این مطلب ۴۹۴۵ بار خوانده شده

نشریه موعظه خوبان شماره ۱۵۲

نشریه موعظه خوبان شماره ۱۵۲

 

نشریه موعظه خوبان شماره ۱۵۲

 

 

قال علی علیه السلام : اِتَّعِظوا مِمَّنْ كان قبلَكُم قَبلَ أَن يَتّعِظَ بِكُم مَن بعدَكُم!ُ  /  (فهرست غرر، ص ۴۰۷)

از گذشتگان خود عبرت بگيريد پيش از آنکه آيندگان از شما عبرت بگيرند!

 

 

 

 

 

 

برزخ شما با خودتان است!

 انسان اگر طمع شفاعت دارد، باید در این عالم با سعی و کوشش رابطه بین خود و شفعای خود را حفظ کند و قدری تفکّر در حال شافعان محشر نماید که حال آنها در عبادت و ریاضت به کجا رسیده بود. فرضاً که شما با ایمان از دنیا بروید، ولی اگر بار گناهان و مظالم سنگین باشد ممکن است در عذاب های گوناگون برزخ و قبر از شما شفاعت نشود؛ چنانچه از حضرت صادق علیه السلام منقول است که « برزخ شما با خودتان است.» و عذاب های برزخ طرف قیاس با عذاب های این جا نیست، و طول مدّت برزخ را جز خدا کسی نداند، شاید میلیون میلیون ها سال طول کشد. و ممکن است در قیامت نیز پس از مدّت های طولانی و عذاب های گوناگونِ طاقت فرسا شفاعت نصیب ما شود.

[ امام خمینی –ره –آداب الصلوه ، موسسه نشر امام خمینی ، چاپ دوم ، ۱۳۷۲ ، ص ۳۶ روایت از فرع کافی ج۳ ص ۲۴۲ ]

 

 

 

 

 

 

ملتفت نیست که دارد چه می سازد !

... قال علی عليه السلام : كَم مِن غافِلٍ يَنسِجُ ثَوبا لِيَلبَسَهُ و إنّما هُو كَفَنُهُ ! و يَبنِي بَيتاً لِيَسكُنَهُ و إنّما هو مَوضِعُ قَبرِهِ ! ( امالی شیخ صدوق ، ص ۱۷۲ )

 این روایت دو جمله بیشتر نیست . برای غفلت زدائی از ما انسانهای غافل است که به فکر مرگ باشیم. می خواهد انسانها را به حقیقت مردن متوجه بکند، این واقعیتِ قطعیِ همگانی که در عین قطعی بودن و همگانی بودن در نزد همه یا اغلب (مردم) مغفول است ! راه می رویم ، حرف می زنیم ، کار می کنیم مثل کسانی که بناست تا ابد زنده بماند ، فکر مرگ نیستیم. این عیب بزرگی است. برای این که ما را از این غفلت خارج کنند ، این کلمات را بیان کردند. فایده تذکرِ به مرگ این است که انسان یک قدری در مورد عمل ِ خود و کارهایی که می کند و نیّت های خود و رفتارهای خود تأمّل می کند. وقتی فهمیدیم (که) به جایی (خواهیم رسید) که در آنجا هیچ عملی دیگر از ما ساخته نیست (و) به کلی دست ما بسته است (و) دیگر کاری از ما ساخته نیست ... مرگ هم مخصوص پیرمردها و پیرزن ها نیست، البته احتمالِ مردن در ما پیرها بیش از شما جوان هاست،امّا در مورد جوانها این احتمال منتفی نیست...بنابراین مرگ برای همه است... فرمایش امیرالمومنین عليه السلام این است : اى بسا انسانِ غافلى كه پارچه اى را مى بافد برای این که آن را لباس کند ، (اما) همان لباس كفن او مى شود. و يَبنِي بَيتاً لِيَسكُنَهُ ، بنائی را مى سازد که در آن زندگی کند ، سالها لذت ببرد ، امّا ، و إنّما هو مَوضِعُ قَبرِهِ ! همین بنا محل قبر اوست ، ملتفت نیست که دارد چه می سازد.! این برای نشان دادن بی اعتباری دنیاست. به این ها باید توجّه کرد.

[ شرح حدیث از امام خامنه ای مدظلّه العالی ، در مقدمه درس خارج ، ۱۵ / ۱۰/ ۹۳ ]

 

 

 

 

 

 

دیده به هر روی نباید گشاد

آیت الله ضیاء آبادی می فرمایند ، در روایت آمده: نگاه خیره در زمینِ دل ، بذرِ شهوت را می رویاند و همان کافی است که آدمی را به راه فساد افکنده و گرفتارش سازد.

 عصمتیان را به مقام جلال - جلوه حرام است مگر با حلال
دیده به هر روی نباید گشاد - پای به هر کوی نباید نهاد
 این همه آفت که به تن می رسد - از نظر تو به شکن می رسد
 روی فرو پوش چو دُرّ در صدف - تا نشوی تیر بلا را هدف

روش امیر المؤمنین علی علیه السلام این بود که به زن ها سلام می کرد ، ولی خوش نداشت که به زن های جوان سلام کند و می فرمود: ترس آن دارم که صدایش مرا خوش آید و از این راه آلوده به گناهی شوم که ( زیان آن به روحم) بیش از پاداشی باشد که از سلام بر وی طالبم. (بحار ج۱۰۴ ص۳۷ )

[ منبع: سید محمد ضیاء آبادی ، موعظه، ص۱۸۹]

 

 

 

 

 

 

 

به غمزه مسأله آموز صد مدرّس شد

 جناب شیخ رجبعلی خیاط (ره) در دیداري که با حضرت آیت الله سید محمدهادي میلانی (ره) داشته تحول معنوي خود را چنین بازگو نموده است که:
در ایام جوانی ( حدود ۲۳ سالگی ) دختري رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته من شد و سرانجام در خانه اي خلوت مرا به دام انداخت » با خود گفتم رجبعلی! خدا می تواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن » . سپس به خداوند عرضه داشتم: « خدایا! من این گناه را براي تو ترك می کنم، تو هم مرا براي خودت تربیت کن. » رجبعلی با این جهش، ره صد ساله را یک شبه طی کرد و شیخ رجبعلی خیاط شد.

 نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت        به غمزه مسأله آموز صد مدرّس شد

 در نخستین گام از تربیت الهی، چشم و گوش (قلبی و باطنی) این جوان باز شد و اینک در باطن جهان و در ملکوت عالم چیزهایی می بیند که دیگران نمی بینند و آواهایی می شنود که دیگران نمی شنوند، این تجربة باطنی، موجب شد که شیخ اعتقاد پیدا کند که: اخلاص موجب باز شدن چشم و گوش دل است، و به شاگردانش تأکید می کرد: «اگر کسی برای خدا کار کند چشم و گوش قلب او باز می شود.»

[ محمدی ری شهری ، کیمیای محبت ]

 

 

 

 

 

 

از لباس دین خارج نشوید!

 خانم بی نظیر بوتو كه خدمت مقام عظیم الشان ولایت آمده بود، ما نسبت به حجاب ایشان ایراد گرفتیم و حتی چادری برایشان پیدا كردیم و ایشان چادر به سر خدمت آقا رسید. آقا از همان اول در مقام نصیحت برآمدند و فرمودند: دخترم، تو فرزند اسلام هستی، تو فرزند امیرالمؤمنینی، تو فرزند اهل بیتی، تو فرزند قرآنی، تو مسلمانی، تو شیعه هستی. همین طور آقا ادامه دادند و كاری كردند كه خانم بی نظیر بوتو شروع به گریه و زاری كرد و در حالی كه گریه می‌كرد، می‌گفت: یك خواهش دارم و آن این كه روز قیامت مرا شفاعت كنید. آقا بلافاصله فرمودند: «شفاعت مخصوص محمد و آل محمد است. بهترین شفاعت در این دنیا این است كه شما مشی و مرامتان را با اهل بیت علیهم السلام هماهنگ كنید. از زی خودتان كه مسلمانید، دست برندارید و از لباس دین خارج نشوید.

[نشریه مبلغان شماره ۴۷ به روایت از حجه الاسلام والمسلمین موسوی كاشانی (از اعضای بیت) ]

 

 

 

 

 

 

تَعَاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَالتَّقْوَی

 یک بار در مسیر بازگشت از اصفهان به تهران در ساعت ۸ شب، اتومبیلی کنار جاده خراب شده بود. شهید نامجوی گفت: بایستیم تا به او کمک کنیم. و در جواب اعتراض من که گفتم خسته ایم گفت: مگر نمی بینی که خانواده اش کنار جاده ایستاده اند؟ بلافاصه ایستادیم و خودمان را به آن ماشین رساندیم. در آنجا تنها متخصص فنی من بودم اما با بی میلی به طرف اتومبیل رفتم. در این موقع صدای شهید نامجوی را که کمی عقب تر از من بود، می شنیدم که این آیه را می خواند: تَعَاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَالتَّقْوَی. خلاصه دست به کار شدم و حدود ساعت ۱:۳۰ شب بود که ماشین آنها را درست کردم. مرد آن خانواده مقداری شیرینی برای تشکر آورد. شهید نامجوی در حین خوردن شیرینی به من گفت: ببین مزد کار تو در این دنیا محبت و شیرینی است. بدان که خدا در آن دنیا بیش از این به تو خواهد داد. من هم از ایشان به خاطر عامل شدن در این کار خیر تشکر کردم... نقل از دکتر تبریزی.

[برگرفته از کتاب مجموعه خاطرات ۹ / شهید سیّد موسی نامجوی / انتشارات یازهرا(سلام الله علیها)، ص۱۶]

 

 

 

 

 

 

 

یک استفتاء

سوال:  آيا بعد از رسيدن سال خمسی می‌توان خمس را از منفعت استثنا نمود و تا مدت كوتاهی (مثلاً دو هفته) كه نماينده را ببيند نزد خود نگه ‌دارد؟
جواب: 
 بايد سر سال بپردازيد مگر دسترسی نداشته باشيد و جدا ساختن، مجوّزی برای تأخير در پرداخت خمس نمی‌ شود.
 

[برگرفته از استفتائات امام خامنه‌ای در، پایگاه Khamenei.ir ]
 

 


دریافت نشریه برای چاپ سیاه و سفید
 

دریافت نشریه برای چاپ رنگی
 

           
 
  
 

مقالات

نظرسنجی

نظر شما در مورد طراحی سایت جدید ما و مقایسه آن با سایت قبلی چیست؟
سایت جدید بهتر است
۳۰%
سایت قبلی بهتر بود
۱۸%
سایت جدید خوب است اماکامل و جامع نیست
۱۷%
نظری ندارم
۳۶%
تمام آرا: ۵۵۱