این مطلب ۶۵۱۲ بار خوانده شده

نشریه موعظه خوبان شماره ۱۷۴

قال امام علی علیه السلام : اَلشَّجاعَةُ عِزٌّ حاضِرٌ، اَلجُبنُ ذُلٌّ ظاهِرٌ؛ُ / (غررالحکم ج۱، ص۱۵۲، ح۵۷۲)شجاعت عزّتى است آماده، ترس ذلّتى است آشكار.

 

 

 

 

 

قال امام علی علیه السلام : اَلشَّجاعَةُ عِزٌّ حاضِرٌ، اَلجُبنُ ذُلٌّ ظاهِرٌ؛ُ  /   (غررالحکم ج۱، ص۱۵۲، ح۵۷۲)

شجاعت عزّتى است آماده، ترس ذلّتى است آشكار.

 

 

 

 

 

 

 جهنمِ اعمال تو !

 تمام آتش دوزخ و عذاب قبر و قيامت غير آنها را كه شنيدي و قياس كردي به آتش دنيا و عذاب دنيا، اشتباه فهميدي، بد قياس كردي، آتش اين عالم يك أمر عَرَضي سردي است. عذاب اين عالم در مقايسه با عذاب آن جهان خيلي سهل و آسان است. ادراك تو دراين عالم ناقص و كوتاه است. همه آتش هاي اين عالم را جمع كنند روح انسان را نمي تواند بسوزاند. آنجا آتشش علاوه بر اينكه جسم را مي سوزاند، روح را مي سوزاند، قلب را ذوب مي كند. فؤاد را محترق مي نمايد. تمام اينها را كه شنيدي و آنچه تاكنون از هر كه شنيدي، جهنم اعمال تو است كه در آن جا حاضر مي بيني كه خداي تعالي مي فرمايد: وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً (آيه ۴۹ سوره كهف) يافتند آنچه كرده بودند حاضر و آماده.

[ امام خمینی ،چهل حدیث ، مرکز فرهنگی نشر رجاء، چاپ دوم ، ۱۳۶۸ ، ص ۱۹]

 

 

 

 

 

 

آن را سرنوشت ساز زندگی خود ندان !

فی الکافی عن الصّادقُ عليه السلام: ليسَ الزُّهدُ في الدنيا بِإضاعَةِ المالِ ، و لا بِتَحريمِ الحَلالِ ، بلِ الزُّهدُ في الدنيا أنْ لا تكونَ بما في يَدِكَ أوثَقَ مِنكَ بما في يَدِ اللّه ِ عزّ و جلّ . (الشافی صفحه ۵۳۶.)

 می فرماید: زهد در این دنیا این نیست که انسان اموال دنیا را ضایع کند. یک چیزی در اختیار اوست. کنار بیاندازد،اعتنا نکند،ضایع کند. و لا بِتَحريمِ الحَلالِ ، یا آنچه برای او حلال است و خدای متعال آن را مباح کرده،آن را بر خودش حرام کند. این نیست. يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ. و این که تصور کنید انسان در یک صومعه ای بنشیند از همه لذّات دنیا خودش را محروم کند. یا آن طور که روحانیون نصارا تصوّر کردند که تأسی به حضرت عیسی به این است که ازدواج نکنند تا آخر عمر مجرد بماند ؛ زهد اینها نیست. حضرت یک ضابطه ای بیان می کنند که از این ضابطه می شود خیلی از ابعاد زهد را فهمید. فرض بفرمائید به آنچه در اختیار خودتان هست، از پولی که پس انداز دارید، امکان و قدرتی که در اختیار دارید، به این ، اطمینانتان بیشتر نباشد از آنچه پیش خداست. یعنی الان در دست شما نیست. اگر این حالت برای انسان پیدا بشود، حرص انسان به دنیا و آنچه از دنیا در دست اوست، از بین می رود. چون می داند خزائن آنچه در دست اوست، پیش خداست.اگر بناست بهره ای داشته باشیم، استفاده کنیم، از آنچه در اختیار خداست استفاده می کنیم. نباید تصور کرد حالا این پول را من دارم. این را نگه دارم. از کجا معلوم که پول دیگری گیرم بیاید؟ نه، آنچه پیش توست، نباید موجب اعتماد تو و اطمینان خاطر تو بشود، بیش از آنچه پیش تو نیست و پیش خداست. که آنچه پیش خداست قابل مقایسه نیست با آنچه پیش توست. این معنای زهد است.یعنی بی رغبتی و دل نبستن به آنچه در اختیار شماست. لذا به آنچه در اختیار دارید دل نبندید. نه این که نداشته باش، داشته باش . آن را سرنوشت ساز زندگی خود ندان.که وقتی این حالت در تو پیدا شد... آن وقت نسبت به آن علاقه ات و دلبستگی ات کم می شود انفاقش هم آسان می شود . برای خاطر آن گناه هم نمی کنی.برای خاطر آن به حق ناحق روی نمی آوری.

[ شرح حدیث از حضرت آیت الله امام خامنه ای (مدظله العالی ) در مقدمه درس خارج ۱۲/۰۸/۸۷ ]

 

 

 

 

 

 

بی حساب نگو !

 وقتی می گویی لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ ، نه دنیا می ماند، نه عادات و رسوم، نه آبروداری بین اهل دنیا؛ همه از بین می رود.لاَ إِلَهَ یعنی هر چه واله کننده ی من است، دور انداختم ِالاَّ اللَّهُ را. درست دقت کن، اگر می ارزد آن را بگو؛ بی حساب نگویی که وقتی واله کننده ها رفتند فریادت بلند می شود. خداوندبه موسی علیه السلام فرمود هرچه را در دستت است بینداز،به ما فرمود بگولاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ ؛ یعنی هر چیزی جز خدا که تو را واله کرده، بینداز. نکند مثل امت موسی علیه السلام ما هم به محمد و آل محمد (صلی الله علیه و اله و سلم) بگوییم « اجْعَل‌ْ لَنَا إِلَهَاً كَمَا لَهُم‌ْ آلِهَة‌ٌ» یعنی همان طور که اهل دنیا چیزهایی دارند که آنها را واله کرده است، به ما هم از آن واله کننده ها بدهید.

[ منبع: مصباح الهدی(سخنان حاج اسماعیل دولابی)-نوشته ی مهدی طیب-ص۱۸]

 

 

 

 

 

 

‌دو اندرز!

مرا شيخ‌ داناي‌ مرشد، شهاب / ‌دو اندرز فرمود، بر روي‌ آب
 يكي‌ آن‌ كه‌ در بند خودبين‌ مباش / ‌دگر آنكه‌ در خلق‌ بدبين‌ مباش

‌ شاعر می گوید ما با یک مرشدی روی آب می رفتیم او به ما دو نصیحت کرد (یکی این که )که بر نفس (خویش) خوش بین مباش و(دیگر این که) بر خلق (هم ) بدبین نباش.این خیلی موعظه است . این شعر یک منبر است. به هروئنی هم نمی توانی به نظر بد نگاه کنی . شاید او توبه کند و عاقبت به خیر بشود ومن عاقبت به خیر نشوم. افرادی که ما می بینیم سه قسم هستند: یا هم سن ما هستند،یا مسن تر از ما هستند،یا کم سن تر از ما هستند. اگر سنش بیشتر از شماست ،بگو او بیشتر از من عبادت کرده ،بنا بر این او بهتر از من است. اگر سنش از شما کمتر است،بگو او کمتر از من گناه کرده ،پس بهتر از من است و اگر هم سن شماست ، بگو من از عیب خودم مطلع هستم ،اما از عیب او اطلاعی ندارم . پس همه از من بهتر هستند...لذا می گویند هیچ بنده ای را کوچک نشمار ؛ شاید او ولی خدا باشد.

[ برداشت ازمواعظ آیت الله مجتهدی تهرانی در کتاب بدیع الحکمة ، نشر بوستان،چاپ چهارم ،۱۳۹۵ ، صص ۲۶۹ و ۲۷۰ ]

 

 

 

 

 

 

مرگ زیبا!

 حسین (علیه السلام) را ببینید ! امر به معروف و نهی از منکر کار او بود ، ... به مرگ در راه امر به معروف و نهی از منکر زینت بخشید . به این مرگ شکوه و جلال داد . از روز اولی که می‌خواهد بیرون بیاید ، سخن از مرگ زیبا می‌گوید . چقدر تعبیر زیباست! هر مرگی‌ را نمی‌گفت زیبا ، مرگ در راه حق و حقیقت را زیبا می‌دانست : « خُطَّ الْمَوْتُ عَلى وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقَلادَهِ عَلى جیدِ الْفَتاهِ، ‌» چنین مرگی مانند یک‌ گردنبند که برای زن زینت است ، برای انسان زینت است . صریح تر ، آن‌ اشعاری است که در بین راه وقتی که به طرف کربلا می‌آمد می‌خواند که احتمالا از خود ایشان است و احتمالا هم از امیرالمومنین علی ( علیه السلام ) است : اگر چه دنیا قشنگ و نفیس و زیباست ، اما هر چه دنیا قشنگ و زیبا باشد ، آن خانه پاداش الهی خیلی قشنگ تر و زیباتر و عالی تر است .

 و ان تکن الاموال للترک جمعها          فما بال متروک به المرء یبخل

 اگر مال دنیا را آخرش باید گذاشت و رفت ، چرا انسان نبخشد ، چرا انسان به دیگران کمک نکند ، چرا انسان خیر نرساند

و ان تکن الابدان للموت انشات         فقتل امرء بالسیف فی الله افضل

 اگر این بدنها آخر کار باید بمیرد ، آخرش اگر در بستر هم شده باید مُرد ، در مبارزه با یک بیماری و یک میکروب هم شده باید مُرد ، پس چرا انسان زیبا نمیرد؟ پس کشته شدن انسان به شمشیر در راه خدا بسیار جمیل تر و زیباتر است .

[ شهید مرتضی مطهری ، حماسه حسینی ج۱ ، ص ۱۴۲ و ۱۴۳ ]

 

 

 

 

 

 

در عین نیازمندی، بی نیاز باشید!

همراه با حاج حمید به روستایی برای انجام کاری رفته بودیم که چون با عجله از روستا برگشتیم کت حاج حمید در روستا جا ماند. کیف پول حاج حمید هم در کتش بود. مقداری از مسافت را طی کردیم که ماشین نزدیک اسلام آباد، محل زندگی خاله (مادر حاج حمید) بنزین تمام کرد. پیشنهاد دادم تا از خاله مقداری پول قرض بگیرد تا بنزین تهیه کنیم. حاج حمید با ناراحتی به من گفت “چیزی را به شما می گویم که آویزه گوشتان کنید. هیچ وقت خودتان را نیازمند کسی غیر خدا نکنید. حتی اگر نیازمند شوید و فقط از خدا بخواهید و به او توکل کنید.” من با تعجب گفتم “اگر ما الان از کسی کمک نگیریم خدا برای ما بنزین می فرستد؟” حاج حمید گفت “بله. اگر به خدا توکل کنید.” حاج حمید از ماشین خارج شد و در کاپوت ماشین را بالا زد و نگاهی به آب و روغن ماشین انداخت. ناگهان متوجه شدم که یک ماشین کنار پای حاج حمید ترمز کرد. یکی از دوستان حاجی بود که با دیدن او ایستاد. وقتی اطلاع پیدا کرد که ماشین بنزین تمام کرده سریع مقداری بنزین به باک ماشین ریخت و ما توانستیم به خانه خود در زیتون کارمندی برویم. در مسیر خانه حاج حمید گفت “دیدی اگر به خدا اعتماد کنی و توکل داشته باشی خدا خودش وسیله اش را می فرستد.” و در ادامه جمله ای که همیشه به من و بچه ها می گفت را تکرار کرد” در عین نیازمندی، بی نیاز باشید.”

[ روایت خاطره از پروین مرادی همسر سردارشهید مدافع حرم حمید تقوی فر ، برداشت از جامعه مجازی رهپویان ]

 

 

 

 

 

 

 

 

یک استفتاء

سوال: اگر شخصی در هنگام شستن طرف چپش در غسل ترتیبی شک کند که آیا مقداری از طرف راستش را خوب شسته یا نه آیا باید دوباره غسل کند؟
جواب: 
در فرض سؤال بنا را بر صحت غسل طرف راست می گذارد، اگر چه احتیاط مستحب این است که قسمت مشکوک را بشوید.

[ اجوبة الاستفتائات، سؤال ۹۲۵ ]

 

 

دریافت نشریه برای چاپ سیاه و سفید
 

دریافت نشریه برای چاپ رنگی
 

مقالات

نظرسنجی

نظر شما در مورد طراحی سایت جدید ما و مقایسه آن با سایت قبلی چیست؟
سایت جدید بهتر است
۳۰%
سایت قبلی بهتر بود
۱۸%
سایت جدید خوب است اماکامل و جامع نیست
۱۷%
نظری ندارم
۳۶%
تمام آرا: ۵۵۱