهترى دارد زیرا از مدد و نصرت الهى برخوردار می شویم و اگر در اين راه اخلاص داشته باشيم، چون از روى بصيرت حقيقت را تشخيص داده و در راه آن فداكارى مىكنیم قطعا مورد عنايتخاص ولى عصر (عج) و مشمول مددهاى غيبى الهى خواهیم بود.
همچنان که در دفاع مقدس هشتساله، بزرگترين عامل پيروزى مددهاى الهى و شرط آن مددها، تلاش خالصانه و مخلصانه بسيجىها بود، در عرصه نبرد فرهنگى نيز همين اصل حاكم است.
همچنين جهاد فرهنگي نيازمند بصيرت ديني، حسن معاشرت، رفتار انساني، نظم، جذابيت و علمي بودن محتوا ، استفاده بهينه از مناسبترين امكانات تبليغي روز و توجه خاص به الگوهاي كاملاً ديني در تنظيم برنامه ها و رفتارها مي باشد. جهاد فرهنگي نيازمند طراحي و برنامهريزي و به عبارتي مهندسي فرهنگي بوده و براي اجراي آن به مشاركت دستگاههاي دولتي و آحاد مردم نياز است كه امروزه با پيشرفت تكنولوژي در ارتباطات اين امر تحققيافتني است.
جهاد فرهنگي در شرايط كنوني
امروزه به دنبال گسترش سريع و زايد الوصف جريان اسلام گرايي در سرتاسر جهان ، هجوم فرهنگي دشمنان به مرزهاي فكري و عقيدتي شيعه و جهان اسلام گسترش يافته براي مقابله با اين تهاجم فرهنگي و ناتوي فرهنگي، جهاد فرهنگي مورد نياز بوده و بيداري اسلامي، تقويت ايمان مردم ايران و افشاي توطئههاي دشمنان از نيازهاي مستمر ايران و جهان اسلام براي مقابله با اين توطئهها است. امروز جهاد فرهنگي در مقابله با تهاجم فرهنگي و ترفندهاي دشمنان بايد به عنوان يك اصل مهم مطرح باشد. و براي مبارزه با تهاجم فرهنگي، مهمترين چيز حفظ روحيه جهادگري است. اينكه «مجاهد» باشيم و با تمسّك به فرهنگ غني اسلامي و ملّي اين مرز و بوم و استفاده كارآمد از همه امكانات ـ به ويژه دستگاههاي فرهنگي ـ و بسيج همه اقشار مردم براساس برنامهاي دقيق و حساب شده، پيروزي جامعه اسلامي را بدست آورد.
جهاد فرهنگی؛ تداوم بخش فرهنگ جهادی دفاع مقدس
تجربه پس از پيروزى انقلاب اسلامى به روشنى گوياى اين مطلب است كه بدخواهان اسلام و انقلاب براى نيل به اهداف شوم خود به انواع ترفندها در ابعاد نظامى، سياسى، امنيتى، اقتصادى و فرهنگى متوسل شده و مى شوند.
بنابراين دلسوزان انقلاب اسلامی، بایستی به طور طبيعى در هر عرصه اى كه دشمن براى ضربه زدن به انقلاب و نظام اسلامى وارد مى شود، حضور يابند و به مقابله با تهديدها و خطرات بپردازند، زيرا نوع و عرصه دفاع از انقلاب اسلامى و دستاوردهاى آن تابعى است از نوع و عرصه تهديد و تهاجم توسط دشمن.
اگر در دوره جنگ سخت وظيفه بارز مردم مؤمن و انقلابی، جهاد نظامی و دفاع مسلحانه از انقلاب بود اکنون با تغییر راهبرد دشمنان در ساليان اخير به جنگ نرم و تمرکز بر مسائل فرهنگى، مسئولیت اصلی نیروهای انقلابی بویژه جوانان عزیز چیزی جز جهاد فرهنگی و فکری نمی تواند باشد.
ویژگیهای اقدام جهادی در عرصه فرهنگ
- رصد دقیق و بههنگام پدیدههای فرهنگی و در نتیجه، مواجهه فعال با این پدیدهها
- حساسیت آفرینی عمومی در عرصه فرهنگی یعنی تمام اقشار باید در مسائل فرهنگی حساس باشند و خود را یک فعال فرهنگی محسوب کنند
- توجه به مخاطبان و روحیات و ظرفیتهای آنها به عنوان محور اصلی فعالیت در کار فرهنگی
- خلاقیت و پویایی در عرصه فرهنگ (مدیران و فعالان فرهنگی باید خلاقانه و نوآورانه عمل کنند)
- صبر و بردباری و تلاش و پشتکار
- مداومت و استمرار، چرا که خروجی کارهای فرهنگی زودبازده نیست
الزامات جهاد فرهنگي و مقابله با جنگ فرهنگيِ استكبار
۱-غفلت نكردن از دشمني استكبار
(إِنَّ الشَّيْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا . فاطر/۶
وَ لَنْ تَرْضى عَنْکَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصارى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ . بقره/۱۲۰
وَ الْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَکُمْ حَتَّى يَرُدُّوکُمْ عَنْ دينِکُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا . بقره/۲۱۷
إنَّ أَخَا اَلْحَرْبِ الَأَرِقُ وَ مَنْ نَامَ لَمْ يُنَمْ عَنْهُ. نهج البلاغه نامه ۶۲
۲-درك صحيح از جنگ فرهنگي
۳- تقويت و تحكيم مباني اعتقادي
۴- تحكيم و تجلي هر چه بيشتر ولايت محوري
۵- اعتماد به نفس و خودباوري
۶- بصيرت افزايي و تحليل صحيح واقعيت ها
۷- تعالي معنوي و استمداد از خدا و توكل بر او
به قول شهيد حجة الاسلام عبدا... ميثمي: " توان ما به ميزان امكانات در دست ما نيست بلكه توان ما به ميزان اتصال ما به خداست"
۸- استقامت بر اصول و گفتمان انقلاب اسلامي
۹- حفظ و ارتقاء آمادگي همه جانبه و اقتدار ملي
۱۰- تعميق و گسترش فرهنگ بسيجي
۱۱- رصد و ممانعت از نفوذ عناصر دشمن
۱۲- شفاف نمودن مرز خودي از غير خودي
۱۳- تحكيم وحدت ملي و انسجام اسلامي
الزامات ديگر:
۱- هدفمند و جهت دار كردن فعاليت هاي فرهنگي
۲- اهتمام به مراسم و شعائر ديني و انقلابي
۳- تشخيص اولويت ها و مشغول نشدن به امور فرعي و جزئي
۴- افشای توطئه هاي دشمنان و نفاق هاي جديد
۵- خدمت رساني صادقانه به مردم كه انگيزه مشاركت آنها را افزايش مي دهد
۶- آسيب شناسي مستمر نسبت به مسائل فرهنگي
۷- نهادينه كردن گفتمان مقاومت در سياست،در فرهنگ ،در اقتصاد
۸- ميدان دادن به نهادهاي فرهنگي مردم پايه در عين هدايت و جهت دهي
۹-تبيين و اجرايي كردن سبك زندگي اسلامي در تمام عرصه ها
۱۰- تبيين عقلاني و تفسير جامع از نظام ولايي و كار كرد آن در عصر حاضر
۱۱- اهتمام بيشتر به پيشرفت هاي علمي
۱۲- اهتمام هرچه بيشتر به فرهنگ دفاع مقدس
۱۳- هدايت فرهنگي و جهت دهي فعاليت هاي ورزشي و استفاده ازاين فرصت
۱۴- توليد برنامه هاي هنري و جاذبه دار كه مردم را از اقبال به برنامه هاي بيگانه مستغني سازد
۱۵- توجه و اهتمام هرچه بيشتر به نهاد خانواده
۱۶- معرفي و ترويج الگوهاي اسلامي و بومي به جاي الگوهاي وارداتي و غربي
۱۷- قاطعيت در اجراي قانون و مقابله با ناهنجاريهاي اجتماعي و افساد
۱۸- توجه بيشتر به هفتاد هزار مسجد به عنوان مهمترين پايگاههاي فرهنگي
۱۹- به چالش كشاندن و نقد فرهنگ ليبراليسم و سكولاريسم
۲۰- تقويت و محوريت دادن به قرارگاه جنگ نرم
گزیده ای از تدابیرمقام معظم رهبری در باره مفهوم واهمیت فرهنگ
| مسألهي فرهنگ و تعليم وتربيت، مسألهي اول در نظام ماست. | ۲۶/۳/۱۳۶۸ |
| فرهنگ، مثل آب و هواست. | ۱۰/۱/۱۳۶۹ |
| فرهنگ، يعني همين رسوم و آدابي که بر زندگي من و شما حاکم است. فرهنگ، يعني باورها و اعتقادات ما و چيزهايي که زندگي شخصي و اجتماعي و داخل خانه و محيط کسب يک جامعه با آنها روبهروست. جمهوري اسلامي، فرهنگ غربي را رد کرد و گفت ما فرهنگ مستقل اسلامي داريم. | ۱۰/۱/۱۳۶۹ |
| هويت هر ملتي، فرهنگ اوست؛ اين را نبايستي زخمي و جريحهدار کرد. | ۱۳/۱۱/۱۳۷۷ |
| بدون شک، فرهنگ مثل روح است. | ۷/۱۱/۱۳۸۱ |
| بلاشک فرهنگ است که جامعه را به اصل کار يا بيکاري، به کار تند يا کند و به جهتگيري خاص يا به ضدّ آن جهتگيري وادار ميکند. | ۷/۱۱/۱۳۸۱ |
| در واقع، فرهنگ با همه شعب آن، يعني علم و ادبيّات و غيره، روحِ کالبد هر جامعه است. | ۷/۱۱/۱۳۸۱ |
| عزيزان! فرهنگ، اساس کار ماست. | ۷/۱۱/۱۳۸۱ |
| فرهنگ در يک کشور و در يک ملت اين اثر را بهوجود ميآورد که امريکاييها احساس کنند، بفهمند و باور کنند که کاري از آنان ساخته نيست. فرهنگ اين معجزه را دارد. | ۷/۱۱/۱۳۸۱ |
| نقش فرهنگ، نقش روح در کالبد اجتماع - کالبد بزرگ انساني - است. | ۷/۱۱/۱۳۸۱ |
| فرهنگ ستون فقرات حيات يک ملت و هويت يک ملت است. | ۲۸/۲/۱۳۸۳ |
| فرهنگ مايهي اصلي هويت ملتهاست. | ۲۸/۲/۱۳۸۳ |
| فرهنگ يک ملت است که ميتواند آن ملت را پيشرفته، عزيز، توانا، عالم، فناور، نوآور و داراي آبروي جهاني کند. | ۲۸/۲/۱۳۸۳ |
| فرهنگ، يعني خلقيات و ذاتيات يک جامعه و بومي يک ملت؛ تفکراتش، ايمانش، آرمانهايش؛ اينها تشکيل دهندهي مباني فرهنگ يک کشور است؛ اينهاست که يک ملت را يا شجاع و غيور و جسور و مستقل ميکند، يا سرافکنده و ذليل و فرودست و خاکنشين و فقير ميکند. | ۱۷/۱۰/۱۳۸۳ |
| ما فرهنگ را بستر اصلي زندگي انسان ميدانيم؛ نه فقط بستر اصلي درس خواندن و علم آموختن. فرهنگ هر کشور، بستر اصلي حرکت عمومي آن کشور است. حرکت سياسي و علمياش هم در بستر فرهنگي است. | ۱۷/۱۰/۱۳۸۳ |
| واقعاً مسألهى فرهنگ را دست كم نگيريد. خيلى از مشكلات جامعهى ما با فرهنگسازى حل مىشود. توجه بكنيد كه امروز، عمدهقواى دشمنان ما در جبههى فرهنگى دارد كار مىكند. اين جنگهاى روانى، اين فعاليتهاى فرهنگى، اين بودجههاى پنهان و آشكارى كه براى منحرف كردن ذهنها مىگذارند، همهاش مربوط به مسئلهى فرهنگ است. فرهنگ مثل هواست كه انسان وقتىكه اين هوا را استنشاق كرد، با هوايى كه استنشاق كرده و با آن جانى كه گرفته، مىتواند دو قدم بردارد و جلو برود؛ بقيهى كارها همه برخاستهى از آنچيزى است كه شما استنشاق كردهايد. اگر چنانچه يك جايى، هواى مسمومى تزريق بشود، نتيجهاى كه در اندامها ديده خواهد شد تابع آن مسموميتى است كه در اين هواست. اگر فضا را با دود يا مخدرى تخدير كنند، وقتى شما آن را استنشاق كرديد، رفتار شما متناسب با آن چيزى خواهد شد كه استنشاق كردهايد؛ فرهنگ يك چنين حالتى دارد. فرهنگ را دست كم نگيريد؛ خيلى مهم است. بنابراين صرف وقت كنيد و در بودجه هم برايش پول و فصول قابل توجهى بگذاريد تا جهتِ ارزشى به فرهنگ بدهيد. از جملهى كارهايى كه مسؤولين فرهنگى دولت خيلى بايد به آن بپردازند و واقعاً يك دقيقه را در آن فروگذار نكنند، اين است كه به فرهنگ عمومى جامعه و ابزارها و وسائل فرهنگى، جهت ارزشى بدهند. چون تلاش زيادى شده تا جريانهاى فرهنگى و عاملهاى فرهنگى - هنر و ادبيات و شعر و سينما و بقيه - در جهت غير ارزشى حركت كنند و راه بيفتند. شما بايد كمك كنيد و همهى تلاشتان را بكنيد كه به تحركات فرهنگى كشور در جهت ارزشى جهت بدهيد. | ۱۳۸۶/۰۶/۰۴ |
| مقولهى فرهنگ، بسيار مقولهى مهمى است؛ همان طور كه بارها گفتيم مثل هوايى است كه انسان در آن تنفس ميكند. همه - بزرگ، كوچك، بالا، پائين، قشرهاى مختلف، مسئول، غيرمسئول - در فضا تنفس ميكنند. اين فضا را درست كنيد، تا همه سالم تنفس كنند. | ۱۳۸۷/۰۶/۰۲ |
جهاد فرهنگی در کلام امام خامنه ای
بیانات در دیدار جمعى از جانبازان قطع نخاعى و بالای هفتاد درصد۱۳۹۴/۰۶/۲۹
شماها که جانباز هستید، همین الان در حال مبارزهاید، همین حالا با همین جانبازی خودتان در واقع دارید جهاد میکنید؛ چطور؟ مقصودم جهاد فرهنگی نیست؛ مقصودم این نیست که شما یک جایی سخنرانیای بکنید یا یک حرفی بزنید یا یک کاری بکنید یا یک انفاقی بکنید یا یک تعلیمی بدهید -خب، اینها که به جای خود محفوظ؛ اینها جهاد است- امّا خود همین که شما روی ویلچر نشستهاید یا روی تخت دراز کشیدهاید یا با محرومیّت از بیناییِ چشم یا دست یا پا، دارید در کوچه و بازار حرکت میکنید، یک مبارزه است؛ چرا؟ چون نشاندهندهی ابتلاء و محنت بزرگ این ملّت در یک دوران سخت است. شما در واقع مثل یک تصویری، مثل یک تابلویی دارید جنگ را و دفاع مقدّس را به همهی کسانی که شما را میبینند نشان میدهید؛ شما تصویری هستید از آن دوران ابتلاء بزرگ ملّت ایران و امتحان بزرگ ملّت ایران؛ خود این حضور شما و نفْس وجود شما، یک مبارزه، یک بیان و یک تبلیغ است. نگاه به شما نشاندهندهی جنایات آن قدرتهایی است که از رژیم صدّام حمایت کردند و دفاع کردند؛ نگاه به شما حاکی است از عظمت و بزرگواری آن امامی و آن انقلابی که توانست شما را اینجور تربیت کند و به میدانهای جنگ بفرستد؛ نگاه به شما حکایت میکند از تاریخ بخشی از عمر این ملّت ایران؛ بنابراین جانباز با وجود خود و با حضور خود در میان مردم، اعلان یک حقایقی است ولو یک کلمه حرف نزند، ولو در هیچ مراسمی بهعنوان مبلّغ یا بهعنوان مبیّن شرکت نکند؛ نفْس وجود شماها حاکی از حقایقی است؛ حقایق تاریخی، حقایق معرفتی، حقایق سیاسی، حقایق بینالمللی؛ اینطور است. این هم پیش خدای متعال فینفسه دارای اجر است؛ این هم نکتهی بعدی.
بیانات در دیدار اعضاى ستاد کنگرهى بزرگداشت سه هزار شهید استان سمنان۱۳۹۴/۰۲/۱۴
کشور امروز خوشبختانه درگیر جنگ نظامى نیست امّا درگیر جنگ سیاسى است، درگیر جنگ اقتصادى است، درگیر جنگ امنیّتى است و بالاتر از همه درگیر جنگ فرهنگى است؛ یعنی یک جنگ است. یعنى این را اگر کسى نداند، آنوقت خواب خواهد ماند؛ اگر کسى نداند خواب خواهد ماند. همینقدر که ندانید دشمن در صدد حمله است و این حمله از کجا است و چگونه است، باید مطمئن باشید شکست میخورید؛ باید بدانید که دشمن چهکار میکند. امروز صحنهى کشور این است. اینکه ما میگوییم «جنگ فرهنگى»، «جنگ اقتصادى»، این هیچ منافات ندارد با اینکه احساس آرامش هم در کشور بشود. ما طرفدار احساس امنیّتیم، ما میخواهیم احساس امنیّت بشود؛ یعنى بگیر و ببند و بزن و بکوبى وجود نداشته باشد؛ همه احساس امنیّت بکنند؛ ما این را دوست میداریم؛ این منافات ندارد با آن حرفى که گفتیم که دشمن دارد به شکل ویژهى ممکن با ما مبارزه میکند. آن شکل ویژه را باید شناخت و راه مقابلهى با آن را پیدا کرد؛ انواع و اقسام شیوهها هست؛ منتها حالا بعضىها نمیخواهند این را بفهمند، نمیخواهند باور کنند، چون اگر چنانچه باور کنند تکلیف به گردنشان میگذارد؛ بعضىها هم کشش آن را ندارند. امّا واقعیّت قضیّه این است؛ یعنى امروز در زمینههاى مختلف - همانطور که عرض کردیم، هم در زمینهى اقتصادى، هم در زمینهى فرهنگى، هم در زمینهى سیاسى - یک جنگى در کشور وجود دارد. وَ اِنَّ اَخَا الحَربِ الاَرِق؛کسى که اهل مبارزه است بیدار است؛ بعد فرمود: وَ مَن نامَ لَم یُنَم عَنه؛ اگر شما در جبهه خوابت برد، معنایش این نیست که طرف مقابل هم خوابش برده و او هم غافل است؛ اگر تو از او غافل شدى، نشانهى این نیست که او هم از شما غافل است؛ نخیر، شما ممکن است خوابت ببرد، [امّا] او بیدار باشد؛ این را باید توجّه داشت؛ لذاست که عرصه عرصهى مهمّى است.
بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی۱۳۹۲/۰۹/۱۹
باید خود اعضا و دستگاههای فرهنگی قبول كنند و باور داشته باشند كه ما این جایگاه را بهعنوان یك قرارگاه مركزی [قرار دادیم]. تعبیر "قرارگاه" ممكن است به بعضی گوشها سنگین بیاید - قرارگاه یك اصطلاح جنگی است، اصطلاح نظامی است - و بگویند آقا، قرارگاه مال مسائل نظامی است، شما در مسائل فرهنگی هم فكر نظامی را رها نمیكنید! واقع قضیّه این است كه كارزار فرهنگی از كارزار نظامی اگر مهمتر نباشد و اگر خطرناكتر نباشد، كمتر نیست؛ این را بدانید؛ یعنی میدانید هم شما، واقعاً یك میدان كارزار است اینجا. و بخصوص در قرارگاههای نظامی اینجوری است؛ قرارگاه مسئولیّت اجرای مستقیم به معنای اینكه یك واحدی متعلّق او باشد، ندارد؛ امّا واحدها در اختیار او قرار میگیرند، به تعبیر نظامی در كنترل عملیّاتیِ او قرار میگیرند. وقتی ما یك قرارگاه نظامی تشكیل میدهیم، فرض بفرمایید سپاه میگوید این یگانهای من در كنترل عملیّاتی آن تشكیلات [هستند]، پشتیبانی این یگان، متعلّق به آن سازمان است - یا ارتش، یا سپاه، یا هر دستگاه دیگر - امّا بهكارگیری این و هدایت این، به عهدهی قرارگاه است؛ یعنی یك چنین حالتی را در اینجا بایستی توجّه داشت.
بیانات در دیدار فعالان عرصه هنر دفاع مقدس۱۳۸۸/۰۶/۲۴
تدابیری انتظار نمیرفت- این برجستگیهائی که در دورهی هشت سال دفاع مقدس به وجود آمد- اتفاق افتاد، با هزینههای زیادی هم همراه بود. چقدر جان عزیز فدا شد، چقدر ثروت مال و ثروت وقت مصرف شد. شما امروز آنها را در واقع با کار هنری خودتان بازآفرینی میکنید. همان تأثیراتی را که آن حادثه میتوانست در یک نسل، در یک جامعه باقی بگذارد، شما با این نوشتهی خودتان، با این فیلم خودتان، با این کار هنری خودتان که بازآفرینی آن حادثه است، در مخاطب خودتان ایجاد میکنید. این خیلی کار بزرگی است، خیلی کار مهمی است؛ شما برای آن تابلوی پرشکوه و پر از ریزهکاری و ظرافت و زیبائی آئینه میشوید. خود این کار فرهنگی و کار هنری شما که روایت آن جهاد مقدس هست، جهاد است؛ زیرا سعی بر این بوده که آن مفاهیم والا به دست فراموشی سپرده بشود؛ برای این تلاش شده، کار شده. آن عزتی، اعتماد به نفسی، احساس اقتداری که از ناحیهی معنویت رزمندگان ما و جامعهی اسلامی ما احساس شد و توانست آن حادثهی عجیب و شگفتانگیز- یعنی پیروزی در دفاع مقدس و شکست نخوردن در مقابل تهاجم این همه دشمن- را رقم بزند، آن خصوصیات، آن خصلتها، برای ملت ما، برای کشور ما، یکی از بزرگترین نیازهاست. اینها را بایستی نگه داریم و در مقابلهی با تلاشی که میشود برای به فراموشی سپردن آنها، مقاومت کنیم. کار شما روایت دفاع مقدس و همین مجاهدت بزرگ است.
بیانات در دیدار میهمانان شرکت کننده در چهارمین مجمع جهانی اهل بیت (ع)۱۳۸۶/۰۵/۲۸
باید دانست که رحمت الهی و کمک الهی بستگی دارد به حرکت و تلاش انسان مؤمن؛ به عمل صالح او. باید در میدان باشیم، باید احساس وظیفه را فراموش نکنیم؛ مجاهدت را فراموش نکنیم؛ جهاد در صحنههای مختلف، وظیفهی ماست و ضامن پیشرفت و پیروزی ماست. در صحنهی سیاسی هم جهاد هست، در صحنهی فرهنگی هم جهاد هست، در صحنهی تبلیغاتی و ارتباطاتی هم جهاد هست، در صحنههای اجتماعی هم جهاد هست. جهاد فقط جهاد نظامی نیست؛ انواع و اقسام عرصههای زندگی بشر، عرصهی جهادند.
بیانات در دیدار اعضای بسیج دانشجویی دانشگاهها۱۳۸۶/۰۲/۳۱
مگر مجموعهی بسیجی- آن هم بسیجیِ انقلاب و دانشجوی انقلاب- میتواند نسبت به مسائل سیاسی کشور بیتفاوت یا بدون موضع و بدون نظر باشد؟! مگر چنین چیزی ممکن است؟! من، شما دانشجوهای بسیجی را توصیه میکنم به این که محافظهکار نشوید و همواره دانشجو و بسیجی- به همان معنای مثبت و پُرخون و پُرتپش- باقی بمانید. البته دنبالهی این که میگوئیم «محافظهکار نشوید» این است که «ولی هوشیار هم باشید». کاملًا هوشیار باشید. شعار میدهید: دانشجو بیدار است! بله، همین توقع هست؛ من میخواهم به شما عرض بکنم: بیدار باشید. بیداری دانشجو هم فقط بیزاری از امریکا نیست. امریکا چیست؟ امریکا به معنای یک منطقهی جغرافیایی یا یک ملت مطرح است؟ یا نه، به عنوان یک حجم و هویت سیاسی، امنیتی، تشکیلاتی، فرهنگی که به چشم دیده نمیشود؟ آن هم تشکیلاتی با پشتوانهی عظیم مالی و تجربهی فراوان در کار تبلیغات و جنگ روانی. بیزاری از این، بیداری مضاعف لازم دارد. مثل بیداری در میدان جنگ نظامی نیست که شما اگر در سنگر بیدار باشید، به مجردی که دشمن کوچکترین تحرکی نشان داد، او را هدف قرار بدهید. در جنگ فرهنگی، در جنگ سیاسی، در جنگ امنیتی، تحرک دشمن را درست نمیتوان دید. گاهی اوقات، دشمن کار را به گونهای ترتیب میدهد که حرف حقی، از زبان یک نفر صادر بشود! دشمن ناحق و باطل است، پس چرا میخواهد این حرف حق از زبان آن شخص صادر بشود؟ چون میخواهد پازل خودش را کامل کند. این پازل از صد یا دویست قطعه تشکیل شده؛ یک قطعهاش هم همین حرف حقی است که آن شخص باید بزند تا این پازل را کامل کند! اینجا این حرف حق را نباید زد. پازل دشمن را کامل نباید کرد. در این حد هوشیاری لازم است! بله، وارد سیاست بشوید و فکرِ سیاسی کنید؛ اما بسیار هوشیار. دشمن نباید بتواند از هیچ حرکت و اظهار و موضعگیری شما استفاده کند. این، اصل اول و یک خط قرمز است.
چطور دشمن را بشناسیم؟ چطور تمایلات او را کشف کنیم؟ چطور بفهمیم که این کار به نفع دشمن یا به ضرر دشمن است؟ این همان نقطهی اساسی است. این همان جایی است که به اهتمام کامل، مطلقاً سهلانگاری نکردن و هوشیاری و بیداری کامل احتیاج دارد. اگر هم در جایی برای انسان مطلب روشن نیست، آنجا نباید حرکت کند. اگر دیدید زیر پا محکم است، پا بگذارید؛ اگر دیدید مشکوک است، پا نگذارید. بنابراین محافظهکار نباشید، اما هوشیار باشید؛ این، آن خط سیاسی است. البته سخت است و آسان نیست؛ اما شما هم مرد کارِ سختید؛ بسیجی هستید و باید این کار سخت را به عهده بگیرید.
بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی۱۳۸۵/۰۳/۲۹
اصل چهارم، تقویت خودباوری و اعتماد به نفس ملی است. این اعتماد به نفس، در همه جاست. ما اکنون در زمینهی مثلًا علوم تجربی، نمونههاییاش را دیدهایم که حالا یکیاش فناوری هستهای است، یکیاش تولید سلولهای بنیادی است، یکیاش کارهای خوبی است که در بخشهای گوناگون انجام دادهاند و من حالا نمیخواهم پیش از موعد آنها را تصریح و بیان کنم، که به نفع پیشرفت دانش بشری هم هست. البته اینها فقط یک بخشی از کار است. استقلالِ اعتماد به نفس ملی و خودباوری، فقط به این چیزها منحصر نمیشود که ما میتوانیم سد درست کنیم؛ میتوانیم نیروگاه درست کنیم و میتوانیم بدون کمک خارجی کارهای بزرگ و پروژههای عظیم را راهاندازی کنیم، بلکه باید در سیاست، فلسفه، ابتکارهای مردمی و ارزشهای اخلاقی هم خودباوری داشته باشیم. ببینید! دیگران یک حرکت ابلهانهی دیوانهواری مثل گاوبازی در خیابانهایشان راه میاندازند، تلفات جانی میدهند، خودشان را مسخره میکنند؛ اما افتخار هم میکنند که این سنّت ملی ماست! کار، غلط است؛ اما خودباوری خوب است؛ خجالت نمیکشند. حالا فرض بفرمایید اگر ما یک سنّت اسلامی داریم که منطقی هم برایش داریم و آن را هم پذیرفتهایم، نبایستی در انجام دادن آن خجالت بکشیم. من حالا نمیخواهم مثال بزنم؛ اما مواردی هست که مثال زدنش صلاح نیست؛ ممکن است ریز شدن و جزئی شدن در بعضی از مسائل باشد؛ ولی مثالهای فراوانی را میتوانید پیدا کنید. در ارزشهای اخلاقی: مبارزهی فرهنگی دائم با خودباختگی مزمن و تحمیلی که چند ده سال بر این کشور تحمیل شده. بزرگان و پرچمداران فرهنگ و سیاست در این کشور، در یک مقطع زمانی و با صدای واحد، با وقاحت تمام گفتند که ایرانی صفر محض است! و اگر بخواهد معنا پیدا کند، باید برود کنار فرهنگ فرنگی. اولین پیشروان قافلهی روشنفکری کشور ما و معروفترین سیاستمداران دوران قاجار و پهلوی، این حرف را صریحاً گفتند، بعضیها هم که نگفتند، اینطوری عمل کردند و این شد یک بیماری مزمن در جامعهی ما؛ بایستی با این مبارزه کرد.
پیام به کنگرهی عظیم حج۱۳۸۲/۱۱/۰۸
دنیای اسلام پس از رخوت و خواب آلودگی درازمدت و خسارت بار خود که سرانجام به سیطره سیاسی و فرهنگی بیگانگان انجامید و منابع مادی و بشریاش در خدمت رشد و اقتدار و سلطه دشمنانش قرار گرفت، اکنون خود را بازیافته و به مرور، در برابر غارتگران و حرامیان، جبهه گرفته است.
نسیم بیداری اسلامی در همه جای جهان اسلام وزیده و پا نهادن اسلام به عرصه عمل، به مطالبه ای جدی بدل شده است. نظریه «اسلام سیاسی» جایگاهی والا در ذهن نخبگان یافته و در مد نگاه آنان، افقی روشن و امیدبخش گشوده است.
با افول اندیشههای وارداتی و پرجنجال، همچون سوسیالیسم و مارکسیسم و به خصوص با دریده شدن پرده ریا و فریب از روی دمکراسی لیبرال غرب، سیمای عدالتخواه و آزادیبخش اسلام، از همیشه آشکارتر گشته و بیرقیب، در صدر آرزوهای عدالتخواهان و آزادیطلبان و نخبگان و اندیشمندان نشسته است. جوانان و جوانمردان بسیاری در کشورهای مسلمان به نام اسلام و در آرزوی حکومت عدل اسلامی به جهاد سیاسی و فرهنگی و اجتماعی روی آوردهاند و عزم ایستادگی در برابر تحمیل و سلطه بیگانگان مستکبر را در جوامع خود گسترش میدهند.
بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران۱۳۸۰/۰۲/۲۸
بخش مهمی از سورهی بقره و بعضی از سورههای دیگر قرآن مربوط به برخورد و مبارزهی فرهنگی پیغمبر با یهود است. چون گفتیم اینها فرهنگی بودند؛ آگاهیهایی داشتند؛ روی ذهنهای مردم ضعیف الایمان اثرِ زیاد میگذاشتند؛ توطئه میکردند؛ مردم را ناامید میکردند و به جان هم میانداختند. اینها دشمن سازمانیافتهای بودند. پیغمبر تا آنجایی که میتوانست، با اینها مدارا کرد؛ اما بعد که دید اینها مدارابردار نیستند، مجازاتشان کرد. پیغمبر، بیخود و بدون مقدّمه هم سراغ اینها نرفت؛ هرکدام از این سه قبیله عملی انجام دادند و پیغمبر برطبق آن عمل، آنها را مجازات کرد. اوّل، بنی قینقاع بودند که به پیغمبر خیانت کردند؛ پیغمبر سراغشان رفت و فرمود باید از آنجا بروید؛ اینها را کوچ داد و از آن منطقه بیرون کرد و تمام امکاناتشان برای مسلمانها ماند. دستهی دوم، بنی نضیر بودند. اینها هم خیانت کردند- که داستان خیانتهایشان مهم است- لذا پیغمبر فرمود مقداری از وسایلتان را بردارید و بروید؛ اینها هم مجبور شدند و رفتند. دستهی سوم بنی قریظه بودند که پیغمبر امان و اجازهشان داد تا بمانند؛ اینها را بیرون نکرد؛ با اینها پیمان بست تا در جنگ خندق نگذارند دشمن از طرف محلاتشان وارد مدینه شود؛ اما اینها ناجوانمردی کردند و با دشمن پیمان بستند تا در کنار آنها به پیغمبر حمله کنند! یعنی نه فقط به پیمانشان با پیغمبر پایدار نماندند، بلکه در آن حالی که پیغمبر یک قسمت مدینه را- که قابل نفوذ بود- خندق حفر کرده بود و محلات اینها در طرف دیگری بود که باید مانع از این میشدند که دشمن از آنجا بیاید، اینها رفتند با دشمن مذاکره و گفتگو کردند تا دشمن و آنها- مشترکاً- از آنجا وارد مدینه شوند و از پشت به پیغمبر خنجر بزنند! پیغمبر در اثنای توطئهی اینها، ماجرا را فهمید. محاصرهی مدینه، قریب یک ماه طول کشیده بود؛ در اواسط این یک ماه بود که اینها این خیانت را کردند. پیغمبر مطّلع شد که اینها چنین تصمیمی گرفتهاند. با یک تدبیر بسیار هوشیارانه، کاری کرد که بین اینها و قریش به هم خورد- که ماجرایش را در تاریخ نوشتهاند- کاری کرد که اطمینان اینها و قریش از همدیگر سلب شد. یکی از آن حیلههای جنگیِ سیاسیِ بسیار زیبای پیغمبر همینجا بود؛ یعنی اینها را علیالعجاله متوقف کرد تا نتوانند لطمه بزنند. بعد که قریش و همپیمانانشان شکست خوردند و از خندق جدا شدند و به طرف مکه رفتند، پیغمبر به مدینه برگشت. همان روزی که برگشت، نماز ظهر را خواند و فرمود نماز عصر را جلوِ قلعههای بنی قریظه میخوانیم؛ راه بیفتیم به آنجا برویم؛ یعنی حتّی یک شب هم معطل نکرد؛ رفت و آنها را محاصره کرد. بیست و پنج روز بین اینها محاصره و درگیری بود؛ بعد پیغمبر همهی مردان جنگی اینها را به قتل رساند؛ چون خیانتشان بزرگتر بود و قابل اصلاح نبودند. پیغمبر با اینها اینگونه برخورد کرد؛ یعنی دشمنیِ یهود را- عمدتاً در قضیهی بنی قریظه، قبلش در قضیهی بنی نضیر، بعدش در قضیهی یهودیان خیبر- اینگونه با تدبیر و قدرت و پیگیری و همراه با اخلاق والای انسانی از سر مسلمانها رفع کرد. در هیچکدام از این قضایا، پیغمبر نقض عهد نکرد؛ حتّی دشمنان اسلام هم این را قبول دارند که پیغمبر در این قضایا هیچ نقض عهدی نکرد؛ آنها بودند که نقض عهد کردند.
بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر۱۳۷۹/۱۲/۲۲
من میخواهم محیط دانشگاه و جوان دانشجوی خودمان را توجّه بدهم که مواظب تئوریهای وارداتی غربی که هیچ هدفی جز حفظ آن روابط تحکّمآمیز غرب با کشورهایی از قبیل کشور ما را ندارد، باشند. البته تحت نامهای مختلف، بسیار حرفها زده میشود؛ اما هدف یک چیز بیشتر نیست. این انقلاب و این نظام و این حرکت عظیم مردمی آمده و این سلطه و اتوریتهی تحکّمآمیز غربی را در این کشور شکسته است. امروز در کشور ما ارزشهای غربی به صورت قانونی و رایج وجود ندارد. امروز دادن منافع کشور به بیگانگان، در کشور ما یک امر مذموم محسوب میشود. امروز سفرهای را که با هزاران طمع در این کشور پهن کرده بودند بخصوص آمریکاییها جمع شده میبینند. این برای مراکز قدرت و تسلّط جهانی، خسارت کمی نیست. برای برگرداندن اوضاع به صورت قبلی چه کار کنند؟ اوایل انقلاب ناشیانه آمدند و جنگِ روبهرو راه انداختند؛ ولی وقتی بینیشان به خاک مالیده شد، فهمیدند راهش این نیست. لذا به جنگ فرهنگی متوسّل شدند. جنگ فرهنگی کار آسانی نیست؛ کار زبدگان است. لذا زبدگان مینشینند فکر میکنند و نسخه مینویسند و متأسفانه عدّهای هم در داخل همانها را رله میکنند! آنها حرفهایی را میزنند، عدّهای هم فارسیِ آن را میگویند و شکل بومی به آن حرفها میدهند! باید مراقب اینها بود.
پیام به کنگرهی عظیم حج۱۳۷۹/۱۲/۱۲
دشمن مستکبر که بیداری امت اسلامی، تهدیدکنندهی مطامع و منافع نامشروع اوست، مهمترین سلاحی که در برابر این موج فزاینده در دست دارد، سلاح روانی است: نومیدسازی، تحقیر هویت، به رخ کشیدن قدرت و تمکّن مادی خویش. امروز و در آینده هزاران ابزار تبلیغی به کار افتاده و خواهد افتاد که مسلمانان را از آیندهی درخشان نومید و یا به آیندهای که منطبق با نیّات پلید خود آنان است ترغیب کنند. این جنگ فرهنگی و روانی از آغاز دوران استعمار تاکنون، کاریترین ابزار غرب در سلطهگریاش بر کشورهای اسلامی بوده است. آماج این تیر زهرآلود، نخست نخبگان و روشنفکران و سپس تودهی مردماند. مبارزه با این ترفند جز با رویگردانی از فرهنگ تحکّمآمیز و تحمیلی غرب ممکن نیست. فرهنگ غربی باید بهوسیلهی نخبگان و روشنفکران، پالایش شود. عناصر مفید آن جذب، و اجزاء زیانبار و مخرّب و فسادانگیز آن از ذهن و عمل جامعههای اسلامی طرد شود. معیار در این پالایش بزرگ، حکمیّت فرهنگ اسلامی و اندیشههای بارور و راهگشا و هدایتگر قرآن و سنت است. این یکفصل اساسی از مبارزهی همهجانبه و خوش عاقبتی است که علمای دینی و روشنفکران و نخبگان سیاسی در سراسر جهان اسلام بر عهده دارند. به امید آنکه حج امسال بتواند عزم همگان را در پیمودن این راه پربرکت و پرافتخار، راسخ و جازم کند.
پیام به پنجمین گردهمایی بسیج دانشجویی۱۳۷۷/۰۷/۱۴
دانشجوی بسیجی، پیکار فرهنگی و فکری و عقلانی را نیز مانند حضور در میدانهای جنگ، با تکیه بر هوشمندی و تلاش و توکل به پیش میبرد و خود را در همه حال، سرباز اسلام و انقلاب و فرزند خمینی کبیر میشمرد. بسیج دانشجویی در عین آنکه یک تشکل نظمیافته و برخوردار از سازماندهی است، نه در جناحهای سیاسی، هضم و حل میشود و نه خود را رقیب سازمانهای دانشجویی متعارف میشمرد. هر دانشجویی با هر سلیقهی سیاسی، اگر پایبند به ارزشهای انقلاب و آمادهی حضور در عرصهی مبارزهی فرهنگی و سیاسی با استکبار و ایادی آشکار و نقابدار آن است، میتواند در خیل بسیجیان دانشگاه و عضوی از بسیج دانشجویی باشد.
بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران۱۳۷۷/۰۲/۲۲
بلاشک جمود و تحجّر هرجا باشد، یک مشکل است و راه از بین بردنش هم این است که شما که دانشجویان هرچه میتوانید به کیفیّت فکری خودتان در زمینهی دانش و معرفت بیفزایید. هریک نفر از شما، وقتیکه اهل دانش، فرهنگ، فرزانگی، روشنفکری و فرهیختگی است، میتواند این مفاهیم را در عمل گسترش دهد؛ یعنی درست نقطهی مقابل جوّ جمود و تحجّر. اگر بخواهیم با جمود بجنگیم، جنگ با جمود اینگونه است؛ یعنی جنگ فرهنگی است. جنگ با جمود، جنگ شمشیری نیست؛ چون از مقولهی فرهنگ است. تحجّر و جمود هم نوعی فرهنگ است؛ منتها فرهنگ بسته! بایستی با روشهای فرهنگی با آن مقابله کرد. به نظر من، دانشجویان میتوانند در این زمینه مؤثّر باشند.
بیانات در دیدار فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص)۱۳۷۵/۰۳/۲۰
یکی از نکات برجسته در فرهنگ اسلامی، که مصداقهای بارزش، بیشتر در تاریخ صدر اسلام و کمتر در طول زمان دیده میشود، «فرهنگ رزمندگی و جهاد» است. جهاد هم فقط به معنای حضور در میدان جنگ نیست؛ زیرا هرگونه تلاش در مقابله با دشمن، میتواند جهاد تلقّی شود. البته بعضی ممکن است کاری انجام دهند و زحمت هم بکشند و از آن، تعبیر به جهاد کنند. اما این تعبیر، درست نیست. چون یک شرط جهاد، این است که در مقابله با دشمن باشد. این مقابله، یکوقت در میدان جنگِ مسلّحانه است که «جهاد رزمی» نام دارد؛ یکوقت در میدان سیاست است که «جهاد سیاسی» نامیده میشود؛ یکوقت هم در میدان مسائل فرهنگی است که به «جهاد فرهنگی» تعبیر میشود و یکوقت در میدان سازندگی است که به آن «جهاد سازندگی» اطلاق میگردد. البته جهاد، با عنوانهای دیگر و در میدانهای دیگر هم هست. پس، شرط اوّلِ جهاد این است که در آن، تلاش و کوشش باشد و شرط دومش اینکه، در مقابل دشمن صورت گیرد.
کتابشناسی فرهنگ و جهاد فرهنگی
از جهاد تا جهاد (گفتمان فرهنگ جهادی در انقلاب اسلامی ایران)- سیدحسن فیروزآبادی و حسین عصاریان نژاد- دانشگاه عالی دفاع ملی۱۳۹۰ .
جهاد فرهنگی در بیان رهبر معظم انقلاب . تهران : دانشگاه امام صادق - دفتر اعزام مبلغ.
روشها و اولویتها در جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي با نگاهي به دیدگاههای حضرت امام ره، مقام معظم رهبری و سید شهیدان اهل قلم آویني. جهان تیغ، وحید . تهران : سمیع.
رهیافتي به منظومه فکری امام خمیني ره و رهبر معظم انقلاب در حوزه »فرهنگ و تربیت جمعی از محققان دفتر فرهنگی فخرالائمه؛ قم: مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی
فرهنگ و عرصه فرهنگي »اصول، مباني، ضرورتها و مسئولیتها« از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامي. تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت .
گذاری بر مباني نظری تفکر فرهنگي حضرت امام خامنه ای- ایرانمنش، محمدهانی .
منشور فرهنگ از نگاه امام خمیني )ره(جعفرزاده، محمدحسن. قم: موسسه فرهنگی ولاء منتظر )عج(.
منشور فرهنگ از دیدگاه مقام معظم رهبری، جعفرزاده، محمدحسن . قم: موسسه فرهنگی ولاء منتظر)عج(.
نظریه فرهنگي استاد مطهری. جمشیدی، مهدی.تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.