این مطلب ۵۳۲۰ بار خوانده شده

شب قدر بزرگ ترین فرصت الهي

مفهوم قدر

«قدر» در لغت به معناي اندازه و اندازه گيري است. «تقدير» نيز به معناي اندازه گيري و تعيين است. اما معناي اصطلاحي «قدر»، عبارت است از ويژگي هستي و وجود هر چيز و چگونگي آفرينش آن به عبارت ديگر، اندازه و محدوده وجودي هر چيز، «قدر» نام دارد.

بنابر ديدگاه حكمت الهي، در نظام آفرينش، هر چيزي اندازه اي خاص دارد و هيچ چيزي بي حساب و كتاب نيست. جهان حساب و كتاب دارد و براساس نظم رياضي تنظيم شده، گذشته، حال و آينده آن با هم ارتباط دارند.

استاد مطهري در تعريف قدر مي فرمايد: «... قدر به معناي اندازه و تعيين است... حوادث جهان... از آن جهت كه حدود و اندازه و موقعيت مكاني و زماني آنها تعيين شده است، مقدور به تقدير الهي است»( انسان و سرنوشت، شهيد مطهري، ص۲۵). پس در يك كلام، «قدر» به معناي ويژگي هاي طبيعي و جسماني چيزهاست كه شامل حدود، طول، عرض و موقعيت هاي مكاني و زماني آنها مي گردد و تمام موجودات مادي و طبيعي را دربرمي گيرد.

اين معنا از روايات استفاده مي شود؛ چنان كه در روايتي از امام رضا(ع) پرسيده شد: معناي قدر چيست؟ امام(ع) فرمود:

 «تقدير الشيء، طوله و عرضه «اندازه گيري هر چيز اعم از طول و عرض آن است»(۶) و در روايت ديگر، اين امام بزرگوار در معناي قدر فرمود: «اندازه هر چيز اعم از طول و عرض و بقاي آن است.»( بحارالانوار، ج۵، ص۲۲۱)

بنابراين، معناي تقدير الهي اين است كه در جهان مادي، آفريده ها از حيث هستي و آثار و ويژگي هايشان محدوده اي خاص دارند. اين محدوده با اموري خاص مرتبط است؛ اموري كه علت ها و شرايط آنها هستند و به دليل اختلاف علل و شرايط، هستي، آثار و ويژگي هاي موجودات مادي نيز متفاوت است.

هر موجود مادي به وسيله قالب هايي از داخل و خارج، اندازه گيري و قالب گيري مي شود. اين قالب، حدود، يعني طول، عرض، شكل، رنگ، موقعيت مكاني و زماني و ساير عوارض و ويژگي هاي مادي آن به شمار مي آيد. پس معناي تقدير الهي در موجودات مادي، يعني هدايت آنها به سوي مسير هستي شان است كه براي آنها مقدر گرديده است و در آن قالب گيري شده اند.( الميزان، ج۹۱، ص۱۰۱)

اما تعبير فلسفي قدر، اصل عليت است. «اصل عليت همان پيوند ضروري و قطعي حوادث با يكديگر و اين كه هر حادثه اي تحتم و قطعيت ضروري و قطعي خود و نيز تقدر و خصوصيات وجودي خود را از امري يا اموري مقدم بر خود گرفته است.( انسان و سرنوشت، ص۳۵) اصل عليت عمومي و نظام اسباب و مسببات بر جهان و جميع وقايع و حوادث جهان حكم فرماست و هر حادثي، ضرورت و قطعيت وجود خود و نيز شكل و خصوصيت زماني و مكاني و ساير خصوصيات وجودي اش را از علل متقدمه خود كسب كرده است و يك پيوند ناگسستني ميان گذشته و حال و استقبال ميان هر موجودي و علل متقدمه او هست.»( همان، ص۵۵و۶۵)

اما علل موجودات مادي تركيبي، فاعل و ماده و شرايط و عدم مانع است كه هر يك تأثير خاص بر آن دارند و مجموع اين تأثيرها، قالب وجودي خاصي شكل مي دهند. اگر تمام اين علل و شرايط و عدم مانع، كنار هم گرد آيند، علت تامه ساخته مي شود و معلول خود را ضرورت و وجود مي دهد كه از آن در متون ديني به «قضاي الهي» تعبير مي شود.

 اما هر موجودي با توجه به علل و شرايط خود قالبي خاص دارد كه عوارض و ويژگي هاي وجودي اش را مي سازد و در متون ديني از آن به «قدر الهي» تعبير مي شود. «اختیار انسان» یکی از مهمترین علل سرنوشت ساز برای انسان، اختیار خود و حیطه و آثار آن است. اختیار را هم خداوند متعال در انسان متجلی کرده است و از سلسله علل قرار داده است.

 

شب قدر و مقدرات در آن

«شب قدر» در شب قدر نه تنها مقدرات یک ساله‌ی انسان، بلکه مقدرات کل عالم خلقت (کلّ امر) رقم می‌خورد و علم این مقدرات توسط ملائکه و روح (جبرئیل علیه‌السلام)، به محضر خلیفه و حجت خدا در زمین تقدیم می‌گردد. چنان چه فرمود:

«تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ» (القدر، ۵)

ترجمه: در آن [شب] فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان براى هر كارى [كه مقرر شده است] فرود آیند.

آن چه در شب قدر مقدر می‌گردد، تعیین اندازه‌های معلول‌ها بر اساس علت‌های به وجود آمده است، در عین حال که اختیار برای تغییر از انسان گرفته نمی‌شود.

پس، انسان می‌تواند که با اختیار خود، شرایطی را ایجاب نماید که علل فراهم شده برای پیدایش حالتی نامطلوب، متغیر گردد. در آن زمان خداوند متعال (بر اساس همان قوانین خلقت که ظل رحمت و حکمتش قرار دارند)، آن علل و نتایج آنها را محو می‌نماید و شرایط دیگر را مقدر می‌نماید.

 

«هیچ منافاتی ندارد كه امری كه در شب قدر مقدر شده است در ظرف تحققش به گونه دیگر محقق شود چون كیفیت موجود شدن مقدر، امری است و دگرگونی در تقدیر، امر دیگر است: همچنان كه هیچ منافاتی ندارد كه حوادثی، در لوح محفوظ، معین شده باشد ولی مشیت الهی آن را تغییر دهد، چنان كه در قرآن كریم آمده است: «یمحواالله مایشاء ویثبت و عنده ام الكتب: (رعد ۳۹) خداوند آنچه را بخواهد (از حوادث مندرج در لوح محو و اثبات) محو و باطل می‌كند و (حوادثی را در آن) مندرج می‌سازد و ام الكتاب (و لوح محفوظ) در نزد اوست. - المیزان، ج ۲۰، ص ۳۳۲»

 

مثال: اندازه‌ها (تقدیر) این میزان از بارش باران این است که سیل راه بیافتد اندازه‌ها (تقدیر) جایگاه و نقشه این شهر نیز این است که سیل وارد شهر خواهد شد اندازه‌ها و چگونگی مهندسی خانه‌ها نیز به گونه‌ای است که سیلی با این ارتفاع و سرعت، خانه‌های بسیاری را تخریب خواهد کرد اما اندازه (تقدیر) عقل، اراده و اختیار آدمی نیز این است که می‌تواند با ایجاد مسیل، سد و سایر موانع و نیز تغییر مهندسی خانه‌ها، مانع از ورود سیل و تخریب گردد این «اختیار» خود یکی از علل مقدر شدن است و هیچگاه از انسان سلب نمی‌گردد و انسان می‌تواند اندازه‌ها (تقدیر) مقدر شده را تغییر دهد. به همین دلیل دعا، توبه، زیارت، احیاء، تلاوت قرآن، کسب معرفت دینی و تفکر و تعقل در شب‌های قدر بسیار توصیه شده است، چرا که تغییر دهنده‌ی اندازه‌های تعیین شده است. دعا در شب‌هاى قدر (و همیشه) كه یك كار اختیارى است منشا اثر است و در سرنوشت افراد دخالت دارد.

 

کلام آخر آن که: مقدرات «کل امر»، تبیین می‌شود، اما در مورد سرنوشت انسان، هیچ ضرورتی ندارد که «تقدیر» حتماً منجر به «قضا»ی الهی شود و می‌تواند با عقل، اراده، اختیار و انتخاب خود، مقدرات را از خوب به بد و از بد به خوب متغیر نماید. و البته این خود نیز تقدیر است.

 

 

استمرار شب قدر قبل از اسلام تا قیامت

براساس روايتى شب قدر، اختصاص به دوران رسالت پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله ندارد و در زمان‏هاى گذشته نيز وجود داشته است. مجلسى‏رحمه الله از امام جوادعليه السلام نقل كرده است: «... لقد خلق الله تعالى ليلة القدر اول ما خلق الدنيا و لقد خلق فيها اول نبى يكون و اول وصى يكون...»؛ بحارالانوار، ج ۲۵، ص ۷۳، روايت ۶۳.؛ «خداوند شب قدر را در آغاز آفرينش جهان آفريد و در آن اولين پيامبر و نخستين وصى را هستى بخشيد...».

از طرف ديگر در حديثى از پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله آمده است: «ان الله وهب لامتى ليلة القدر لم يعطها من كان قبلهم»؛ درالمنثور، ج ۶، ص ۳۷۱.؛ «خداوند به امت من شب قدر را بخشيد و احدى از امت‏هاى پيشين از اين موهبت برخوردار نبودند». جمع اين دو روايت نشان مى‏دهد كه اصل شب قدر از قبل بوده است؛ ولى فضايل بسيار بالايى به طور ويژه، در آن شب براى امت اسلام قرار داده شده كه در امت‏هاى پيشين سابقه نداشته است. لذا شب قدر حقيقت و واقعيتى است كه در جهان هستى مقدر شده است.

از سوره مباركه قدر فهميده مى‏شود كه در هر سال، شبى است به نام «قدر» كه از جهت ارزش و فضيلت برتر از هزار ماه است. در اين شب فرشتگان الهى به همراه بزرگ خويش (روح)، براى هر فرمان و تقديرى كه از سوى خدا براى يك سال مقدر شده است، فرود مى‏آيند. از احاديثى كه در تفسير اين سوره و تفسير آيات آغازين سوره «دخان» رسيده، فهميده مى‏شود كه فرشتگان در شب قدر، مقدرات يكساله را به نزد «ولى مطلق زمان» مى‏آورند و به او عرضه مى‏دارند و به او تسليم مى‏كنند. اين واقعيت، همواره بوده است و خواهد بود.

در روزگار پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله، محل نزول فرشتگان در شب قدر، آستان نبى مصطفى‏صلى الله عليه وآله بوده است و اين امر مورد قبول همگان است. اما نسبت به زمان بعد از آن حضرت‏صلى الله عليه وآله بايد گفت: شب قدر بعد از پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله نيز هست. علاوه بر ظهور آيات قرآن كريم در «سوره قدر» و «سوره دخان»، در روايات نيز اين واقعيت به روشنى ذكر شده است .

شيخ طبرسى ، روايتى از ابوذر غفارى نقل مى‏كند: «به پيامبر خدا گفتم: اى پيامبر! آيا شب قدر و نزول فرشتگان، در آن شب، تنها در زمان پيامبران وجود دارد و چون پيامبران از جهان رفتند، ديگر شب قدرى نيست، پيامبر فرمود: نه بلكه شب قدر، تا قيام قيامت هست» ر.ك: الميزان، ج ۲۰، ص ۴۷۳..

در اين مقام، از امام جوادعليه السلام تعليمى رسيده كه خلاصه آن در اينجا ذكر مى‏شود. حضرت فرمود: «خداوند متعال، شب قدر را در ابتداى آفرينش دنيا آفريد، همچنين در آن شب نخستين پيامبر و نخستين وصى را آفريد (وجود آنها را مقدر ساخت). در قضاى الهى چنان گذشت كه در هر سال، شبى باشد كه در آن شب، تفصيل امور و مقدرات يك ساله فرود آيد».

بى‏شك پيامبران با شب قدر، در ارتباط بوده‏اند. پس از آنان، بايد حجت خدا وجود داشته باشد؛ زيرا زمين از نخستين روز خلقت خود تا آخر فناى دنيا، بى‏حجت نخواهد بود. خداوند در شب قدر، مقدرات را به نزد آن كس كه اراده فرموده (وصى و حجت)، فرو مى‏فرستد. به خدا سوگند! روح و ملائكه در شب قدر، بر آدم نازل شدند و مقدرات امور را نزد او آوردند و او درنگذشت؛ مگر اينكه براى خود وصى و جانشينى تعيين كرد. همه پيامبرانى كه پس از آدم آمدند نيز، بر هر كدام در شب قدر، امر خداوند نازل مى‏گشت و هر پيامبرى اين مرتبت را به «وصى» خويش مى‏سپرد... اصول كافى، ج ۱، كتاب الحجة، باب فى شأن انا انزلناه فى ليلة اقدر، ح ۷، در تنظيم اين نوشتار از مقاله عالمانه استاد محمد رضا حكيمى سود جسته‏ايم. نشريه كيهان ۷/۱۰/۷۸..

 

 

اهمیت و فضیلت شب قدر

شب قدر يكي از شب هاي دهه آخر ماه رمضان است. طبق روايات ما، يكي از شب هاي نوزدهم يا بيست و يكم و به احتمال زياد شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان، است. در اين شب- كه شب نزول قرآن به شمار مي آيد- امور خير و شر مردم و ولادت، مرگ، روزي، حج، طاعت، گناه و خلاصه هر حادثه اي كه در طول سال واقع مي شود، تقدير مي گردد. شب قدر هميشه و هر سال تكرار مي شود. عبادت در آن شب، فضيلت فراوان دارد و در سرنوشت يك ساله بسيار موثر است در اين شب تمام حوادث سال آينده به امام هر زمان ارائه مي شود و وي از سرنوشت خود و ديگران باخبر مي گردد. امام باقر(ع) مي فرمايد: «انه ينزل في ليله القدر الي ولي الامر تفسير الامور سنه سنه ، يؤمر في امر نفسه بكذا و كذا في امر الناس بكذا و كذا؛ در شب قدر به ولي امر (امام هر زمان) تفسير كارها و حوادث نازل مي شود و وي درباره خويش و ديگر مردمان مأمور به دستورهايي مي شود.»( الكافي، ج۱، ص۸۴۲)

از امام صادق(ع) نقل است که فرمود: شب نوزدهم شب تقدیر است و شب بیست و یکم شب بستن و تعین و اِحکام است و شب بیست و سوم شب حتمی شدن و امضای آن است.

پس شب قدر شبي است كه:

۱- قرآن در آن نازل شده است.

۲- حوادث سال آينده در آن تقدير مي شود.

۳- اين حوادث بر امام زمان- روحي فداه- عرضه و آن حضرت مأمور به كارهايي مي گردد.

بنابراين، مي توان گفت شب قدر، شب تقدير و شب اندازه گيري و شب تعيين حوادث جهان ماده است.

اين مطلب مطابق آيات قرآني نيز مي باشد؛ زيرا در آيه۱۸۵ سوره مباركه «بقره» مي فرمايد: «شهر رمضان الذي انزل فيه القرآن»؛ ماه رمضان كه در آن قرآن نازل شده است». طبق اين آيه، نزول قرآن (نزول دفعي) در ماه رمضان بوده است. و در آيات ۳-۵ سوره مباركه دخان مي فرمايد: «انا انزلناه في ليله مباركه انا كنا منذرين فيها يفرق كل أمر حكيم أمراً من عندنا انا كنا مرسلين» اين آيه نيز تصريح دارد كه نزول ]دفعي[ قرآن در يك شب بوده است كه از آن به شب مبارك تعبير شده است. همچنين در سوره مباركه قدر تصريح شده است كه قرآن در شب قدر نازل شده است.

پس با جمع آيات سه گانه بالا روشن مي شود:

۱- قرآن در ماه رمضان نازل شده است.

۲- قرآن در شبي مبارك از شب هاي ماه مبارك رمضان نازل شده است.

۳- اين شب، در قرآن شب قدر نام دارد.

۴- ويژگي خاص اين شب برحسب آيات سوره مباركه «دخان» دو امر است:

الف. نزول قرآن.

ب. هر امر حكيمي در آن شب مبارك جدا مي گردد.

اما سوره مباركه قدر كه به منزله شرح و تفسير آيات سوره مباركه «دخان» است، شش ويژگي براي شب قدر مي شمارد:

الف. شب نزول قرآن است (انا انزلناه في ليله القدر).

ب. اين شب، شبي ناشناخته است و اين ناشناختگي به دليل عظمت آن شب است (و ما أدراك ما ليله القدر).

ج. شب قدر از هزار ماه بهتر است. (ليله القدر خير من ألف شهر).

د. در اين شب مبارك، ملائكه و روح با اجازه پروردگار عالميان نازل مي شوند (تنزل الملائكه و الروح فيها باذن ربهم) و روايات تصريح دارند كه آنها بر قلب امام هر زمان نازل مي شوند.

ه. اين نزول براي تحقق هر امري است كه در سوره «دخان» بدان اشاره رفت (من كل أمر) و اين نزول- كه مساوي با رحمت خاصه الهي بر مؤمنان شب زنده دار است- تا طلوع فجر ادامه دارد (سلام هي حتي مطلع الفجر).

و. شب قدر، شب تقدير و اندازه گيري است؛ زيرا در اين سوره- كه تنها پنج آيه دارد- سه بار «ليله القدر» تكرار شده است و اين نشانه اهتمام ويژه قرآن به مسئله اندازه گيري در آن شب خاص است.

مرحوم كليني در كافي از امام باقر(ع) نقل مي كند كه آن حضرت در جواب معناي آيه «انا أنزلناه في ليله مباركه » فرمودند: «آري شب قدر، شبي است كه همه ساله در ماه رمضان و در دهه آخر آن، تجديد مي شود. شبي كه قرآن جز در آن شب نازل نشده و آن شبي است كه خداي تعالي درباره اش فرموده است: «فيها يفرق كل امر حكيم؛ در آن شب هر، امري يا حكمت، متعين و ممتاز مي گردد.» آن گاه فرمود: «در شب قدر، هر حادثه اي كه بايد در طول سال واقع گردد، تقدير مي شود؛ خير و شر، طاعت و معصيت و فرزندي كه قرار است متولد شود يا اجلي كه قرار است فرارسد يا رزقي كه قرار است برسد و...»( الميزان)

شب قدر قلب ماه مبارك رمضان است. ماه مبارك رمضان براي امت اسلامي معجزه اي قوي تر از معجزه سليمان پيامبر است. زيرا اعجاز آن حضرت در مسلط بودن بر باد بود . راه يك ماهه را در بامداد يا در شامگاه طي مي كرد.

سليمان پيامبر(ع) اين توان را داشت كه در يك بامداد راه يك ماهه را طي كند ولي اعجاز قرآن كريم در اين است كه سالك صالح در يك شامگاه در ليله القدر، راه هزار ماهه را طي مي كند. ليله القدر خير من الف شهر. با اين تفاوت كه او مسير «مكان» را مي پيمود و قرآنيان مي توانند مسير «مكانت» را طي كنند. همراهان سليمان نبي در يك بامداد راه ظاهري يك ماهه را طي مي كردند، ولي پيروان قرآن و عترت مكانت و راه معنوي هزار ماهه را يك شبه طي مي كنند.  (آيت الله عبدالله جوادي آملي  در مراسم احياي شب قدر - حرم حضرت معصومه (س)۲۱ مهرماه ۱۳۸۵)

 

 

شب قدر در مقابل عمر طولاني امت های سابق

 

براساس بعضي روايات، شب قدر نعمتي است كه خداي متعال در مقابل عمر طولاني اي كه به امم سابق داده، به امت نبي اكرم (ص ) عطا كرده است. در روايات ذيل سوره قدر دو شأن نزول براي اين سوره آمده است- و هر دو هم ممكن است درست باشد و تنافي اي باهم ندارند- اول اينكه حضرت در خواب ديدند كه بني تميم و بني اميه از منبر حضرت بالا رفتند و مردم را به قهقرا برمي گردانند. حضرت محمد(ص) محزون شدند جبرئيل آمد و گفت: يا رسول الله چه شده؟ فرمود: من چنين خوابي ديدم، عرض كرد من مطلع نيستم بايد بروم از خداي متعال سؤال كنم، برگشت و سوره قدر و يك آيه ديگر را آورد كه ما در مقابل اين دولت طولاني اي كه به آنها داديم و مردم را به قهقرا برمي گردانند به تو شب قدر داديم كه شب قدر تو از اين دولت كارگشاتر است. درست است اينها به عقب برمي گردانند ولي شب قدر تو همه آنها را جبران مي كند.

در آيات ديگر دارد «و اذ قلنا لك ان ربك احاط بالناس و ما جعلنا الرؤيا التي أريناك الا فتنه للناس و الشجره الملعونه في القرآن»(اسراء /۶۰) ما گفتيم، پروردگارت محيط به مردم است، آنها نمي توانند از ملك و حكومت خدا بيرون بروند، خدا احاطه دارد، پس حكمت اين شجره ملعونه چيست؟ اين فتنه الهي است! كوره اي است كه بايد مردم در اين كوره بروند كه يك عده خالص بيرون بيايند و يك عده جدا بشوند. بعضي روايات شجره ملعونه را به بني اميه تفسير كرده اند. خداوند مي فرمايد ما در مقابل اين فتنه شب قدر را به تو داديم كه تدارك همه آنها را مي كند.

ذيل اين آيه روايت ديگري است كه معنا مي كند و آن اينكه در محضر رسول الله(ص) عرض شد كه بعضي از امم سابق فقط ۲۱۰سال شمشير روي دوش شان بوده و مي جنگيدند درحالي كه عمر امت حضرت متوسط ۶۰ تا ۷۰ سال است، حضرت به خداي متعال عرض كردند كه خدايا در مقابل اين عمرهاي طولاني به امت من چه عطا كرده اي؟ خدا فرمود سوره قدر را داديم كه جبران نقص عمر را مي كند. چون خود دنيا كه موضوعيت ندارد، اين عمري كه مي دهند براي اين است كه انسان بتواند بارش را براي ادامه راه ببندد والا هزار سال در اين دنيا باشي يا صدسال موضوعيت ندارد. شب قدري كه قرار داديم جبران مي كند، اين شب قدر را گويي به احترام حضرت، به امت او دادند.

پيامبر ما غيراز حضرت موسي و حضرت نوح و حضرت ابراهيم عليهم السلام است كه بايد هزار سال كنارشان باشي تا به مقصد برسي، در يك عمر كوتاه با حضرت مي توان به مقصد رسيد. اين شفاعت حضرت پيامبر و اهلبيتش عليهم السلام است كه راه را كوتاه كرده است، شب قدر اين امت نيز از اين شفاعت به دست آمده است.

 

 

حضرت زهرا(س)، حقيقت شب قدر

شب قدر ماه رمضان ارتباطي با ولي خدا دارد، حقيقت شب قدر درك ولي خدا و مقام ولايت الهيه است، انسان اگر به آن محيط امن ولايت الهيه وارد نشود كه «ولايه علي بن أبي طالب حصني فمن دخل حصني أمن من عذابي» شب قدري ندارد، خطرپذير است، بايد وارد آن حصن بشود كه از مخاطرات نجات پيدا كند، كما اينكه «لا اله الا الله حصني»، «ولايت علي ابن ابيطالب» هم حصن است. روايت سلسله الذهب را قريب به چهار هزار نفر به دست در نيشابور مي نوشتند، وقتي كجاوه حضرت حركت كرد گفتند: يك حديث نقل كنيد، حضرت با سند از آباءشان، از نبي مكرم اسلام(ص)، از جبرائيل عن الله تبارك و تعالي نقل كردند: «لا اله الا الله حصني فمن دخل حصني امن من عذابي» و سر را بيرون آوردند و گفتند: «بشروطها و أنا من شروطها»، پذيرش و ولايت اولياي الهي شرط و مقوم توحيد است.

 اگر انسان به محيط ايمن والهي و آن وادي امن وارد نشود، خطر پذير است، شيطان،نفس، ديگران تهديدش مي كنند. و من گمان مي كنم كه حقيقت شب قدر هم همين باشد. اينكه شب قدر در ماه رمضان است، بعيد نيست معنايش اين باشد كه درك حقيقت آن مقام ولايت الهيه هم دراين ماه است، اگر انسان توانست خودش را به آن وادي ايمن و ولي خدا برساند، دركنار او بيش از هزار ماه جلو رفته است و اگر نرساند، هزار ماه هم كه خودش بدود آن كار را نمي كند. يك شب كه با ولي خدا سالك باشي و به آن وادي ايمن راه يابي، آن يك شب از هزار شب كه خودت راه بردي بهتر است.

 

درك شب قدر غير از بيدار بودن است

 ممكن است آدم بيدار باشد، ابوحمزه بخواند، دعاي جوشن كبير بخواند، همه كارها را بكند ولي به درك شب قدر نرسيده باشد. درك شب قدر ورود به محيط ايمن الهي است كه در روايت مي فرمايد:«فمن عرف فاطمه حق معرفتها فقد أدرك ليله القدر».اين روايت نقشه گنج است، بعد از يافتن آدرس گنج بايد دنبال گيج ياب رفت. انسان بايد آستين ها را بالا بزند تا پيدا كند،صرف نقشه گنج براي رسيدن به گنج كافي نيست؛ «فمن عرف فاطمه حق معرفيها فقد أدرك ليله القدر». سپس هشدار مي دهند كه خيال نكنيد به معرفت تام حضرت مي رسيد «و انما سميت فاطمه لان الخلق فطموا عن معرفتها» كه در روايت دارد كه نام ايشان از طرف خدا بوده است.

درعلل الشرايع صدوق روايتي دارد كه جابر از حضرت سؤال كرد كه چرا به حضرت مي گويند زهرا؟ فرمود:«لان الله عزوجل خلقها من نور عظمته فلما اشرف أضاءت السماوات والارض بنورها و غشيت ابصار الملائكه» («زيرا خداوند متعال او را از نور با عظمت خود آفريد، و هنگامي كه نورش درخشيدن گرفت آسمانها و زمين به نور او روشن شدند و چشمان ملائكه خيره ماند.» علل الشرايع، ج ۱، ص: ۹۷۱)

 وقتي اين نور كه منشعب از عظمت الهي است، تجلي كرد حجاب ملائكه شد، با اينكه خود ملائكه نوراني هستند به سجده افتادند، خدا فرمود:« هذا نور من نوري أسكنته في سماتي خلقنه من عظمتي أخرجه من صلب نبي من أنبيايي» («خداوند فرمود: اين شعبه اي از نور من است كه آن را آفريده ام و از صلب يكي از پيامبرانم كه او را بر ساير پيامبران برتري داده ام، خارج مي نمايم.») او را در آن نقطه آسمان منصوب به خودم و آن رفعت منصوب به خودم جاي دادم، سپس ازمسير رسول الله (ص) به عالم دنيا تنزلش دادم. بنابر اين معرفت امام و معرفت صديقه طاهره سلام الله عليها درك حقيقت شب قدراست.

ابتلاء و بلاء حضرت زهرا سلام الله عليها حلقه اتصال ما با عوالم بالاتر است. حلقه اتصال عالم با نبوت و ولايت است. اگر ابتلاء ايشان نبود فتنه هاي شيطان همه را جدا مي كرد.

حضرت به خاطر وسعت و عظمتش حلقه اتصال و پيوند همه اولياء و همه خوبان به مقام نبوت و ولايت است. درباطن عالم هر كسي متصل مي شود از اين راه متصل مي شود، حلقه اتصالي باطني است. شايد معناي شب قدر بودن حضرت هم همين باشد.

 

رابطه شب قدر و استجابت دعا

 

امروزه عوامل موفقيت انسانهاي بزرگ و كوچك در دانش روانشناسي توسط روانشناسان بزرگ مورد كاوش قرار گرفته و كتابهاي متعددي در اين زمينه به رشته تحرير درآمده كه در همه آنها به نقش تلقين به نفس، دعا خواست قبلي و اراده پيشين و تاثير شگرف آن در احراز پيروزي و موفقيت اشاره شده و در فصلهاي متعدد مورد تحقيق و مطالعه و بررسي قرار گرفته است.

هر گنج سعادت كه خدا دادبه حافظ

 از يمن دعاي شب و ورد سحري بود

و يا اينكه:

صبح خيزي و سلامت طلبي چون حافظ

 هرچه كردم همه از دولت قرآن كردم

 و نيز خطاب به خود مي سرايد:

مرو به خواب كه حافظ به بارگاه قبول

 ز وردنيم شب و درس صبحگاه رسيد

همچنين مي گويد:

ما برآريم شبي دست و دعايي بكنيم

 چاره اين دل غميده به جايي بكنيم

 

روشن است كه نقش دعا در احراز موفقيت و نيل به خواسته ها، حتي در ميان بي ايمان ترين افراد، در هنگام اضطرار و پريشان احوالي و گرفتاري، ناديده گرفته نمي شود و نوع بشر بر ارزش و اهميت اين پديده ماوراء طبيعي كه از فطرت و ذات و درون او برمي خيزد، واقف است، انسانها در همه حالات دعا مي كنند، حتي هنگامي كه به ظاهر از تكلم خاموشند، زيرا يك امر لفظي صرف نيست، هر چند شرايط و آدابي ويژه نيز دارد كه با رعايت آن ثمره و نتيجه محسوس تر و ملموس تري، يا حتي به لحاظ زماني، زودتري به دست مي آيد. از حضرت امام صادق(ع) روايت شده كه فرمودند: «هيچ عملي را پيدا نمي كنيد كه مانند دعا موجب تقرب باشد.»( معاش السالكين- ص ۷۲)

شرايط و آداب دعا

استجابت دعا و نتيجه گيري از آن قطعاً شرايط و آداب و ضوابط خاصي دارد، اما اينها مانع نمي شود بنده از روي اخلاص و غايت نياز، درخواست خود را در دادگاه ربوبيت مطرح ننمايد، ترديدي نيست كه درخواست شخصي و طلب او از خدا، نبايد با اهداف خلقت و جوهره عبوديت منافات داشته باشد، زيرا جوهره عبوديت، به پرستش ذات خداوند يگانه منتهي مي شود. چنانكه در روايات نقل شده است:

«العبوديه جوهره كنههاالربوبيه» (بندگي، جوهري است كه وجه پنهان آن ربوبيت است.)( انوار الملكوت-) خداوند در قرآن كريم به نحو مطلق بندگانش را به دعا فراخوانده: ادعوني استجب لكم. مؤمن ۲۶ (مرا بخوانيد، تا اجابت كنم) ادعو ربكم تضرعاً و خفيه. اعراف ۵۵

 (پروردگارتان را با تضرع و پنهاني فرا بخوانيد.) و نيز مي فرمايد: قل ما يعبوا بكم ربي، لولا دعاؤكم. فرقان ۷۷ (بگو! اگر دعاي شما نبود، پروردگارتان به شما چه التفاتي داشت؟

علامه مجلسي(ره) مي گويد: «حقيقت عبادت اين است كه بنده، خود را در مقام ذلت و عبوديت واداشته، رو به سوي رب خود آورد.»( بحارالانوار ج ۸۲)

صرف دعا و درخواست حاجت چه براي حوائج مادي زندگي باشد، يا براي امور معنوي بويژه تقرب به خدا، امري مطلوب و جوهره بندگي است كه هدف از خلقت و آفرينش نيز همان است. آنچنانكه خداوند فرموده است:

و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون. ذاريات ۵۶ (جن و انسان را نيافريدم، مگر براي عبادت و بندگي.)

 با اين حال نمي توان از نقش زمان و مكان و شرايط و آداب و ضوابطي كه براي دعا، در روايات، توصيه شده، غافل بود، زيرا اين شرايط مجموعاً وضعيتي را به وجود مي آورد كه فرد با آرامش و اطمينان خاطر بيشتري درخواست خود را مطرح مي كند و برخي از مكانها و زمانهاي خاص، امكان خلوص و حضور قلب را براي دعاكننده فراهم مي آورد كه در نتيجه راه استجابت دعا، مهيا مي گردد.

علاوه بر جايگاه ويژه دعا و زمان (اوقات مناسب)، نوع اوراد و ادعيه اي كه فرد با آنها درخواست خويش را مطرح مي كند هم در استجابت دعاي او تأثير دارد. چنين نيست كه با هر نيت و اراده اي و يا هر عبارت و جمله و كلمه اي بتوان همه خواسته هاي خود را به درگاه خداوند مطرح نمود. هر چند با هر زباني مي توان دعاي خود را مطرح ساخت، اما در همان زمان نيز برخي جملات و عبارات مناسب تر و شايسته ترند كه بنده مي تواند با تمسك به آنها درخواست خود را به درگاه احديت بيان كند. روايت ذيل دلالت بر عموميت دعا بدون توجه به نوع آن دارد (مطلق دعا):

يكي از اصحاب امام باقر(ع) از ايشان سؤال كرد: اي العباده افضل. (چه عبادتي برتر است؟)

حضرت پاسخ فرمود:

مامن شي افضل عندالله عزوجل من ان يسأل و يطلب مما عنده و ما احد ابغض الي الله عزوجل ممن يستكبر عن عبادته و لايسال ما عنده.

(هيچ چيز نزد خداوند عزوجل برتر از اين نيست كه به او عرض نياز شود و از آنچه نزد او است خواسته شود و هيچ كس نزد خدا منفورتر از آن كسي نيست كه نسبت به عبادت خدا تكبر مي ورزد و از آنچه نزد خدا هست، طلب نمي كند.)( اصول كافي- ج ۲)

با اين وجود ترديدي نيست كه براي هر خواسته اي، دعا و عبادت ويژه اي با آداب و سنن مخصوص آن وجود دارد كه اغلب از سوي اولياء دين سفارش شده و چنانچه اگر با شرائط آن انجام شود، ثمره و نتيجه بهتري در استجابت دارد.

فهرست برخي از اين آداب به صورت خلاصه چنين است:

۱- شناخت خدا: «گروهي به امام صادق(ع) عرض كردند: چرا دعا مي كنيم و برآورده نمي شود؟ حضرت فرمود: براي اينكه شما كسي را مي خوانيد كه او را نمي شناسيد.»

۲- اميدواري به خدا و استجابت دعاي خود.

۳- نااميدي از ساير اسباب.

۴- حضور قلب.

۵- تضرع و زاري.

۶- شروع دعا با نام خدا.

۷- ثنا و تحميد خداوند

۸- درود بر پيامبر(ص) و اهل بيت (ع).

۹-توسل به پيامبر(ص) واهل بيت (ع).

۰۱- اقرار به گناه.

۱۱- پافشاري.

۲۱- پاكيزگي كسب و خوراك.

۳۱- اجتماع در دعا.

۴۱- عمل همراه دعا.

۵۱- دعاهاي وارده مانند: كميل، صباح، ابوحمزه ثمالي، مناجات شعبانيه، دعاي عرفه،ندبه و بسياري ديگر از دعاها كه دركتاب شريف مفاتيح الجنان ضبط شده است.

۶۱- ايام، اوقات و مناسبت هاي ويژه زماني.

 

 

نقش و جايگاه زمان درعبادت و دعا

 

به طور كلي اوقات متبرك دراسلام دو نوع است:

۱- اوقات عام: شامل: ايام هفته و ماهها و فصول و شب، سحر، صبح، ظهر، و مغرب. برخي از اين موارد عبارتند از:

روزهاي جمعه - شب جمعه- فصل نيايش (رجب، شعبان، رمضان)، ماه مبارك رمضان، ذي حجه، محرم صفر و...

۲- اوقات خاص: شامل:اعياد و فيات اسلامي، ايام البيض (۱۳تا ۱۵ماه رجب)، شب قدر، روز مبعث، روز مباهله، روز عرفه

اين اوقات و ايام ، داراي ويژگي معنوي و خاصيتي روحاني اند. به طوري كه دعا كردن و درخواست عاجزانه بندگان در اين اوقات، با ماهيت زنده و فعال آن،دعا را منشاء اثر مي سازد.

درشب قدر روح و فرشتگان الهي به زمين نازل مي شوند، كه مي توانند بزرگ ترين و مهم ترين خواسته هاي بندگان را با شفاعت خود به هدف استجابت برسانند. در وقت سحر بركات و فيوضات معنوي ملكوتي متوجه جهان مي شود كه چون دعايي خوانده شود، بيشتر درمعرض استجابت قرارمي گيرد. بدين لحاظ همواره به شب خيزي و شب زنده داري و تهجد، صبح خيزي و دعا و نماز و اذكار خاصي در اين اوقات سفارش شده است. حافظ مي گويد:

صبح خيزي و سلامت طلبي چون حافظ

 هرچه كردم همه از دولت قرآن كردم

اولياء و عارفان و بزرگان دين همواره بر اهميت اين اوقات واقف بوده و از بهره هاي معنوي و فيوضات روحاني آن با غنيمت داشتن آن، برخوردار بوده اند.

دريغا عيش شبگيري كه درخواب سحر بگذشت

 نداني قدر وقت اي دل مگر وقتي كه درماني

(حافظ)

حافظ همچنين بر دعا و ذكر و آه شب در وقت صبح و سحر تأكيد مي ورزد:

دعاي صبح و آه شب كليد گنج مقصود است

 بدين راه و روش مي رو كه با دلدار پيوندي

نيز مي سرايد:

سر مكش حافظ از آه نيم شب

 تا چو صبحت آينه رخشان كنند

حاصل آنكه در راه سيرو سلوك معنوي و عارفانه، اهميت وقت و زمان به حدي است كه بدون توجه به آن نمي توان مراحل و مقامات روحي و عرفاني را طي كرد و عارف جامع و انسان كامل كسي است كه براين اوقات اشراف يافته و با درك و استفاده بهينه و مطلوب و كافي از آنها،شريعت خود را به طريقت و سپس به حقيقت پيوند زند. چنين شناختي گام نخست در سلوك عرفاني به شمار مي رود.

 

ارتباط ميان شب قدر و استجابت دعا

مطالعات نشان مي دهد كه بيشتر فيوضات و اشراقات اولياءالله و بزرگان در وقت شب صورت گرفته است. در اسلام هنگامه شب از ارزش و جايگاه خاصي در ساير اوقات شبانه روز، برخوردار است، به طوري كه خداوند تعالي سوره اي اختصاصا با نام «الليل» نازل فرموده و در روايات اسلامي اذكار و اعمال ويژه اي چون نماز شب بدان اختصاص يافته است.

 در روايتي وارد شده كه: «شرف مؤمن نماز شب است» و: «هر كس عذري دارد مي تواند، نماز شب خود را قبل از نيمه شب و قبل از خواب بخواند.» تا اين وقت عزيز از دست او نرود و نيز در ميان روايات، نماز شب داراي اين خصوصيات ويژه مي باشد:

۱- روش پيامبران و صالحان است.

۲- زينت آخرت است.

۳- اخلاق پيامبران است.

۴- گناهاني را كه انسان در طول روز مرتكب شده، از ميان مي برد.

با اين توضيح هنگامي كه خداوند در سوره «قدر» مي فرمايد: انا انزلناه في ليله القدر. ارتباط ميان نزول بركات و آيات الهي و شب و قدر به خوبي معلوم مي شود و نيز ارزش توسل و تمسك به خداوند در اين وقت عزيز و تأثيري كه مي تواند در استجابت دعا و رفع حوائج و نيازها داشته باشد، مشخص مي گردد. به همين خاطر در روايت وارد شده است كه:

«نيمي از شب كه بگذرد، يا از اول شب تا آخر شب، زمان استجابت دعا مي باشد.» اصول كافي- ج ۱

مرا در اين ظلمات آن كه راهنمايي كرد

 نياز نيم شبي بود و گريه سحري

(حافظ)

در سوره قدر، خداوند تعالي، شب قدر را قرين نزول ملائكه و روح و برتر از هزار ماه دانسته است و شايد ارتباط ميان شب و قدر به معناي ارزش، همان مطلق شب ها به لحاظ ارزشمندي باشد و نيز ممكن است، پنهان ماندن شب قدر در ميان ساير شب ها در طول سال، از اين بابت باشد كه به نحو كلي ارزش و قدر شب به عنوان مناسب ترين زمان استجابت دعا شناسانده شود، چنانكه سعدي اشاره كرده است:

اگر شب ها همه قدر بودي

 شب قدر بي قدر بودي

و مولانا نيز به اين مضمون اشاره نموده و در مثنوي مي گويد:

آن شب قدر است در شب ها نهان

 تا كند جان هر شبي را امتحان

البته ترديدي نيست كه بر طبق روايات اسلامي شب قدر در ماه مبارك رمضان و در ميان يكي از شب هاي ۱۹ و ۲۱ و ۳۲ اين ماه مبارك نهان است و بسياري از مفسرين در اين موضوع اتفاق نظر دارند.

 

توسل به قرآن و عترت در شب قدر

شب قدر مي تواند جامع دو عنصر محوري باشد. يكي «قرآن» و ديگري «عترت». است اين همان ثقلين و دو وزنه وزين است كه رسول اكرم(ص) از طرف ذات اقدس اله به جوامع انساني و اسلامي، بالاخص به مجامع شيعه معرفي كرد؛ فرمود: اني تارك فيكم الثقلين. شب قدر شب توسل به قرآن است و عترت.

اگر بنده بخواهد به خداي نزديك، نزديك بشود؛ وسيله مي طلبد. عبادت او وسيله است، قرآن و عترت وسيله است؛ آيه وابتغوا اليه الوسيله (مائده/۳۵) هم تثبيت كرده است كه يك سلسله امور، وسيله اند. لكن شب قدر كه بهترين شب هاي ايام سال است، شب توسل به قرآن است و عترت. كه ما اين دو وسيله را محترم بشماريم ، اسامي مقدسه را بر لبانمان جاري بكنيم، و به خداي سبحان متوسل بشويم تا اين بعدمان را به قرب نزديك بكنيم و خود را نجات بدهيم، براي ابد رهايي پيدا كنيم. چون اگر خداي ناكرده كسي در اين ايام خود را آزاد نكند، هميشه برده است؛ و انسان برده بدهكار را به گرو مي گيرند. اگر كسي بدهكار بود، حق خدا را اداء نكرد، مديون را گرو مي گيرند.

اينكه در قرآن فرمود: كل نفس بما كسبت رهينه (مدثر/ ۳۸)، كل امري بما كسب رهين (طور/ ۱۲)، مرهون بودن، مال مديون هاست. و در جريان دين عادي و مالي، ملك را رهن مي گيرند، ولي در مسائل اعتقادي و اخلاقي خود انسان را به گرو مي گيرند. اگر كسي حق خدا را اداء نكرد، خود آن شخص را به گرو مي گيرند. او در بند است و آزاد نيست تا حق را اداء كند. و در خطبه نوراني رسول گرامي(ص) آمده است شما كه گناه كرديد، بدهكاريد؛ مديون بايد رهن بدهد، و خدا خود شما را گرو مي گيرد، شما دربنديد؛ در ماه مبارك رمضان با استغفار، خود را آزاد كنيد.

اين توسل به قرآن و عترت براي آزادسازي خود ماست كه بشويم جزو احرار. از آن به بعد هم مراحل فراواني در پيش هست. اگر آزاد شديم، تازه مي شويم «اصحاب يمين»! از صحاب يمين تا مقربين شدن فاصله فراوان است. كل نفس بما كسبت رهينه. الا اصحاب اليمين (مدثر/ ۳۸ و ۳۹).

سخنراني آيت الله جوادي آملي (دام ظله العالي) در مراسم احياي شب ۹۱ماه مبارك رمضان مسجد اعظم قم- ۲۱/۸/۳۸۳۱

 

رابطه شب قدر با امام عصر (عج)

شب قدر،  شبی است که در تمام سال هیچ شبی به فضیلت آن نمی رسد و عمل در آن بهتراز عمل در هزار ماه است. دراین شب برنامه های یک سال هر کس مقدر می گردد . درشب قدر ملائکه و روح که اعظم ملائکه است به اذن پروردگار، خدمت امام زمان علیه السلام مشرف می شوند و مقدرات هر کس را به امام عرضه می دارند.

از حضرت امام باقر (علیه السلام) نقل شده كه وقتی از حضرتش پرسیدند: آیا شما میدانید كه لیلة القدر كدام شب است؟ حضرت فرمودند: چگونه ندانیم، و حال آن كه در شب قدر فرشتگان بر گرد ما طواف می كنند.

خداوند متعال در چهارمین آیه سوره مباركه قدر می فرماید: تنزّل الملائكة و الرّوح فیها بإذن ربهّم من كلّ أمرٍ. فرشتگان و روح، در آن شب به دستور پروردگارشان با هر فرمانی (برای تقدیر هركاری) فرود آیند.

فعل مضارع «تنّزل» دلالت بر تكرار و بقاء «لیلةالقدر» دارد، و در آیات سوم و چهارم سوره دخان نیز:

فیها یفرَق كلّ أمرٍ حكیم. در آن شب، هر فرمانی، برحسب حكمت صادر میشود.

دلالت بر تجدد و دوام دارد. زیرا هیأت نحوی باب «تفعّل» اگر دلالت بر پذیرش یا تكلف یا هر دو مینماید. ظاهر این فعلها، خبر از تفریق و تنزل امر در لیلةالقدرهای آینده می دهد.

این امر كه در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به آن حضرت نازل می شده است، در هر شب قدر، باید بر كسی نازل و تبیین و تحكیم یا كشف شود كه به افق نبوت نزدیك و پیوسته باشد.

قبول اصل وصایت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) و امامت، ناشی از این معنی و مبتنی بر همین اساس است.

اینكه خداوند در آیات سوم و چهارم سوره دخان می فرماید: در آن شب هر فرمانی، برحسب حكمت صادر می شود؛ فرمانی از جانب ما، و ما همواره فرستنده آن بوده ایم.

دلالت بر تكرار و تجدید فرق و ارسال در آن شب دارد و به این معنا كه آن شب، فرشتگان و روح، در هر سال، دائماً نازل میشوند؛ پس باید به طور مدام شخصی به عنوان «ولی» این امر باشد كه به سوی او نازل و ارسال گردند كه او همان ولی جهان و جهانیان خواهد بود؛ و هم اوست كه اطاعتش بر همگان واجب است.

به همین سبب، هر كس ادعا كرد كه من ولی امر هستم، باید ثابت كند كه این امر توسط فرشتگان و رو ح بر او نازل شده و میشوند، و چون هیچ كس جز پیامبر و اوصیاء معصومینش (علیهم السلام) نمیتوانند مدعی این امر باشند و اساساً هم نیستند، باید از اوصیاء و پیامبر همواره كسی باشد كه در شب قدر توسط روح و فرشتگان از جانب یزدان هر امری بر او نازل شود.

آیه مورد بحث، یكی از مستدل ترین آیات قرآن كریم بر ضرورت وجود همیشگی یك ولی امر از جانب خداست كه امین بر حفظ و اجزاء و اداء امرالهی باشد، و آن همان امام معصوم (علیه السلام) است.

بنابراین مؤمن حقیقی كسی است كه هم استمرار لیلةالقدر را تا قیامت پذیرا باشد و هم وجود حجت زمان و ولی امر، و امام معصومی كه امر الهی را دریافت می كند .

آمیخته شدن شب قدر با امام علی (ع)

آیت الله مکارم شیرازی: از ویژگی های شب قدر، آمیخته شدن این شب با امام علی (ع) است، گویی خداوند خواسته است که درهای رحمتش را در این شب باز کند و شفیع با آبرویی همچون امام علی (ع)، برای مردم در نزد خداوند شفاعت کند.

اهمیت شب قدر بیشتر از هزاران ماه است، لذا یکی از اعمال شب قدر خواندن دو سوره عنکبوت و روم است، زیرا مطالب مربوط به توحید و توبه به سوی خدا در سراسر این دو سوره وجود دارد و اگر برنامه های این دو سوره را در زندگی پیاده کنیم، برای عمر ما کافی استو باید از فرصت شب‌های قدر استفاده کنیم و از گناهان کوچک و بزرگ خود توبه نماییم.

شب قدر شبی است سراسر نور و رحمت و خیر و برکت و سلامت و سعادت و بى نظیر از هر جهت.صریح روایات متعدد این است که این از مواهب الهى بر این امت مى‏باشد، چنان که در حدیثى از پیغمبر اکرم(ص) آمده است که فرمود: «ان اللَّه وهب لامتى لیلة القدر لم یعطها من کان قبلهم»‏، خداوند به امت من شب قدر را بخشیده و احدى از امت­هاى پیشین از این موهبت برخوردار نبودند.

 

در شب ۱۹ و ۲۱ ماه رمضان احیا را به مذاکره علم بگذرانید

آیت‌الله حق‌شناس: در روایت وارد شده است که هر کس این دو شب نوزدهم و بیست‌ و یکم احیاء را به مذاکره علم بگذراند؛ هر یک ساعت ثواب یک احیای تام و تمام را در بردارد. مذاکره علم همین است، همین «قال‌الصادق» و «قال‌الباقر»است. اگر بخواهید از امیرمومنان(ع) تبعیت بکنید؛ باید به این نکات توجه بفرمایید.

 

در شب هاى قدر چیزى بهتر از فراگیرى علوم الهى نیست

آیت الله جوادی آملی: در شب هاى قدر چیزى بهتر از فراگیرى علوم الهى، گفتن و شنیدن معارف دین نیست. تشکیل یا شرکت در برنامه‌هایى مانند جلسه تفسیر یا حدیث یا احکام، که خود سعادت و توفیقى است؛ و اگر چنین برنامه‌اى نداشت، امر به معروف و نهى از منکر داشته باشد و اگر نتوانست لااقل ذکر بگوید.

شب بیست و سوم که از تمام شب هاى ماه مبارک رمضان و از شب بیست و یکم و نوزدهم نیز افضل است، چیزى بالاتر از عالِم شدن و آگاه شدن نیست. علم است که زمینه‌اى براى رسیدن انسان به «عقل» مى‌شود؛ انسان عاقل هم آسوده است و هرگز در عذاب نخواهد بود.

 

از جمله وظایف مهم در این شبها خواندن دعای: «اَللهم کُن لِوَلِیِّکَ...»

آیت‌الله صافی گلپایگانی: از جمله وظایف مهم در این شب‎ها، تجدید عهد با ولی امر، حضرت بقیّه‎الله ‎عجّل الله تعالی فرجه‎ و خواندن دعای معروف: «اَللهم کُن لِوَلِیِّکَ...» می‎باشد؛ زیرا شب قدر به آن حضرت تعلّق خاص دارد و در آن شب ملائکه بر آن بزرگوار نازل می‎شوند و تمسّک به قرآن و عترت و کتاب مبین و امام مبین هم اقتضا دارد که در شب قدر، مؤمنان به ثقلین قرآن مجید و آخرین امامِ عدالت‎گستر و بقیه عترت هادیّه و مصداق حقیقی «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبَادِنَا»؛یعنی به حضرت حجّه بن الحسن العسکری ‎روحی و ارواح العالمین له الفدا تمسّک نموده و بدانند که به تصریح اخبار متواتره ثقلین، امن و نجات از ضلالت و گمراهی، فقط در سایه تمسّک به قرآن و عترت حاصل می‎شود و برای نجات از این همه انحرافات و سرگردانی‎های گوناگون، راهی جز توسّل و تمسّک به هدایت "قرآن و عترت" نیست.

 

شب قدر از دیدگاه مقام معظم رهبری      



* با آمادگی معنوی وارد شب قدر شوید
در ماه رمضان هم - در همه روزها و شبها - دلهایتان را هرچه میتوانید با ذکر الهی نورانیتر کنید، تا برای ورود در ساحت مقدّس لیلةالقدر آماده شوید، که: «لیلةالقدر خیر من الف شهر. تنزّل الملائکة والرّوح. فیها بإذن ربّهم من کل امر». شبی که فرشتگان، زمین را به آسمان متّصل میکنند، دلها را نورباران و محیط زندگی را با نور فضل و لطف الهی منوّر میکنند. شب سِلم و سلامت معنوی - سلامٌ هی حتّی مطلع الفجر - شب سلامت دلها و جانها، شب شفای بیماریهای اخلاقی، بیماریهای معنوی، بیماریهای مادّی و بیماریهای عمومی و اجتماعی که امروز متأسفانه دامان بسیاری از ملتهای جهان، از جمله ملتهای مسلمان را گرفته است! سلامتی از همه اینها، در شب قدر ممکن و میسّر است؛ به شرطی که با آمادگی وارد شب قدر شوید.۱۳۷۶/۰۹/۰۵

* ساعات لیلةالقدر را مغتنم بشمارید
قدر لیلةالقدر را باید دانست، ساعات آن را باید مغتنم شمرد و کاری کرد که ان‌شاءاللَه قلم تقدیر الهی در شبهای قدر برای کشور عزیز و آحاد ملت ما تقدیری آن‌چنان که شایسته مردم مؤمن و عزیز ماست، رقم بزند۱۳۸۲/۰۸/۲۳

* از رذائل مادی خود را دور کنید
ما باید امیدوار باشیم، دعا کنیم و بکوشیم از این شبها[ی لیالی قدر] برای عروج معنوی خود استفاده کنیم؛ چون نماز معراج و وسیله‌ی عروج مؤمن است. دعا هم معراج مؤمن است، شب قدر هم معراج مؤمن است. کاری کنیم عروج کنیم و از مزبله مادی که بسیاری از انسانها در سراسر دنیا اسیر و دچار آن هستند، هرچه می توانیم، خود را دور کنیم. دلبستگی ها، بدخلقی ها - خلقیات غیرانسانی، ضدانسانی - روحیات تجاوزگرانه، افزون خواهانه و فساد و فحشا و ظلم، مزبله های روح انسانی است. این شبها باید بتواند ما را هرچه بیشتر از اینها دور و جدا کند۱۳۸۳/۰۸/۱۵

* بهترین اعمال در این شب، دعاست
فرمود «لیلةالقدر خیر من الف شهر»؛ شبی که به عنوان لیلةالقدر شناخته شده است و مردد است بین چند شب در ماه رمضان، از هزار ماه برتر و بالاتر است. در ساعت‌های کیمیایی لیلةالقدر، بنده‌ی مؤمن باید حداکثر استفاده را بکند. بهترین اعمال در این شب، دعاست... احیاء هم برای دعا و توسل و ذکر است. نماز هم - که در شب‌های قدر یکی از مستحبات است - در واقع مظهر دعا و ذکر است. در روایت وارد شده است که دعا «مخّ العبادة»؛ مغز عبادت، یا به تعبیر رایج ماها، روح عبادت، دعاست. دعا یعنی چه؟ یعنی با خدای متعال سخن گفتن؛ در واقع خدا را نزدیک خود احساس کردن و حرف دل را با او در میان گذاشتن. دعا یا درخواست است، یا تمجید و تحمید است، یا اظهار محبت و ارادت است؛ همه‌ی اینها دعاست. دعا یکی از مهمترین کارهای یک بنده‌ی مؤمن و یک انسان طالب صَلاح و نجات و نجاح است. دعا در تطهیر روح چنین نقشی دارد.۱۳۸۴/۰۷/۲۹

* به معانی دعاها توجه کنید
ادعیه‌ی رسیده‌ی از معصومین (علیهم‌السّلام) همه پرمغز، پرمضمون از لحاظ سوز و گداز عاشقانه و عارفانه است و غالباً در حد عالی، منتها جزو بهترینها یا شاید بهترینها، این دعاهائی است که از امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) رسیده است. همین دعای کمیل یا دعای صباح یا دعای مناجات شعبانیه، که من از امام (رضوان اللَّه علیه) یک وقتی پرسیدم که در بین این دعاها شما بیشتر به کدام علاقه دارید، ایشان گفتند دعای کمیل و مناجات شعبانیه. هر دو از امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) است. این راز و نیاز و سوز و گداز امیرالمؤمنین و هم مناجاتهای آن بزرگوار، حقیقتاً گدازنده است برای کسی که توجه داشته باشد.
و من خواهش میکنم جوانان عزیز ما سعی کنند معانی این کلمات و این فقرات را در این دعاها مورد توجه قرار بدهند. الفاظ دعا، الفاظ فصیح و زیبائی است؛ لیکن معانی، معانی بلندی است۱۳۸۷/۰۶/۲۹

* با خدا حرف بزنید
من خواهش میکنم جوانان عزیز ما سعی کنند معانی این کلمات و این فقرات را در این دعاها مورد توجه قرار بدهند. الفاظ دعا، الفاظ فصیح و زیبائی است؛ لیکن معانی، معانی بلندی است. در این شبها با خدا باید حرف زد، از خدا باید خواست. اگر معانی این دعاها را انسان بداند، بهترین کلمات و بهترین خواسته‌ها در همین دعاها و شبهای ماه رمضان و شبهای احیاء و دعای ابی‌حمزه و دعاهای شبهای قدر است. اگر کسی معانی این دعاها را نمیداند، با زبان خودتان دعا کنید؛ خودتان با خدا حرف بزنید. بین ما و خدا حجابی وجود ندارد؛ خدای متعال به ما نزدیک است؛ حرف ما را میشنود. بخواهیم با خدا حرف بزنیم؛ خواسته‌های خودمان را از خدای متعال بخواهیم. این انس با خدای متعال و ذکر خدای متعال و استغفار و دعا خیلی تأثیرات معجزآسائی بر روی دل انسان دارد؛ دلهای مرده را زنده میکند.  ۱۳۸۷/۰۶/۲۹
 
* از خدای متعال عذرخواهی کنید
شب قدر، فرصتی برای مغفرت و عذرخواهی است. از خدای متعال عذرخواهی کنید. حال که خدای متعال به من و شما میدان داده است که به سوی او برگردیم، طلب مغفرت کنیم و از او معذرت بخواهیم، این کار را بکنیم، والّا روزی خواهد آمد که خدای متعال به مجرمین بفرماید: «لایؤذن لهم فیعتذرون». خدای نکرده در قیامت، به ما اجازه عذرخواهی نخواهند داد. به مجرمین اجازه نمیدهند که زبان به عذرخواهی باز کنند؛ آن‌جا جای عذرخواهی نیست. این‌جا که میدان هست، این‌جا که اجازه هست، این‌جا که عذرخواهی برای شما درجه میآفریند، گناهان را میشوید و شما را پاک و نورانی میکند، از خدای متعال عذرخواهی کنید. این‌جا که فرصت هست، خدا را متوجّه به خودتان و لطف خدا و نگاه محبّت الهی را متوجّه و شامل حال خودتان کنید. «فاذکرونی اذکرکم»؛ مرا به یاد آورید، تا من شما را به یاد آورم۱۳۷۶/۱۰/۲۶

* دلهایتان را با مقام والای امیر مؤمنان آشنا کنید
مناسبت شب قدر، یکی مناسبت دعا و تضرع و توجه به پروردگار است که ماه رمضان بخصوص شبهای قدر، بهار توجه دلها و ذکر و خشوع و تضرع است. ثانیاً بهانه و مناسبتی است برای اینکه دلهایمان را با مقام والای امیر مؤمنان و سرور متقیان عالم قدری آشنا کنیم و درس بگیریم. هر چه که در فضائل ماه رمضان و وظائف بندگان صالح در این ماه بر زبان جاری شود و بتوان گفت، امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) نمونه‌ی کامل آن و برجسته‌ترین الگو برای آن خصوصیت است۱۳۸۷/۰۶/۲۹

* به ولیّ‌عصر، ارواحنافداه، توجّه کنید
امشب را که شب قدر است، قدر بدانید. دعا، تضرّع، توبه و انابه و توجّه به پروردگار،جزو وظایف همه ماست. مشکلات عمومی مسلمین، مشکلات کشور، مشکلات شخصی‌تان و مشکلات دوستان و برادرانتان را با خدای خودتان مطرح کنید. از خدای متعال توجّه بخواهید؛ از خدای متعال مغفرت بخواهید؛ از خدای متعال انابه و حال و توجّه بخواهید.
امشب را قدر بدانید. شب بسیار مهمی است؛ شب بسیار عزیزی است. به ولیّ‌عصر، ارواحنافداه، توجّه کنید؛ به در خانه خدا - مسجد - بروید و به برکت امام زمان از خدای متعال خواسته‌هایتان را بگیرید۱۳۷۱/۰۱/۰۷
 
* در آیات خلقت و سرنوشت انسان تأمّل کنید
از اوّل شب بیست وسوم، از هنگام غروب آفتاب، سلام الهی - «سلام هی حتّی مطلع الفجر» - شروع میشود، تا وقتی که اذان صبح آغاز میگردد. این چند ساعتِ این وسط، سلامِ الهی و امن الهی و خیمه‌ی رحمت خداست که بر سراسر آفرینش زده شده است. آن شب، شب عجیبی است؛ بهتر از هزار ماه، نَه برابر آن؛ «خیرٌ من ألف شهر». هزار ماه زندگی انسان، چقدر میتواند برکات به وجود آورد و جلب رحمت و خیر کند! این یک شب، بهتر از هزار ماه است. این، خیلی اهمیّت دارد. این شب را قدر بدانید و آن را به دعا و توجّه و تفکّر و تأمّل در آیات خلقت و تأمّل در سرنوشت انسان و آنچه که خدای متعال از انسان خواسته است و بی‌اعتباری این زندگی مادّی و این‌که همه‌ی این چیزهایی که میبینید، مقدّمه‌ی آن عالمی است که لحظه‌ی جان دادن، دروازه‌ی آن عالم است، بگذرانید۱۳۷۵/۱۱/۱۲

* برای مسائل کشور و مسلمین دعا کنید
شبهای قدر را حقیقتاً قدر بدانید. قرآن صریحاً میفرماید: «خیر من الف شهر»؛ یک شب بهتر از هزار ماه است! این خیلی ارزش دارد. شبی است که ملائکه نازل میشوند. شبی است که روح نازل میشود. شبی است که خدای متعال آن را به عنوان سلام دانسته است. سلام، هم به معنی درود و تحیّت الهی بر انسانهاست، هم به معنای سلامتی، صلح و آرامش، صفا میان مردم، برای دلها و جانها و جسمها و اجتماعات است. از لحاظ معنوی، چنین شبی است! شبهای قدر را قدر بدانید و برای مسائل کشور، مسائل خودتان، مسائل مسلمین و مسائل کشورهای اسلامی دعا کنید۱۳۷۶/۱۰/۲۶

* حاجات خود و مؤمنان را از خدا بخواهید
نگاه کنید به حاجات خودتان، حاجات مسلمانان، حاجات کشورتان، حاجات برادران مؤمنتان؛ به مریضها، به مریض‌دارها، به جانبازان، به غم دیده‌ها، به دلهای غمگین، به چشمهای نگران، به نیازهای فراوانِ انسانهایی که حول و حوش شما، زیر سقف شما و در کشور شما هستند، در دنیای اسلام هستند، روی کره خاک هستند. همه این حاجات را در این شبهای قدر، یکی یکی از خدای متعال بخواهید۱۳۷۳/۱۱/۲۸

 

اعمال شب قدر

 

اعمال شب قدر به دو گونه اعمال مشترک و اعمال مخصوص تقسیم می شود.

  اعمال مشترک شبهای قدر

۱- مقارن غروب آفتاب شب قدر غسل شود.

۲- دورکعت نماز اقامه شود، در هر رکعت بعد از حمد ، هفت مرتبه سوره توحید خوانده شود. بعد از نماز هفتاد بارذکر " استغفرالله و اتوب الیه"  گفته شود .

۳- قرآن به سرگرفتن و خدا را به چهارده مصوم سوگند دادن .

۴- زیارت امام حسین علیه السلام .

۵- احیای این شبها .

۶- اقامه صد رکعت نماز به صورت دورکعتی وافضل آن است که درهر رکعت بعد از حمد ، ده مرتبه سوره توحید خوانده شود.

۷- دعایی از امام زین العابدین علیه السلام که درمفاتیح الجنان آمده است . اللهم انی امسیت لک عبداً...

۸- قرائت دعای جوشن کبیر.

۹- طلب آمرزش از خدای متعال . و در خواست از خدا جهت نیازهای دنیا و آخرت .

۱۰- ذکر گفتن و صلوات بر محمد وآل محمد علیهم السلام.

 

اعمال مخصوص شب نوزدهم

۱- صد بار ذکر " استغفرالله ربی واتوب الیه ".

۲- صد بار ذکر " اللهم العن قتلة امیرالمومنین علیه السلام"

۳- دعای اللهم اجعل فیما تقضی و تقدر من الامر المحتوم ...

 

اعمال مخصوص شب بیست و یکم

۱- دعای اللهم صل علی محمد وال محمد و اقسم لی حلما یسد عنی باب الجهل ... .

۲- لعن بر قاتلان امیرالمومنین .

۳- زیارت حضرت علی علیه السلام .

 

اعمال مخصوص شب بیست و سوم

۱- تلاوت قرآن کریم سوره های عنکوبت و روم که امام صادق علیه السلام فرمود: که تلاوت کنند که این دو سوره دراین شب از اهل بهشت است .

۲- هزار مرتبه سوره قدر .

۳- خواندن و تکرار دعای اللهم کن لولیک حجة ابن الحسن ... .

۴- دعای اللهم امددلی فی عمری واوسع لی فی رزقی ... .

مقالات

نظرسنجی

نظر شما در مورد طراحی سایت جدید ما و مقایسه آن با سایت قبلی چیست؟
سایت جدید بهتر است
۳۰%
سایت قبلی بهتر بود
۱۸%
سایت جدید خوب است اماکامل و جامع نیست
۱۷%
نظری ندارم
۳۶%
تمام آرا: ۵۵۱