بررسی عرفان جعلی حلقه
بررسی عرفان جعلی حلقه
در طول نزدیک به سی سال اخیر جریان نوظهوری با عنوان "عرفان حلقه" با شعار دفاع از عرفان به صحنه آمده است که طی آن فرد سالک دیگر نیازی به شیوه ها و مراتبی که در "عرفان اسلامی و توحیدی" در مورد سیر و سلوک آمده ندارد و فقط با اتصال به شبکه شعور جهانی میتواند به این مهم دست یابد.
محمد علی طاهری بنیان گذار این جریان تاکید میکند که عرفان حلقه(کیهانی) سیر وسلوک عرفانی از طریق اتصال به حلقه های متعدد شبکه شعور کیهانی است.عرفان حلقه از خلال مباحث فیزیک جدید شعور کیهانی را تعریف میکند و میگوید عرفان یعنی اتصال با حلقه های شعور کیهانی . این اتصال در یک لحظه برقرار میشود و برای این اتصال هیچ شرطی لازم نیست.زیرا شعور کیهانی رحمت عام الهی است و همه افراد میتوانند از آن برخوردار شوند .تنها باید از مرکزیت عرفان حلقه این اتصال دریافت شود و یک لحظه تسلیم.تسلیم یعنی شاهد بودن. یعنی ببینید و هرچه بود بپذیرید. در اين حالت يک فرد اتصال دهنده با يک فرد اتصال گيرنده در وحدت قرار مي گيرند و شعور کيهاني، سومين عضو است. و خدا نیز عضو چهارم است.
این جریان نوظهور شبکه شعور کیهانی را به مثابه رابط بین خالق و مخلوق پنداشته و به جای اتصال به خداوند ارتباط با شبکه شعور کیهانی را به عنوان قله سیر و سلوک سالکین معرفی میکند.اولین و یکی از مهمترین کارهایی که این جریان در همان ابتدا انجام میدهد ناامید ساختن سالک از دست یافتن به خدا است. یعنی خدا را ماهیتی دست نایافتنی معرفی میکنند.
در مورد بنیه و دلایل روایی و وحیانی این جریان هیچ مستندی وجود ندارد . اما منابعی از عرفان یهود این شبکه را واسطان فیض خداوند (ان سوف) و رحمت عام او بر مخلوقات میدانند. در شبکه کیهانی این شعور به بدالله تعبیر شده است و در کابالا نیز به مانند دست افرینشگر خداوند مامور رساندن فیض ان سوف بر عوالم چهارگانه است. از این منظر ان سوف (خدای کابالا) را با الله (خدای اسلام) نزدیک میدانند هرچند در حقیقت تفاوت های این دو بسیار زیاد و در واقع غیر قابل قیاس هستند. عرفان حلقه، اتصال به این شبکه شعور کیهانی را تنها شرط سیر و سلوک اعلام کرده و کابالیست‌‌‌‌ها هم معتقدند انسان‌‌‌‌ها با اتصال به این شبکه و دستیابی به نیروی کیهانیِ آن میتوانند سرنوشت خود را تغییر دهند و قادر به انجام هر کاری شوند، که درمانگری جزیی از آن است. این شبکه در عرفان یهود منشاء پرداختن به امور جادوگری و ترویج سحر و جادو شده است.
اتفاقا همین تشابهات ظاهری به عرفان اسلامی و همچنین مسیر ساده تر سیر و سلوک ادعایی آن باعث شده است که هر بیننده و مخاطبی در نگاه اول شیفته و مجذوب آن شود اما در بطن این شبکه انحرافاتی بروز میکند که حتی با بدیهی ترین اصول و احکام اسلامی در تضاد میباشد. طبق اظهارات برخی از کسانی که مدتی در این حلقه ها عضویت داشته اند و سپس جدا شده اند حتی پس از مدتی خواندن نماز نیز کنار گذاشته میشود. سردمداران این عرفان کاذب برای مخاطبینشان اینگونه بازگو میکنند که راه ارتباط با خدا از طریق نماز میسر نمیشود بلکه باید از طریق کانال حلقه به ارتباط با خدا و خالق بپردازند.
البته انحرافات شبکه کیهانی به همین مسائل ختم نمیشود . یکی از اصول عرفان کیهانی عدم اعتقاد به هیچ دین و مکتب و صرف نظر از هر گونه ایمان و یا عدم اعتقاد به خدای واحد میتواند از شبکه شعور الهی استفاده کند. یعنی اسنان ها میتوانند و باید به صورت مستقیم با خدا ارتباط برقرار کنند و در این میان احتیجی به حضور انبیا و پیامبران احساس نمیشود . در واقع این قبیل اصول این عرفان بیشتر برای جذب افراد و به طور خاص جوانان دین گریز میباشد. سهولت در رسیدن به خالق در این عرفان مزیدی است بر علت جذب هرچه بیشتر . به نوعی راه میانبری است برای ارتباط با خداوند و البته لازم به ذکر است که خدایی که عرفان کیهانی معرفی میکند با آن که ما میپرستیمش کاملا متفاوت است.
این راه میانبر به مخاطب اینگونه القا میکند که واجبات دینی برای عصر حاضر کارایی ندارد و هر چه بوده متعلق به قرون قبل است.از این رو مخاطب مجبور است احکام و اصول دیگری را برای خود برگزیند. احکامی از جمله شفای بیماران نشستن چندین اعته به صورت ریلکسیشن و ...
از دیگر خطرات و انحرافات این فرقه نفوذ تدریجی و قطره ای در اعتقادات مردم است.باورهای ساختار شکن این فرقه اگر به یکباره بر مخاطب وارد آید موجب دفع او میشود . به همین دلیل تاکتیک نفوذ زیرپوستی را برای پیشبرد اهدافشان انخاب کرده اند . برخی از این باور های ساختار شکن عبارتند از غیر و حیانی دانستن قران کریم و اهانت به ساحت پیامبر عظیم الشان اسلام و غیر معصوم خواندن ائمه اطهار و شرک دانستن زیارت قبور ائمه و تمسخر مهدویت و منجی و تمجید شیطان و موحد خواندن آن.اینها را بگذاریم در کنار ادعای خروج جن از درون مردم و ترویج تناسخ و نفی برخی مسلمات از جمله نفی وجود حضرت عزرائیل و همچنین لمس و تماس با بدن زنان نا محرم به بهانه عرفان درمانی.
حتی برخی بر این باورند که عرفان حلقه با کمک حمایت های همه جانبه غربی ها و سفرهای سرحلقه های آن به کشورهای اروپایی قصد براندازی نظام جمهوری اسلامی را داشته و دارند. ایجاد جزیره های مختلف اعتقادی از شیوه های مرسوم این فرقه است. سپس فردی برای ایجاد جنگ فرقه ای در کشور وارد عمل میشود. ایجاد شک و تردید نسبت به ابتدای قران و ادعای نوشته شدن آن توسط پیامبر به عنوان یک پیش فرض در بین خودشان منظور میگردد. سپس با هماهنگی شبکه های هرمی این پیش فرض را برای کل جامعه ی هدف اعلام میکنند تا در ادامه با تبیینش بتوانند ادعاهای خود را برای مردم اثبات کنند. با اثبات این پیش فرض راه برای دیگر مدعاهای آنها از جمله زیر سوال بردن عصمت ائمه و تمسخر مهدویت باز میشود . این تاکتیک به تدریج به باورپذیر تر شدن ادعاها و همچنین پذیرفتن ساده تر اعتقاداتشان توسط مردم کمک میکند.
با مروری بر این دست رفتارها و اقدامات این فرقه پر واضح است که ریشه دین و دینداری را هدف قرار داده اند . گزارش ها و اظهارات کسانی که زمانی در این حلقه بوده اند حاکی است گرویدن به حلقه کیهانی بی موالاتی و بی انگیزگی را به دنبال می اورد.
در پایان باید گفت چگونه عرفان حلقه خود را تابع عرفان اسلامی و ایرانی معرفی کرده، اما در آن از سلوک به سوی خداوند کمتر نشانی هویدا نیست. اتصال به شعور کیهانی که عامل اشتراک بین عرفان حلقه و عرفان یهود است، چگونه کشف و شهودی است که توسط رهبر این حلقه صورت گرفته، اما کابالا قرن‌‌‌‌هاست که آن را پذیرفته و به دنبال کنترل نیروهای این شبکه در راستای اهداف قوم یهود است!؟
