این مطلب ۵۳۰۴ بار خوانده شده

جوان در قرآن کریم

قرآن درياي ژرفي از حقايق و معارف است كه هيچ غواصي را ياراي دستيابي به عمق و ژرفاي آن نيست مگر پيامبران الهي و امامان معصوم (ع). و مجموعه اي گرانبها از برنامه ها و درس ها وعبرت هاي زندگي ساز است كه هركس به قدر ظرفيت وجودي خويش و آمادگي روحي اش از آن بهره مي گيرد و عطش كمال خواهي خود را با آب حيات آيات آن فرو مي نشاند.

 

 براي آنان كه بخواهند و روح خود را آماده دريافت و پذيرش حق سازند، همه چيز در قرآن هست، چرا كه خود فرموده است: «لارطب و لا يابس الا في كتاب مبين» (۱) (هيچ تروخشكي نيست مگر آن كه در كتاب مبين است) و بايد نيز چنين باشد زيرا كلام حق است و پروردگار عالم و آدم آن را براي رسول خاتم نازل فرموده تا هم ختم كلام باشد و هم كلام ختم. چون كه بالاتر از قرآن هيچ كلامي نتوان يافت و پس از صاحب قرآن نيز هيچ رسولي نخواهد آمد تا كلامي از حق بر او نازل گردد.

 

 اكنون بايد كه جان هايمان را به قرآن بسپاريم و دل هايمان را در مسير وزش نسيم حيات بخش آن قرار دهيم و به حق، آن را امام و پيشواي خود بدانيم كه فلاح و رستگاري ما در پيروي و عمل به تعاليم نوراني آخرين كتاب آسماني است. براي آشنايي با يكي از درهاي ارزشمند درياي ژرف قرآن بررسي كوتاهي پيرامون «جوان» در قرآن در زير مي آيد، به اميد آن كه روزنه كوچكي باشد براي مشاهده گوشه اي از نعمت ها و حكمت هاي فراوان اقيانوس بيكران معارف قرآن .

 

 در آيات قرآن مجيد، ۱۰ بار به «جوان» اشاره شده كه در همه آن ها كلمه «فتي» و مشتقات آن (به معني جوانمرد) به كار رفته است. اين تعبير به نوبه خود درس و تذكر مهمي براي ما است كه «جوان» در فرهنگ قرآن «جوانمرد» است و بايد اصول جوانمردي يعني پاكي، گذشت، شهامت و رشادت را رعايت كند. كلمه «فتي» و مشتقات آن در قرآن درباره اشخاص و افراد گوناگوني به كار رفته كه شامل موارد زير است:

 

 

 ۱- حضرت ابراهيم (انبياء / ۶۰)

 ۲ و ۳- دوست و رفيق حضرت موسي (كهف / ۶۰و۶۲)

 ۴- حضرت يوسف (يوسف/۳)

 ۵-همراهان حضرت يوسف در زندان (يوسف/۳۶)

 ۶و۷- اصحاب كهف (كهف /۱۰و ۱۳)

 ۸-خدمتگزاران حضرت يوسف در زمان پادشاهي (يوسف /۶۲)

 ۹و۱۰- كنيزان مومن (نساء / ۲۵) و (نور/۳۳)

 قرآن درباره حضرت ابراهيم مي فرمايد: «قالوا سمعنا فتي يذكر هم يقال له ابراهيم» (۲) (آنان گفتند ما جواني ابراهيم نام را شنيده ايم كه بت ها را به بدي و زشتي ياد مي كرد)

 

 در شان نزول آيه فوق آمده است كه:

 بت پرستان بعد از پايان مراسم جشن بزرگي كه در بيرون شهر برگزار شده بود وقتي كه به شهر بازگشتند و وارد بتخانه شدند با صحنه اي روبه رو گشتند كه هوش از سرشان پريد. به جاي آن بتخانه آباد با تلي از بت هاي دست و پا شكسته و به هم ريخته مواجه گرديدند و فريادشان بلند شد كه چه كسي اين بلا را بر سر خدايان ما آورده است؟ گروهي كه تهديدهاي ابراهيم رانسبت به بت ها در خاطر داشتند و طرز رفتار اهانت آميز او را با اين معبودهاي ساختگي مي دانستند گفتند: ما شنيديم جواني از بت ها به بدي ياد مي كرد كه نامش ابراهيم است.

 طبق بعضي از روايات حضرت ابراهيم در آن هنگام ۱۶ سال داشت. با اين حال تمام ويژگي هاي جوانمردان يعني شجاعت، شهامت، صراحت و قاطعيت در وجودش جمع بود.(۳)

 

 قرآن ابراهيم و پيروانش را به عنوان الگو و سرمشق نيكو معرفي مي كند و مي فرمايد:

 «قد كانت لكم اسوة حسنة في ابراهيم و الذين معه» (۴) (همانا در ابراهيم و پيروان او براي شما الگو و سرمشق نيكويي است) همچنان كه پيامبر بزرگ اسلام (ص) را الگو و سرمشق مردم مي داند:

 «لقد كان لكم في رسول الله اسوة حسنه» (۵) ( به تحقيق در پيامبر خدا (ص) براي شما الگو و سرمشق است)

 اصحاب كهف يكي از داستان هاي بسيار جالب و آموزنده قرآن است كه در دو مورد، از آن ها به «جوان» تعبير شده است: «اذاوي افتية الي الكهف فقالوا ربنا اتنا من لدنك رحمة و هيئ لنامن امرنا رشدا» (۶)

 (آنگاه كه جوانان در غار كوه پنهان شدند از درگاه خدا مسألت كردند، پروردگارا در حق ما به لطف خاص خود رحمتي فرما و بر ما وسيله رشد و هدايتي كامل فراهم گردان)

 «نحن نقص عليك نبأهم بالحق انهم فتية امنوا بربهم وزدناهم هدي» (۷)

 (ما داستان اصحاب كهف را به درستي بر تو نقل مي كنيم. آنان جوانمرداني بودند كه به پروردگارشان ايمان آوردند و ما بر هدايتشان افزوديم)

 

 داستان اصحاب كهف بسيار مفصل و جالب است. در اينجا تنها به قسمت كوتاهي از آن از زبان امام صادق (ع) اشاره مي كنيم. آن ها در زمان پادشاه جبار و گردن كشي بودند كه اهل كشور خود را به بت پرستي دعوت مي كرد و هركس دعوت او را اجابت نمي كرد به قتل مي رساند. گروهي از مردم كه خداي يكتا را پرستش مي كردند و ايمان خود را پنهان داشته بودند تصميم به هجرت از شهر خود گرفتند. در مسير به چوپاني برخورد كردند. او را به پرستش خداي يگانه دعوت نمودند ولي نپذيرفت اما سگ چوپان به دنبال آن ها راه افتاد! و هرگز از آنان جدا نشد. آن ها در پايان روز به غاري رسيدند و تصميم گرفتند مقداري در غار استراحت كنند. خداوند خواب را بر آن ها چيره كرد و همان گونه كه در قرآن فرموده است آن ها آن قدر خوابيدند كه شاه جبار مرد و زمان گذشت. جمعيت ديگري جاي مردم شهر را گرفتند و ...(۸)

 

 اصحاب كهف پس از خواب طولاني ۳۰۹ ساله به اراده الهي بيدار شدند تا آيت و نشانه اي باشند بر رستاخيز و حق بودن زنده شدن مردگان در روز قيامت، قرآن مي فرمايد: «وكذالك اعترنا عليهم ليعلموا ان وعدالله حق و ان الساعة لاريب فيها (۹)

 (و اين چنين مردم را متوجه حال آن ها كرديم تا بدانند وعده خدا حق است و در رستاخيز ترديدي نيست)قرآن از اين افراد به عنوان جوان و جوانمرد ياد نموده است. در روايتي از امام صادق(ع) وارد شده كه فرمودند: تمام اصحاب كهف پير و مسن بودند و خداوند به علت ايمانشان آن ها را «جوان» ناميد. كسي كه به خدا ايمان آورد و تقوا پيشه نمايد (جوان) و (جوانمرد) است. (۱۰)

 

 در پايان بعضي از درس هاي انسان سازي آيات فوق را كه براي همه به خصوص جوانان عزيز عبرت آموز است، يادآور مي شويم:

 

 ۱- شكستن سد تقليد و جدا شدن از همرنگي با محيط فاسد و داشتن استقلال فكري در برابر اكثريت گمراه و توجه به اين كه اصولاً انسان بايد سازنده محيط باشد نه ساخته محيط .

 ۲- هجرت از محيط آلوده و تحمل انواع محروميت و كاستي ها براي حفظ ايمان

 ۳- تكيه بر مشيت خدا و استمداد از لطف او و اميدواري به رحمت و هدايت حق و امداد الهي در دشوارترين شرايط و محيط.

 ۴- توجه هميشگي به آخرت و زندگي پس از مرگ (۱۱)

 

 پي نوشت :

 

 ۱- انعام / ،۵۹

 ۲- انبياء/،۶۰

 ۳- تفسير نمونه ج ۱۳ ص ۴۳۵و ،۴۳۶

 ۴- ممتحنه /،۴

 ۵-احزاب /،۲۱

 ۶- كهف /،۱۰

 ۷- كهف /،۱۳

 ۸-تفسير نمونه ج ۱۵ ص ۳۹۵ و ،۳۹۶

 ۹- كهف /،۲۱

 ۱۰- ميزان الحكمه ج ۵ ص ،۱۰

 ۱۱- با استفاده از تفسير نمونه ج ۱۵ص ۴۰۱ تا ۴۰۳

 

 نويسنده: بهزاد كاظمي

 

روزنامه جوان

http://www.tebyan-ardebil.ir/description.aspx?id=23244

مقالات

نظرسنجی

نظر شما در مورد طراحی سایت جدید ما و مقایسه آن با سایت قبلی چیست؟
سایت جدید بهتر است
۳۰%
سایت قبلی بهتر بود
۱۸%
سایت جدید خوب است اماکامل و جامع نیست
۱۷%
نظری ندارم
۳۶%
تمام آرا: ۵۵۱