نشریه موعظه خوبان شماره ۱۰۶
امام صادق عليه السلام: السَّعيدُ يَتَّعِظُ بمَوعِظَهِ التَّقوى و إن كانَ يُرادُ بالمَوعِظَهِ غَيرُهُ ( كافي(ط-الاسلامیه) ج ۸، ص ۱۵۱، ح ۱۳۲) انسان سعادتمند، اندرزِ به تقوا را آويزه گوش خود مى كند، هرچند مخاطب آن اندرز كسى ديگر باشد.
قیام کن، و این قیود را بشکن هان ای نفس خسیس و ای دل غافل! از خواب برخیز و در مقابل این دشمنی که سالها است تو را افسار کرده، و در قید اسیری درآورده و به هر طرف میخواهد، میکشاند، و به هر عمل زشتی و خلق ناهنجاری دعـوت میکند و اداره مینـماید ، قیام کن ، و این قـیود را بشکن و زنجـیرها را پاره کن و آزادیخواه باش و ذلت و خواری را برکنار گذار و طوق عبودیت حق جلّ جلاله را به گردن نِه که از هر بندگی و عبودیتی رَهی و به سلطنت مطلقهِ الهیّه در دو عالم نائل شوی. [امام خمینی - ره - چهل حدیث ، ص ۲۵۹ ]
علامات ثبات ایمان شرح حدیث از مقام معظم رهبری امام خامنه ای (مدظله العالی) عن الصادق جعفر بن محمد (ع) عن آبائه عن حسن بن علی، اَنّه سُئِلَ امیرُالمُومنین (علیه السلام) مَا ثَبَاتُ الایمانِ ؟ فَقَالَ : الوَرَعُ . فَقِیلَ لَه مَا زَوالُهُ ؟ قَالَ : الطَّمَعُ. ( امالى صدوق : ۲۸۹ ، المجلس الثامن و الاربعون ، حدیث ۱۱ ) [درس خارج - مورخ ۹۴/۷/۶]
چرا امام حسين در يك شب سه مرتبه به زيارت او رفته است؟! حاج محمد على يزدى ، مرد فاضل و صالحى كه دائماً مشغول اصلاح امر آخرت خود بود و شب ها در مقبره خارج شهر كه جماعتى از مؤمنان در آن دفن شده بودند به سر مى برد، او را همسايه ای بود كه در كودكى با هم بزرگ شده و نزد معلم درس مى خواندند تا آن كه بزرگ شد و شغل عشارى (ماليات بگير) را پيش گرفت . وقتى از دنيا رفت در همان مقبره ، نزديك محلى كه آن مرد صالح به سر مى برد دفن كردند. هنوز از مرگ آن مرد ظالم ، يك ماهى نگذشته بود كه ((حاج محمد على )) او را به خواب ديد كه در هيئت نيكويى است . به نزد او رفت و گفت : من از اول تا آخر كار و ظاهر و باطن ترا مى دانم . از جمله كسانى نبودى كه احتمال نيكى درباره تو رود، شغل تو شغلى بود كه غير از عذاب چيز ديگر در بر نداشت . با كدام عمل به اين مقام رسيدى؟! در جواب گفت : همين طور است كه گفتى ، وقتى من از دنيا رفتم و مرا دفن كردند. در شدت عذاب بودم تا ديروز كه عذاب را موقتاً از من برداشتند. علت را از او پرسيدم . گفت : ديروز، زن استاد اشرف حدّاد(آهنگر) فوت شد، او را در اين مكان دفن كردند. (اشاره نمود به موضعى كه قريب صد زرع از او دور بود) در شب وفات او حضرت امام حسين عليه السلام سه مرتبه به زيارتش آمد. در مرتبه سوم امر فرمود: عذاب را از مقبره بردارند. از آن وقت حال ما خوب شد و عذاب را از ما برداشتند و در ناز و نعمت قرار گرفتيم . ((حاج محمد على )) مى گويد: متحيّرانه از خواب بيدار شدم در حالى كه استاد اشرف حدّاد را نمى شناختم و محله او را نمى دانستم . رفتم در بازار آهنگران و جستجو كردم تا او را پيدا كردم . از او پرسيدم : زوجه ، تو مرده است؟ گفت : آرى ، ديروز مرد و او را در فلان مكان (همان جا را كه آن مرد ظالم نام برده بود) دفن كردم. گفتم : آيا او به زيارت امام حسين عليه السلام رفته بود؟ گفت : نه ، گفتم : آيا ذكر مصيبت او مى كرد؟ گفت : نه ، گفتم : مجلس عزا و تعزيه دارى داشت ؟ جواب داد: نه ، بعد گفت : اى مرد! براى چه اين قدر تحقيق مى كنى و از احوال او مى پرسى . خواب خود را براى او نقل كردم . گفت : بلى ، زن من هر روز مشغول خواندن زيارت عاشورا بود.((حاج محمد على )) مى گويد: تازه متوجه شدم كه چرا امام حسين عليه السلام در يك شب سه مرتبه به زيارت او رفته است و در نتيجه عذاب را از اهل مقبره برداشتند. [مفاتيح الجنان شیخ عباس قمی بعد از زيارت عاشورا و دعاى آن]
این کمانت را چند میفروشی؟ قدیم در کوچه و پس کوچه ها پیرمردها را می دیدیم دولا دولا راه می رفتند. جوانی به یکی از این پیرمردها می رسد و چون پشت پیر مرد مثل کمان خم شده بوده، جوان به شوخی به او می گوید: « پیرمرد، این کمانت را چند میفروشی؟» [در محضر مجتهدی ، ج۲ ، ص۱۹۰]
خدا هیچ تعهدی برای آنکه تو همان که هستی بمانی، نداده ! ( مرحوم میرزا اسماعیل دولابي ، مصباح الهدی) حر بن یزید ریاحی اولین کسی بود که آب را به روی امام بست و اولین کسی شد که خونش را برای او داد. عمر سعد اولین کسی بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد برای آنکه رهبرشان شود و اولین کسی شد که تیر را به سمت او پرتاب کرد! کی میداند آخر کارش به کجا میرسد؟! دنیا دار ابتلاست. با هر امتحانی چهرهای از ما آشکار میشود، چهرهای که گاهی خودمان را شگفتزده میکند. چطور میشود در این دنیا بر کسی خرده گرفت و خود را ندید؟ میگویند خداوند داستان ابلیس را تعریف کرد تا بدانی که نمیشود به عبادتت، به تقرّبت، به جایگاهت اطمینان کنی. خدا هیچ تعهدی برای آنکه تو همان که هستی بمانی، نداده است. شاید به همین دلیل است که سفارش شده، وقتی حال خوبی داری و میخواهی دعا کنی، یادت نرود عافیت و عاقبت به خیریات را بطلبی.
حواسش به همه چیز زندگی مان بود هر وقت با غلامحسین می رفتیم خرید، دقت می کردم می دیدم جلوتر از من راه نمی رود.وقتی هم از جبهه می آمد، می رفت دست پدرش را می بوسید؛ موقع رفتن هم همین کار را می کرد. [خاطره ای از شهید حسن باقری ( غلامحسین افشردی) به روایت مادر مادران، ص ۲۹، انتشارات روایت فتح ،۱۳۹۱]
یک استفتاء سوال: استفاده كاركنان رسمي از وسايل يگان مثل يخچال، تلويزيون، كولر... به صورت اماني، عاريهاي و موقت چگونه است؟ استفتائات مقام معظم رهبری -تنظیم شده توسط دفتر ضوابط شرعی نمایندگی ولی فقیه در سپاه
| ||