این مطلب ۴۷۱۴ بار خوانده شده

نشریه موعظه خوبان شماره ۱۰۳

به واقعیّات علم دارد، لیکن ایمان ندارد!گاهی می‏بینی که (انسان) به این واقعیات (عوالم برزخ، صراط، معاد، قیامت، حساب، کتاب، بهشت و جهنم ) علم دارد، لیکن ایمان ندارد. مرده‏ شُوی از مرده نمی ‏ترسد، زیرا یقین دارد که مرده قدرت اذیّت و آزار ندارد؛ ... ولی آنان که از مرده می‏ترسند برای این است که به این حقیقت ایمان ندارند؛ فقط علم دارند. به خدا و روز جزا عالم‏اند، ولی یقین ندارند؛ از آنچه عقل درک کرده قلب بی خبر است. طبق برهان می‏دانند خدایی است و معاد و قیامتی در کار است، ولی همین برهان عقلی ممکن است حجاب قلب شده ، نگذارد نور ایمان بر قلب بتابد؛ تا خداوند متعال او را از ظلمات و تاریکی ها خارج کرده به عالم نور و روشنایی وارد سازد : اللَّه وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ الَی النُّورِ. و آن که خداوند تبارک و تعالی ولیّ او بوده و او را از ظلمات خارج ساخته است، دیگر مرتکب گناه نمی‏شود؛ غیبت نمی‏کند؛ تهمت نمی‏زند؛ به برادر ایمانی کینه و حسد نمی‏ورزد؛ و در قلب خویش احساس نورانیّت کرده، به دنیا و ما فیها ارج نمی‏نهد. ... ولی بعضی از شماها همه چیز را پایمال می‏کنید؛ از بزرگان اسلام غیبت می‏نمایید. و ... زیرا ایمان راسخ نشده و کیفر اعمال و کردار خود را باور ندارید.

 

 

امام على عليه السلام: كَفى عِظَهً لِذَوي الألبابِ ما جَرَّبوا؛ /  (عیون الحکم و المواعظ(لیثی) ص ۳۸۶ ، ح ۶۵۴۷)

براى خردمندان، تجربه هاى آنان پندى است كافى.

 

 

 

 

 

به واقعیّات علم دارد، لیکن ایمان ندارد!

 گاهی می‏بینی که (انسان) به این واقعیات (عوالم برزخ، صراط، معاد، قیامت، حساب، کتاب، بهشت و جهنم ) علم دارد، لیکن ایمان ندارد. مرده‏ شُوی از مرده نمی ‏ترسد، زیرا یقین دارد که مرده قدرت اذیّت و آزار ندارد؛ ... ولی آنان که از مرده می‏ترسند برای این است که به این حقیقت ایمان ندارند؛ فقط علم دارند. به خدا و روز جزا عالم‏اند، ولی یقین ندارند؛ از آنچه عقل درک کرده قلب بی خبر است. طبق برهان می‏دانند خدایی است و معاد و قیامتی در کار است، ولی همین برهان عقلی ممکن است حجاب قلب شده ، نگذارد نور ایمان بر قلب بتابد؛ تا خداوند متعال او را از ظلمات و تاریکی ها خارج کرده به عالم نور و روشنایی وارد سازد : اللَّه وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ الَی النُّورِ. و آن که خداوند تبارک و تعالی ولیّ او بوده و او را از ظلمات خارج ساخته است، دیگر مرتکب گناه نمی‏شود؛ غیبت نمی‏کند؛ تهمت نمی‏زند؛ به برادر ایمانی کینه و حسد نمی‏ورزد؛ و در قلب خویش احساس نورانیّت کرده، به دنیا و ما فیها ارج نمی‏نهد. ... ولی بعضی از شماها همه چیز را پایمال می‏کنید؛ از بزرگان اسلام غیبت می‏نمایید. و ... زیرا ایمان راسخ نشده و کیفر اعمال و کردار خود را باور ندارید.

[ امام خمینی(ره)/ جهاد اکبر / ص ۵۲و۵۳ ،انتشارات امیر کبیر ۱۳۶۰]

 

 

 

 

 

 

کأنّه چراغی در درون انسان روشن بود

شرح حدیث از مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنه ای (مدظله العالی)

فی الکافی عن الکاظم (علیه السلام ) : إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَيَّدَ الْمُؤْمِنَ‏ بِرُوحٍ‏ مِنْهُ‏ تَحْضُرُهُ فِي كُلِّ وَقْتٍ يُحْسِنُ فِيهِ وَ يَتَّقِي وَ تَغِيبُ عَنْهُ فِي كُلِّ وَقْتٍ يُذْنِبُ فِيهِ وَ يَعْتَدِي ... ( الشافی ، ص ۶۰۴ )

 روایت بسیار خوبی است . می فرماید : خداوند متعال مومن را به روح خود تأیید می کند. یک روحی از طرف پروردگار در مؤمن وجود دارد ، که او را کمک و تایید می کند . امّا این روح همیشه با انسان همراه نیست . چه موقع حاضر می شود و حضور دارد ؟ آن وقتی که انسان کار نیک انجام می دهد و تقوی پیشه می کند. این روح الهی ، این احساس الهی که مایه کمک اوست، در او حضور پیدا می کند. امّا آن وقتی که گناهی انجام می دهد ، به کسی تعدّی می کند ، از حدّ الهی و شرعی عبور می کند،این روح از او غایب می شود . این روح هنگام انجام کار نیک با سرور و خشنودی اهتزاز و هیجان پیدا می کند . وقتی کار بدی انجام می دهد ، این نورانیّتی که در دل انـسان به خـاطر عبادت ، به خـاطر توجّه و تقوا پدید می آید، این روح الهی ، ایـن تـوجّه الهی از انسان دور می شود و فاصله می گیـرد، کانّه چراغـی در درون انـسان روشـن بود (که) بر اثـر گناه خاموش می شود. بنـدگان خدا ! نعمت های خدا را به یاد بیاورید ! به وسیله اصلاح نفس خودتان آنها را حفظ کنید ! اگر این کار را کردید ، یقین شما افزایش پیدا می کند ، و با این کار نیکی که انجام می دهید یک درآمد نفیس و گرانبهایی به دست می آورید.

( جلسه ۳۳۷ مورخ ۸۸/۱۲/۱۸ )

 

 

 

 

 

 

ای یک دلة صد دله ، دل یک دله کن       مهر دگران را ز دل خود یله کن

 خیلی مرد می خواهد که دلش را از غیر خدا تهی سازد. مستاجر هایی که در دلش خانه کرده اند همه را بیرون کند. یک گوشه دل انسان محبت دنیاست، یک گوشه دیگرش محبت خانه، یک گوشه دیگرش محبت زن و بچه، یک گوشه دیگرش محبت مال، یک گوشه دیگرش محبت جاه و مقام، یک گوشه دیگرش محبت . . . هرکس بالاخره یک مستاجرهایی در خانه دل دارد و محبت هایی در گوشه و کنار دلش هست. مرد آن کسی است که همه این هارا جواب کند. خدا نکند که شیطان هم بیاید و در دل انسان لانه کند. . . .توفیق الهی و اراده و تصمیم می خواهد که کسی بتواند این ها را از دلش بیرون کند. انسان باید تصمیم بگیرد که به سوی خدا برود.خداوند هم فرموده: «ای بنده من،اگر تو یک وجب به سوی من بیایی، من به اندازه ده قدم به تو نزدیک می شوم، اگر تو یک قدم برداری، من هروله کنان می آیم. . . .

[در محضر مجتهدی تهرانی (ره)، ج۲ ، ص ۳۴۰]

 

 

 

 

 

 

هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی !

 می گویند : درویـشی در راه می ‌رفت و ایـن جمله را برای پند دادن به مـردم تکرار می ‌کرد که «هر چه کنی به خود کنی/ گر همه نیک و بد کنی.» پیرزنی که در خانه‌اش مشغول پختن نان بود این جمله را شنید و گفت: «من که این جمله را باور ندارم. به این درویش هم ثابت می‌کنم که این حرف درست نیست.» آن‌گاه نانی را به سم آغشته کرد و درویش را صدا زده و به او داد تا درویش آن را بخورد. درویش نان را گرفت و روان شد. در راه به مردی خسته و غبارآلود رسید. مرد مسافر به درویش گفت:‌ «از راه دور آمده‌ام و خیلی گرسنه‌ام. آیا در بساط خود چیزی داری که به من بدهی تا بخورم؟» درویش اگر چه گرسنه بود، نانی که پیرزن به او داده بود به مرد مسافر داد. مرد مسافر با حرص فراوان شروع به خوردن نان کرد. دقایقی نگذشته بود که دست به روی دلش گذاشت و شروع به داد و فریاد کرد. خبر آن به سرعت در محل پیچید و مردم دور آن دو جمع شدند. پیرزن نیز خود را به جمعیت رساند و ناباورانه دید نانی که به درویش داده بود نصیب پسر خود او شد که پس از مدّت‌ها از سفر بازگشته بود.» خداوند نیز در قرآن کریم به این مطلب اشاره دارد که : إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِکُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا : اگر نیکی کنید، به خود کرده اید؛ و اگر بدی کنید، از آنِ خودتان است. ( سوره اسراء ، آیه ۷ )

[ مهدی سهیلی ، ضرب المثل‌های معروف ایران ]

 

 

 

 

 

 

ما از آنچه در دست داریم استفاده نمی‏‌کنیم و به آن عمل نمی‏‌کنیم

 آن‌قدر راه را گم کرده‏‌ایم و آن‌قدر از قرآن و عترت کناره گرفته و دور افتاده و بیگانه شده‏‌ایم که نزدیک است به آمریکا و اروپا برویم و از آنها سؤال کنیم که «شما از قرآن و عترت چه فهمیده‏‌اید؟»به ما یاد دهید! علت آن است که ما از آنچه در دست داریم استفاده نمی‏‌کنیم و به آن عمل نمی‏‌کنیم؛ لذا وقتی کفار که مزایای اسلام را می‏دانند، چیزی می‏‌گویند تصدیق می‏‌کنیم و سخنانشان باورمان می‏‌آید. و دیگر اینکه ما عبید دنیا هستیم؛ لذا ما را با تطمیع از کتاب و عترت منحرف و منصرف کرده‏‌اند! می‏‌بینیم، ولی گویا نمی‏‌بینیم! جلوی ضریح امام رضا علیه‏السلام در یک شب، پنج کرامت دیدم: شفای مریض و کرامت‏‌های دیگر. وقتی این مطالب را برای ما نقل می‏‌کنند، گویا داستان رستم و افراسیاب می‏‌خوانند! ... قرآن و عترت دوای تمام دردهاست. اگر آنها را کنار بگذاریم، در دنیا از این هم ذلیل‌تر می‌شویم. آیا ذلت از این بیشتر که مسلمانان با این همه قوّت و ثروت نوکر کفار هستند و آنها مالک امرشان هستند؟! یک روز به گرگ پناه می‌بریم و یک روز به روباه ! برای اینکه از قرآن و عترت به کلی کنار نرویم و آنها را از ما جدا نکنند، از الآن باید در فکر اصلاح باشیم؛ «علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد».

[در محضر بهجت(ره)، جلد۲، ص۱۶۷ و جلد۳، ص۲۴۰ ]

 

 

 

 

 

 

محبتش را به من این طوری نشان می داد

 خیلی کم خانه بود. ولی ،همان وقت کمی هم که پیش خانواده می گذرانید ،سرشار از مهربانی و ایمان و محبت و آرامش بود. روزهایی که خانه بود،در کار خانه کمک می کرد. همسر شهید می گوید که یک روز صبح دیدم پایین شلوارش را تا کرده آستین ها را بالا زده و رفته در آشپزخانه. ازش پرسیدم :حاج آقا،چرا اینطوری کرده ای؟گفت:به خاطر خدا و برای کمک به شما. بعد هم وضو گرفت و شروع کرد به جمع و جور کردن وسایل ها. ناراحت شدم.رفتم که نگذارم کاری کند. چون می فهمیدم چقدر سخت است تا آمدم وارد آشپزخانه شوم ،در را به رویم بست و گفت:خانم ،بروید بیرون ،مزاحم نشوید.پشت در التماس می کردم:حاج آقا،شما را به خدا،بیایید بیرون.من ناراحت می شوم.خجالت می کشم.می گفت: چیزی نیست.الان تمام می شود.آشپزخانه را مرتب کرد.ظرف ها را چیده بود سر جایش.روی اجاق گاز را تمیز کرده بود.بعد شلنگ آورد و کف آشپزخانه را شست.در را که باز کرد ،آشپزخانه شده بود مثل دسته گل.نمی دانستم چه بگویم.تکیه داده بودم به دیوار،گفتم:آخه چرا این کار را می کنی من خجالت می کشم.گفت :می خواستم من هم کمی کمکتان کنم.از من ناراحت نباشید.محبتش را به من این طوری نشان می داد.

[خاطره ای ازشهید صیاد شیرازی به روایت همسر شهید ، کتاب یادگاران، انتشارات روایت فتح]

 

 

 

 

 

یک استفتاء

سوال:  اقتدا در نمازي كه طبق فتواي مرجع تقليد مأموم ،قصر (شكسته)، و طبق فتواي مرجع تقليد امام تمام است يا بالعكس، چه حکمی دارد؟
جواب: 
صحيح نيست.
 

استفتائات مقام معظم رهبری -تنظیم شده توسط دفتر ضوابط شرعی نمایندگی ولی فقیه در سپاه

 

 


دریافت نشریه برای چاپ سیاه و سفید 
 

دریافت نشریه برای چاپ رنگی 
 

مقالات

نظرسنجی

نظر شما در مورد طراحی سایت جدید ما و مقایسه آن با سایت قبلی چیست؟
سایت جدید بهتر است
۳۰%
سایت قبلی بهتر بود
۱۸%
سایت جدید خوب است اماکامل و جامع نیست
۱۷%
نظری ندارم
۳۶%
تمام آرا: ۵۵۱