خانواده سالم جوان سالم
جواناني كه رفتارهاي پرتنشي دارند، اغلب در دوران كودكي تعامل صحيح با ديگران را نياموخته اند و در خانواده هايي بزرگ شده اند كه به دليل اختلاف هاي پدر ومادر روابط عاطفي ضعيفي ميان اعضاي خانواده برقرار بوده است.
در واقع نبود عاطفه در ميان برخي از خانواده ها موجب مي شود تا اعضاي خانواده دچار مشكلات و پيامدهاي بسياري شوند. ترس، اضطراب و نداشتن اعتماد به نفس از جمله ناهنجاري هايي است كه در خانواده هاي بي عاطفه وجود دارد.
تحقيقات انجام شده در دانشگاه ليورپول نشان مي دهد جوانان موفق در خانواده هاي سالم و با محبتي زندگي مي كنند كه بار عاطفي مناسبي در ميان اعضاي آن خانواده حكم فرماست.
تحكم و حساب كشي، تحقير و سرزنش و سردرگمي از جمله رفتارهاي منفي ميان برخي جوانان است كه باعث تنش در زندگي آنها مي شود. محبت و از خود گذشتگي حلقه مفقود زندگي آنهاست.
ادوارد كالسي جامعه شناس دانشگاه ليورپول، كاركرد خانواده را از نظر عاطفي مورد بررسي قرار مي دهد و مي گويد: از جمله نتايج روابط متقابل زن و شوهر بالابودن ميزان بار عاطفي آنها در خانواده است، اين رابطه از اهميت ويژه اي برخوردار است. چرا كه در روابط اجتماعي فرزندانشان تأثير بسيار زيادي دارد.
به گفته او زماني كه روابط عاطفي مناسبي در ميان زن و شوهر وجود داشته باشد خانواده با آرامش بيشتري به فعاليت خود ادامه مي دهد و جوان اين خانواده در انجام امور بيرون از خانه نيز موفق تر عمل مي كند.
دكتر كالسي به بحران عاطفي در خانواده ها اشاره مي كند و مي گويد: در خانواده هايي كه روابط عاطفي هيچ گونه جايگاهي ندارد اختلاف ها جايگزين عاطفه مي شود و در نهايت ارتباط زن و مرد را با خشونت فيزيكي مواجه مي كند.
به گفته او جوانان در خانواده هاي پرتنش ناموفق عمل مي كنند و ديدگاه مثبتي نسبت به تشكيل زندگي زناشويي ندارند و اگر ازدواج كنند چون ذهنيت پرخاشگري از روابط زناشويي دارند در زندگي خانوادگي شان با مشكل مواجه مي شوند.
در واقع اين جوانان از استواري شخصيت محروم هستند.
اين كارشناس تأكيد مي كند: زن و شوهري كه ذهن و رفتار يكديگر را درك كنند، روابط عاطفي مثبتي هم با يكديگر برقرار مي كنند و بهداشت عاطفي- رواني و فكري را در خانواده مهم مي دانند.
وي مي افزايد: اين نوع خانواده ها به لحاظ نوع ارتباط به دو دسته خانواده ارگانيكي و خانواده مكانيكي تقسيم مي شوند. خانواده ارگانيكي روابط سالم و در هم تنيده اي با هم دارند اما خانواده هاي مكانيكي ارتباط ابزاري و غيرمفيد با يكديگر دارند يك در حال حاضر جامعه ما به سمت خانواده هاي مكانيكي مي رود.
به گفته او در خانواده هاي ارگانيكي روابط بين اعضا تعريف شده است و حضور زن و مرد در خانه براساس نوعي برنامه ريزي است. زماني كه حضور و گفت وگو به اندازه كافي در بين اعضا وجود نداشته باشد، خانواده حالت خانوار را پيدا مي كند. به اين معنا كه زن و مرد تنها در زير يك سقف زندگي مي كنند و ارتباط معناداري با هم ندارند.
اين كارشناس به نكاتي درباره خانواده اشاره مي كند و معتقد است كه نشانه هاي يك خانواده خوشبخت با گفتمان مناسب و حضور خوب زن و مرد در آن خانواده است.
به طور كلي در برخي خانواده ها فضا چون فضاي عاطفي نيست، حضور اعضا در خانواده هم كمتر مي شود. بي برنامه بودن و نداشتن مديريت مناسب در خانه، ضعف در مديريت خانواده كه بيشتر از سوي مرد خانواده است، باعث كم رنگ شدن ارتباط در ميان افراد مي شود.
وي تنها راه جلوگيري از اين وضع را برنامه ريزي مناسب خانواده ها مي داند و مي گويد: كار در ايام تعطيلي، نداشتن تعادل در كار، استراحت و اوقات فراغت كه بيشتر به دلايل اقتصادي در خانواده ها اتفاق مي افتد باعث مي شود نشاط و شادابي خانواده تحت تأثير قرارگرفته و حتي زنان و مردان شاغل در روزهاي تعطيل تنها در خواب هستند تا با اعضاي خانواده وقت خود را بگذرانند.
وي نقش مادر را در خانواده بسيار مهم مي داند و مي گويد: روابط عاطفي ميان اعضاي خانواده را مادر مشخص مي كند، مادر عمود عاطفي كانون خانواده است و با توجه به ويژگي هاي عاطفي و رواني كه دارد مي تواند محيط خانواده را آرام كند. در حالي كه زنان شاغل در منزل دچار فشارهاي رواني و بي حوصلگي مي شوند و شكيبايي و توان لازم را براي ايفاي نقش خود ندارند، بنابراين رسيدگي به امور زناشويي هم دچار مشكل مي شود.