این مطلب ۳۸۸۴ بار خوانده شده

کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان

کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان

(فمینیسم جنبشی است برای برابری زن و مرد درمسائل حقوقی ، سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی مانند مالكيت ، حق تحصيل و...که از ابتدای قرن ۱۹ درغرب واروپا بوجودآمد چون حقوق زنان بویژه تاقرن نوزدهم  درغرب کاملا زیرپاگذاشته می شد وزنان،به اذعان تاریخ تمدن ویل دورانت حتی حق مالكيت و تحصيل وحضور در دادگاه را نداشتند وگاه پس ازمرگ شوهر، زن مانند سایراشیا به ورثه منتقل می شد. البته فمینیسم بتدریج به عنوان ابزاری دردست زورگویان ومستکبران علیه جوامع آزادیخواه وبخصوص کشورهای اسلامی بکارگرفته شد)

اهداف کنوانسیون

دشمنان ما برای این که بتوانند دنیا و دین‏ما را تصاحب کنند، نقشه‏های شیطانی خود رادر قالب زیبا و مورد پسند عامه مردم عرضه‏می‏کنند. با مطالعه مواد این کنوانسیون،اهداف آن را می‏توان این چنین بر شمرد:

۱ - تحمیل فرهنگ غربی و نابودی فرهنگ‏اصیل ما.

۲ - سست کردن بنیان خانواده.

۳ - نابود کردن مکتب و مذهب.

ماده يك كنوانسيون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان با ۹۰درصد قوانين داخلي و ۴۰مورد از قوانين كلي شرع منافات دارد.

مجله ويژه حوزه‌هاي ديني چاپ قم در مطلبي با عنوان " حوزه و مطالعات حقوق زنان " نوشت: پذيرش كنوانسيون حقوق زن يعني دفاع از حقوق زن براساس ادبيات تشابه(تغيير فرهنگ ايراني و برابري‌آن با قوانين كنوانسيون) ، مشكلات زنان را مضاعف مي‌كند.

كنوانسيون تصريح مي‌كند كه رفتن به سمت برابري(حقوق زن و مرد)،تنها به از بين‌بردن نابرابري در بحث قوانين اختصاص ندارد، بلكه همه سنتها و فرهنگ‌ها بايد اصلاح شود.   خانواده در اين كنوانسيون سرپرست ندارد و متشكل از افرادي است كه فقط در كنار هم قرار دارند.

در اين كنوانسيون مثلا زن داراي حق تابعيت مستقل و حق مسكن است و آزادي قبل و بعد از ازدواج، مساوي است.

وظايف زناشويي را در اين كنوانسيون بدون قيد و موجب سلب مسووليت از مردان دانسته كه نمونه آن سلب نفقه از مرد با قرار دادن حقوق و مسووليتهاي برابر است.

از لوازم تساوی و تشابه مطلق این حقوق،می‏توان به حذف حجاب به عنوان عاملی درجهت محدودیت زنان، حذف نقش مادری،شامل شیردهی، بارداری، تربیت و پرورش‏کودکان، حذف نقش همسری و تبدیل آن به‏همسفره‏ای - که پایبندی به مسائل اخلاقی وانسانی، مانع رسیدن به امیال وخواسته‏های‏آنان می‏باشد.- و تاکید بر اختلاط مرد و زن درمیادین ورزشی، آموزشی، اقتصادی، محیط کار، اجتماعی و تفریحی می‏باشد. در ادامه فعالیت این کنوانسیون برای‏جهانی کردن فعالیت‏خود در کنفرانس پکن‏در سال ۱۳۷۴، در سند تنظیمی پایان این‏کنفرانس قید می‏شود که «حقوق زن جزءلاینفک‏» حقوق بشر است و طرفداران‏گنجاندن «حقوق جنسی‏» و «گرایش‏جهت‏گیری جنسی‏» در سند پکن سعی کردندکه این دو را جزء حقوق زن قلمداد نمایند و به‏همجنس بازی و آزادی روابط جنسی‏مشروعیت‏بین المللی بخشند.

در کنوانسیون ۳۰ ماده‏ای که بیش از۷۰ بار از واژه‏های رفع تبعیض، تساوی،برابری، تشابه و یکسانی زن و مرد به کار رفته‏است،

یکی از معترضین به سند پکن،«جادالحق‏»، رئیس الازهر است، وی در پیام‏اعتراض‏آمیز خود می‏گوید: «تنظیم کنندگان‏این سند تلاش می‏کنند بنیان خانواده راتضعیف نمایند. آنها تلاش می‏کنند در متن(برنامه عمل) تردید روی این موضوع ایجادنمایند که خانواده واحد اصلی جامعه است.آنها والدین را تشویق می‏کنند که چشم خودرا بر روی روابط جنسی کودکان ببندند. حتی‏حق نداشته باشند در امور آنها مداخله‏نمایند، آنها سعی می‏کنند مذهب را عامل‏تبعیض و فشار معرفی نمایند

نماینده کانادا در اعتراض به سند پکن که‏در آن کنفرانس حضور داشت، جلسه را ترک‏کرد و طی مصاحبه‏ای گفت:

«من طرفدار زندگی و طرفدار خانواده‏هستم. من به شما می‏گویم که سند کنفرانس،مشکلات زنان را در نظر نگرفته است. تساوی‏مورد نظر سند پکن برای زنان تساوی ایجادنخواهد کرد و در کشور من وقتی گروهی را به‏کار دعوت می‏کنند باید ۵۰% مرد و ۵۰% زن‏استخدام شوند، اما متاسفانه بیش از ۵۰% اززنان را استخدام می‏نمایند و مردان بیکارمی‏مانند. این در حالی است که من هم باید درخانه کار کنم و هم بیرون از خانه و همسرم‏باید بیکار باشد، پس این تساوی نیست. من بااولین پرواز به وطنم بر می‏گردم و سعی‏می‏کنم تفاوت بین زن و مرد را حفظ نمایم،همان‏گونه که این تفاوت در خلقت، وجودداشته است. چون این تفاوت‏ها ما را حفظخواهد کرد.»

عضویت در این کنوانسیون‏ضررهای بزرگی را متوجه جامعه و مردم‏مسلمان خواهد کرد که عوارض آن تا سالیان‏طولانی قابل جبران نیست. این ضررهاعبارتند از: الف - تغییر در بعضی اصول قانون اساسی‏که بیانگر نظر اسلام در مورد زن و مرد است.

ب - فسخ بعضی از مواد قانون مدنی وکیفری مبتنی بر نظر اسلام و جایگزینی‏قوانین غربی مانند ارث، طلاق، صیانت وغیره.

ج - پذیرش فرهنگ غربی به جای فرهنگ‏اسلامی، به طور مثال زنان ما می‏توانند فرزندنامشروع آورده و برای شوهر حق اعتراضی به‏این موضوع وجود ندارد.

د - دختران می‏توانند بدون حجاب ظاهرشوند. (رفع و کشف حجاب دو باره)

حال با توجه به ضررهایی که برای جامعه‏اسلامی ما دارد و با توجه به قاعده «نفی‏سبیل‏» عضویت در این کنوانسیون هیچ گونه‏منفعتی برای ما ندارد، بلکه پیروی از خطوات‏شیطانی است. چرا که دشمنان ما و اولیاءشیطان می‏خواهند ما را به مهلکه‏ای واردسازند که مایه نابودی و از هم پاشیدگی اساس‏زندگی ما خواهد شد.

الحاق به این کنوانسیون فشارهای بین‏المللی فراوانی را بر پیکره دستگاه قضایی واجرایی کشورمان به جهت‏بازنگری، تغییر ونسخ اصول و مسلمات دینی وارد خواهد کردکه در این میان، مجبور به کوتاه آمدن از برخی‏مواضع انقلابی و اسلامی خواهیم شد.

به عنوان نمونه، کشورما با عجله به معاهده(کنوانسیون حقوق کودک) ملحق شد و آثارسوء آن به تدریج‏برای کشور مشخص شده ودولت مجبور به ارائه گزارشی ملی و عملکرددولت‏به آن کنوانسیون است.   آثار سوء این الحاق، عبارتست از: آزادی‏عقیده کودکان و حتی ارتدادآنها و پذیرش فرزند نا مشروع

 

 

مقالات

نظرسنجی

نظر شما در مورد طراحی سایت جدید ما و مقایسه آن با سایت قبلی چیست؟
سایت جدید بهتر است
۳۰%
سایت قبلی بهتر بود
۱۸%
سایت جدید خوب است اماکامل و جامع نیست
۱۷%
نظری ندارم
۳۶%
تمام آرا: ۵۵۱