این مطلب ۵۶۷۰ بار خوانده شده

ازدواج كنيد به نفع شماست

دلايل زيادي براي تداوم يك ازدواج وجود دارد. انسان موجودي اجتماعي است كه از تنهايي مي ترسد و نمي تواند در اين شرايط از تمام توانايي هاي خود استفاده كند.

انسان ذاتاً به دنبال ارتباط برقرار كردن با ديگران و زندگي كردن در جمع مي باشد. او در تنهايي احساس ناامني مي كند و نمي تواند به بقاي خود ادامه دهد.

بهترين راه مقابله با تنهايي تشكيل زندگي زناشويي است.

با ازدواج رابطه اي مستحكم ميان دو جنس مخالف ايجاد مي شود كه اين امر مورد تاييد قانون و جامعه است.

در واقع ازدواج فوايد زيادي براي زوجين دارد:

زندگي در كنار يكديگر

در يك ازدواج دو فرد با تلاش يكديگر خانه اي مشترك بنا مي كنند. آنها زير يك سقف به زندگي خود ادامه مي دهند و ديگر احساس تنهايي نخواهند كرد. زوجين مي توانند هر زمان كه بخواهند با يكديگر حرف بزنند و از حضور هم لذت ببرند.

تقسيم وظايف

زندگي در كنار يكديگر مزاياي زيادي دارد. در زندگي زناشويي وظايف تقسيم مي شود. معمولا زن كارهاي خانه مثل نظافت و پختن غذا را برعهده دارد و مرد نان آور مي باشد. اين مسأله باعث مي شود هر كدام از زوجين به روي مسئوليت خود تمركز كند و كارها به خوبي پيش برود.

احساس امنيت اجتماعي

وقتي دو نفر ازدواج مي كنند در دارايي هاي يكديگر سهيم مي شوند. بدين ترتيب قدرت خريد آنها افزايش مي يابد و زندگي آسوده تري خواهند داشت. در صورتي كه هر دو طرف شاغل باشند بر ميزان دارايي آنها افزوده مي شود.

حمايت عاطفي

شايد بتوان مهم ترين ويژگي ازدواج را حمايت عاطفي دانست. زوجين در رازهاي يكديگر شريك مي شوند و مسأله اي را از هم پنهان نمي كنند. آنها در مورد مسائل كوچك و بزرگ زندگي با يكديگر بحث كرده و به جنگ مشكلات مي روند.

وقتي يكي از طرفين دچار افسردگي مي شود و يا مشكلي روي مي دهد از حمايت همسر خود برخوردار خواهد شد. ازدواج موقعيتي است كه در آن هر دو طرف برنده هستند. تحقيقات نشان مي دهد افراد متأهل نسبت به افراد مجرد عمر طولاني تري دارند و كمتر دچار بيماري مي شوند.

پرورش كودكان

زن و مرد پس از ازدواج مي توانند كانون گرمي را تشكيل دهند كه كودكان با زندگي در آن به بزرگسالاني آتيه دار تبديل مي شوند. كودكان در اين خانواده ها از حمايت والدين خود برخوردارند و از نظر روحي انسان هاي سالمي بار مي آيند.

پدر به كودك خود انضباط مي آموزد و امنيت فيزيكي اش را تضمين مي كند و در ضمن به راهنمايي او مي پردازد و مادر نيز عشق، محبت و مهرباني را نثار فرزندش مي كند.

تعهد اجتماعي و قانوني

ازدواج از حمايت قانون و اجتماع برخوردار است و زوجين از احترام خاصي در جامعه برخوردارند.

در ضمن از نظر قانوني نيز از آنها حمايت مي شود و وظايف و حقوق هر كدام مشخص شده است.

به علاوه در صورتي كه به هر دليلي زوجين قصد جدايي از يكديگر را داشته باشند از حقوق مشخصي برخوردار خواهند شد.

 

  

 

 

 

 

مهارت هايي كه در مدارس آموخته نمي شود

 

همه مي دانند كه در مدارس ما مهارت هاي اصولي مثل خواندن، نوشتن و... به درستي آموخته نمي شود ولي علاوه بر اين موضوعات، مهارت هاي ديگري نيز در زندگي ضروري است و تنها زماني فرزندتان آنها را ياد مي گيرند كه آموزگاري قالب شكن داشته باشند.

براي لحظه اي درمورد تجربيات شخصي خودتان فكر كنيد. آيا پس از ترك كردن دبيرستان، تمام نكات لازم را براي موفقيت در زندگي مي دانستيد؟ اگر شما خوش شانس بوديد علاوه بر خواندن و نوشتن كمي تاريخ و رياضي مي دانستيد و اگر شانس با شما بيشتر يار بود از عادات لازم براي موفقيت در دانشگاه نيز برخوردار مي شديد ولي آيا براي زندگي واقعي آمادگي داشتيد؟

به احتمال قوي خير! مگر اينكه والدين تان به شما مهارت هاي لازم را مي آموختند. در واقع بسياري از ما فاقد مهارت هاي لازم هستيم و عواقب ناخوشايند آن را نيز مي پردازيم!

شايد بگوييد فراگرفتن اين مسائل بخشي از زندگي است. درست است، ولي شما مي توانيد كودك خود را از قبل آماده كنيد و اگر مدارس نتوانند اين مهارت ها را به او ياد دهند، پس بايد خودتان دست به كار شويد! بايد به كودكتان قبل از رسيدن به مرحله بزرگسالي مهارت هاي اساسي را بياموزيد (شايد بتوانيد چند مهارت ديگر را به فهرست ما اضافه كنيد ولي به هرحال اين فهرست براي شروع كافي است!)

چگونه مي توانيد نكات موردنياز را به كودكان خود بياموزيد؟ يادتان باشد براي فرزندتان سخنراني نكنيد! بهترين راه اين است كه خودتان براي او الگو باشيد. شما بايد به كودكتان اجازه دهيد با نظارت شما دست به آزمون و خطا بزند و از اشتباهات خود درس بگيرد. هر از گاهي درمورد آموخته هاي فرزندتان با او حرف بزنيد. اما مهارت هاي لازم:

مسائل مالي

پس انداز كردن: «كمتر از درآمد خود خرج كنيد». اين، يك نكته بديهي است ولي معدودي از جوانان آن را به كار مي بندند. به فرزند خود از همان سنين پايين ياد دهيد كه بخشي از پولي را كه به دست مي آورد در بانك بگذارد. او بايد كالايي را براي خود درنظر بگيرد و براي به دست آوردن پول آن تلاش كند.

بودجه: بسياري از بزرگسالان فاقد مهارت لازم براي تعيين بودجه هستند و به همين دليل با مشكلات زيادي روبرو مي شوند.

به كودكان خود مهارت هاي لازم را براي تعيين بودجه بياموزيد تا در بزرگسالي دچار مشكل نشوند. البته مي توانيد تا زمان نوجواني فرزندتان صبر كنيد ولي بهتر است زودتر اين كار را انجام دهيد تا آنها به اهميت رياضيات پي ببرند!

پرداخت صورت حساب: از فرزند خود بخواهيد يك صورت حساب را به موقع پرداخت كند. به او طريقه نوشتن چك و سند را ياد دهيد.

سرمايه گذاري: سرمايه گذاري چيست و چه ضرورتي دارد؟ چگونه مي توانيد دست به اين كار بزنيد و چه راههايي براي انجام آن وجود دارد؟ چگونه مي توانيد از درست بودن يك سرمايه گذاري مطمئن شويد؟ در اين مورد با فرزند نوجوان خود گفت وگو كنيد.

صرفه جويي: بايد از همان سنين پايين به فرزند خود صرفه جويي را بياموزيد. به او ياد دهيد كه به دنبال اجناس ارزان ولي باكيفيت بگردد و اسراف نكند ولي متأسفانه والدين با اعمال خود، بيشتر از آنكه اين كار را انجام دهند به فرزند خود ولخرجي را مي آموزند!

استفاده از كارت اعتباري: بسياري از بزرگسالان نمي توانند از كارت اعتباري استفاده كنند. به فرزندتان ياد دهيد فقط درصورت نياز از كارت اعتباري استفاده كند و در ضمن تا حد امكان زيربار قرض نرود.

بازنشستگي: آيا بهتر است پس از يك عمر تلاش، بازنشسته شويد يا اينكه در طول زندگي هرازگاهي به خودتان استراحت بدهيد؟

اين، يك سؤال شخصي است ولي فرزند شما بايد از گزينه هاي پيش روي خود آگاه باشد. چه لزومي دارد كه در جواني بر روي مسئله بازنشستگي سرمايه گذاري كند؟ بهتر است در اين مورد با فرزندتان حرف بزنيد.

امور خيريه: شركت در امور خيريه- چه مالي و چه اجتماعي- اهميت زيادي دارد، اين مسئله را حتماً به كودك خود ياد دهيد.

فكر كردن

فكر كردن به مسائل اساسي: يكي از مهارت هاي مهمي كه كودكان ما در مدارس ياد نمي گيرند فكر كردن در مورد مسائل اساسي است. امروزه به كودكان ياد داده مي شود كه همانند يك روبوت به حرف هاي آموزگار گوش دهند، سؤال نكنند و هر آنچه را كه مي شنوند بپذيرند!

اگر شما يك كارفرما باشيد احتمالا دوست داريد كارمندتان چنين ويژگي اي داشته باشد ولي آيا در مورد فرزندتان نيز چنين نظري داريد؟

اگر پاسخ شما منفي است پس سؤال كردن و مهارت يافتن جواب را به او ياد دهيد. گفت وگو كردن مي تواند بسيار مؤثر باشد.

خواندن: در مدارس خواندن به شكل خسته كننده اي مطرح مي شود. شما بايد دنياي شگفت انگيز خواندن را به فرزندتان نشان دهيد و او بايد استفاده از اينترنت را فرا بگيرد.

موفقيت

خوشبيني: درست است كه فكر كردن مهارت مهمي مي باشد ولي نبايد اهميت خوشبيني را در زندگي از ياد ببريد.

مطمئناً گاهي مشكلاتي پيش مي آيد ولي مي توان آنها را حل كرد. به جاي شكايت كردن راه حل مناسب را پيدا كنيد و مهم تر از همه اينكه به توانايي هاي خودتان ايمان داشته باشيد و دست از افكار منفي برداريد.

انگيزه: به فرزند خود ياد دهيد كه عامل اساسي براي رسيدن به هدف، انگيزه است نه انضباط. او بايد بداند كه چگونه مي تواند انگيزه خود را تقويت كند و رسيدن به هدف چه احساس خوبي دارد.

با اهداف كوچك و قابل دسترس شروع كنيد و به فرزند خود اجازه دهيد مهارت هاي لازم را كسب نمايد.

مسامحه و تعلل: تمام بزرگسالان (و حتي كودكان!) با چنين مشكلي دست و پنجه نرم مي كنند. درست است كه بايد گاهي دست از كار كشيد ولي وقتي مسئله مهمي پيش مي آيد چگونه مي توان به تفريح پرداخت؟!

دلايل مسامحه كاري و راه هاي برطرف كردن آن را به فرزند خود ياد دهيد.

اشتياق: يكي از مهمترين راهها براي رسيدن به موفقيت، يافتن هدفي مورد علاقه است. فرزند شما در سنين پايين اين موضوع را نمي داند ولي شما بايد به او در اين ارتباط كمك كنيد.

مسائل اجتماعي

رقابت منفي: كودكان معمولا مقوله رقابت را خيلي زود ياد مي گيرند ولي اين مسئله ممكن است به رنجش اطرافيان بيانجامد. به جاي اين كار به فرزند خود ياد دهيد كه لزوماً تنها يك نفر نبايد موفق شود و موفقيت ديگران به موفقيت او منجر مي شود. به وي ياد دهيد كه يافتن دوست بهتر از دشمن تراشي است. قبل از رقابت، همكاري و كار گروهي را به فرزندتان ياد دهيد.

محبت: در حال حاضر اين مسئله را در مدارس نمي توان آموخت!

در واقع به جاي اينكه در مدارس به كودكان بياموزند كه با ديگران مهربان باشند و براي التيام بخشيدن به آلام ديگران تلاش كنند آزار رساندن به مردم را ياد مي دهند!

به كودكتان بياموزيد خود را جاي ديگران بگذارد و پس از درك آنها به كمك شان بشتابد.

عشق: عشق برادر دوقلوي محبت است. تنها تفاوت اين دو مقوله بسيار مهم اين است كه يك فرد با محبت براي كاهش آلام ديگران تلاش مي كند درحالي كه يك شخص عاشق به دنبال شاد كردن آنهاست.

گوش دادن: آيا در مدارس به كودكان طريقه درست گوش كردن آموزش داده مي شود؟ و يا مهارت حرف زدن با ديگران؟

پاسخ، منفي است و به همين علت بسياري از بزرگسالان فاقد اين مهارت اساسي هستند. به كودك خود ياد دهيد كه حقيقتا به حرف هاي ديگران گوش دهد و سعي كند آنها را بفهمد.

گفت وگو: گفت وگو رابطه تنگاتنگي با گوش دادن دارد ولي اين هنر را نمي توان در مدارس ياد گرفت. درواقع گاهي در مدارس به كودكان ياد داده مي شود كه گفت وگو كار ناپسندي است درحالي كه در اكثر مواقع اين كار، ضروري است.

گفت وگو يك مهارت بسيار مهم اجتماعي است كه ابتدا بايد در خانه آموخته شود. به جاي حرف زدن با كودك خود با او گفت وگو كنيد.

مسائل علمي

اتومبيل: داشتن اتومبيل چه ضرورتي دارد؟ چگونه مي توان يك اتومبيل مناسب خريد؟ چگونه بايد اتومبيل را نگه داشت؟ موتور اتومبيل چگونه كار مي كند؟ چگونه مي توان اتومبيل را تعمير كرد؟ بايد هم پسران و هم دختران چنين مسائلي را ياد بگيرند.

كارهاي خانه: چگونه مي توان به كارهاي خانه رسيدگي كرد؟ به فرزندتان ياد دهيد تا حد امكان كارهايي مثل راه انداختن سيستم هاي گرمايشي و سرمايشي، رنگ آميزي، باغباني و... را خودش انجام دهد و تنها در مواقع لزوم به متخصص مراجعه كند.

نظافت: بسياري از بزرگسالان طريقه شستن و اتو كشيدن لباس، نظافت خانه و مسائلي از اين قبيل را نمي دانند و برنامه اي براي اين كارها ندارند.

به جاي اينكه فقط به كودك خود بگوئيد كه چه كار كند و چه كار نكند اين مسائل را به او بياموزيد.

سازمان دهي: به كودك خود، طريقه مرتب كردن وسايل، تهيه فهرست كارهايي كه بايد انجام شود و تمركز بر روي كارهاي مهم را بياموزيد.

شادي

درحال زندگي كنيد: «درحال زندگي كردن» مهارت مهمي است كه در مدرسه آموخته نمي شود. درواقع كودكان به طور غريزي واجد چنين خصلتي هستند ولي به تدريج كه بزرگ تر مي شوند در مورد آينده و گذشته فكر مي كنند و زمان حال را از ياد مي برند. مهارت «در حال زندگي كردن» تأثيرات مثبت زيادي دارد.

از زندگي خود لذت ببريد: كودكان با اين مسئله مشكلي ندارند ولي دانستن اهميت آن و نشان دادن راه هاي مناسب رسيدن به اين هدف بسيار كارساز خواهد بود.

براي زندگي خود هدفي تعيين كنيد: داشتن هدف در زندگي حائزاهميت فراواني است، چه علت آن عقايد مذهبي باشد و چه تلاش براي شاد كردن اعضاي خانواده. به كودكان خود اهميت اين مسئله را يادآوري كنيد و براي آنها الگوي مناسبي در اين زمينه باشيد.

ارتباطات صميمانه خود را تقويت كنيد: بهترين راه براي اينكه به كودك خود اين مسئله را ياد دهيد اين است كه با او و همسرتان رابطه صميمانه اي برقرار كنيد. در مورد اهميت اين مسئله با فرزندتان حرف بزنيد.

هر ارتباطي ممكن است روزي دچار مشكل شود ولي با استفاده از مهارت هاي ارتباطي و مهرباني مي توان بر اين مشكلات فائق آمد.

آذر شايان

 

  

 

 

 

 

ارزش هاي انساني را به كودك بياموزيم

 

شما بايد به كودكان خود بياموزيد كه دنيايي فراتر از علائق آنها وجود دارد و براي داشتن آينده اي روشن بايد با ارزش هاي انساني آشنا شوند.

والدين از همان لحظه تولد نوزاد براي ساختن آينده اش به فكر فرو مي روند. در واقع آنها احساس مي كنند كه مسئوليت سنگيني بر روي دوش شان گذاشته شده است.

امكان دارد برخي از والدين موقتاً دچار اضطراب شوند؛ زيرا نمي دانند آيا از عهده اين مسئوليت سنگين برخواهند آمد يا خير.

بيشتر والدين مراقبت از كودك و برآورده كردن نيازهاي او را كافي مي دانند درحالي كه مهم ترين وظيفه آنها آموختن ارزش هاي انساني به فرزندشان است. يك كودك براي تبديل شدن به عضو مؤثري در جامعه بايد مسائل زيادي را بياموزد.

لزومي ندارد والدين براي آموختن تمام مسائل، خود را تحت فشار احساس كنند بلكه آنها بايد بر روي ارزش هاي انساني تمركز نمايند.

حقيقت اين است كه انسان بسياري از درس ها را در مسير زندگي و در اثر اشتباهاتي كه مرتكب مي شود مي آموزد.

اهميت ارزش هاي انساني را به كودك خود يادآور شويد.

مطمئناً شما دوست داريد ارزش هايي را كه از والدين خود آموخته ايد به فرزندتان منتقل كنيد. آموختن اين ارزش ها باعث تحكيم پيوندهاي خانوادگي مي شود.

كودكان طبيعتاً «خود محور» هستند ولي به تدريج مي آموزند كه خود را در احساسات ساير مردم شريك بدانند.

ارزش هايي كه مي توانند تأثير زيادي بر زندگي كودك شما بگذارند شامل موارد زير هستند:

۱-صداقت: با گفتن حقيقت خشنودي ما بيشتر تأمين مي شود و در ضمن ساير مردم حرف هايمان را جدي مي گيرند.

۲- عشق: كودك بايد نسبت به اعضاي خانواده، دوستان و مردم جامعه خود احساس تعلق كند.

۳- حساسيت: به كودك خود بياموزيد براي احساسات ساير مردم اهميت قائل شود. در ضمن او بايد عذرخواهي كردن را ياد بگيرد و از كارهاي ناپسند خود ابراز پشيماني كند.

۴-مهرباني: احساس محبت نسبت به تهيدستان و بيماران و افرادي كه در شرايط ناگواري به سر مي برند.

۵- بردباري: مردم با يكديگر تفاوت دارند و بايد اين تفاوت ها را پذيرفت.

۶- مسئوليت پذيري: ابراز رضايت از انجام وظيفه مثل كارهاي خانه و تكاليف مدرسه.

۷- لذت: تأكيد بر وجوه مثبت زندگي و لذت بردن از آن.

۸- اعتماد: باور داشتن به آموخته هاي خود.

كودكان مشاهده كنندگان دقيقي هستند. يادتان باشد خودتان ارزش هايي را كه مي خواهيد به آنها بياموزيد به نمايش درآوريد.

كودكان بايد احساس كنند كه تمام اعضاي خانواده نسبت به اين ارزش ها پايبند هستند.

با دقت به حرفهاي فرزند خود گوش دهيد. در اين صورت او پي مي برد كه به عقايدش احترام مي گذاريد و از سوي ديگر بايد براي نظرات مردم اهميت قائل شود.

هر زمان كه كودك شما ارزش هاي انساني را به نمايش گذاشت او را مورد تمجيد و تفقد قرار دهيد. اين كار انگيزه او را صد چندان مي كند.

تأكيد مي كنيم الگوي مناسبي براي فرزند خود باشيد.

فراموش نكنيد، «ما هرچه را كه مي كاريم، درو مي كنيم.»

 

  

 

 

 

 

شنونده مشكلات جوانان باشيم

 

عليرضا سزاوار

برخي والدين مي دانند كه مانند گذشته نمي توانند با فرزندشان رفتار كنند ولي از شيوه هاي ديگر براي برخورد با بچه ها، هم اطلاعي ندارند.

در دنياي امروز، مسائل و مشكلات فراوان ما رو به افزايش است، با وجود اين بسياري از والدين از نحوه برخورد با اين مشكلات و چالش ها آگاهي ندارند.

ادوارد جفرسون ازدانشگاه اوهايو در اين باره مي گويد: پيشنهاد ما سهل گيري يا سخت گيري نيست. هماهنگي والدين با فرزندان براي پيشرفت، رشد و تعالي آنها بدون ايجاد يك محيط خفقان آور براي آنها ضروري است. والدين بايد استعدادهاي بچه ها را با تفكر رهبري كنند، ما بايد ياد بگيريم كه چگونه با مسائل و مشكلات عمومي بچه ها و نوجوانان برخورد كنيم.

تعدادي از جوانان، چالش هايي براي والدين خود به وجود مي آورند كه ما اغلب به اين نوع فرزندان برچسب كودكان سخت و دشوار و يا سركش و يا نافرمان و حتي بد را مي زنيم، اين جوانان قصد مبارزه طلبي و به چالش انداختن والدين خود را ندارند، بلكه با يك خلق و خوي چالش انگيز به دنيا آمده اند، متأسفانه بيشتر جواناني كه داراي مشكلات رفتاري هستند، واكنش هاي منفي از سوي بزرگسالان را فرا مي خوانند كه اين واكنش هاي منفي، رفتارهاي آنها را به سوي بد و حتي بدترشدن هدايت مي كند، شروع يك الگوي مضر و نامناسب كه مي تواند سرتاسر طول زندگي شان را تحت تأثير خود قرار دهد.

راهكارهايي در جهت تغيير رفتار

تحقيقاتي كه توسط روانشناسان در ۱۵ هزار دبيرستان و دانشكده انجام شده نشان مي دهد كه واكنش و عكس العمل هاي سودمند و سازنده ازسوي والدين مي تواند جهت اصلاح رفتار نامطلوب و نابهنجار جوان كمك كننده و موثر باشد.

پژوهشگراني كه بر روي افرادي با مشكلات رفتاري مطالعاتي داشته اند، راهكارهايي در جهت تغيير رفتار آنها ارائه داده اند، والدين با به كارگيري اين شيوه هاي رفتاري مي توانند اثرگذاري متقابل بر فرزندشان داشته باشند.

اخلاق و رفتار و سرشت يك كودك و گرايش هاي رفتاري او مي تواند يك ويژگي و خصيصه ذاتي و درون زاد باشد.

پژوهشگران تربيتي دانشگاه اوهايو معتقد هستند كه مشكلات مربوط به خلق و خو مي تواند به وجودآورنده يك چرخه منفي بين والدين و فرزند شود، يك جوان با خلق و خوي تند، رفتاري را انجام مي دهد كه بد به شمار مي رود و واكنش والدين را برمي انگيزد كه اين عكس العمل ازسوي والدين مي تواند نظم و انضباط را نقض كرده و يا آن را بي اثر و بي نتيجه سازد. اعتقاد پژوهشگران بر آن است كه ادامه اين چرخه و سيكل منفي بايد متوقف شود.

جفرسون دراين زمينه مي گويد: برخي از عادات رفتاري والدين كه چه به صورت منفي و يا مثبت دراين چرخه سهمي دارند، عبارتند از:

الگوبرداري

سرمشق گيري يا الگوبرداري به معني يادگرفتن ازطريق مشاهده اعمال سايرين يا يادگيري مشاهده اي، برخي جوان ها تمايل دارند آنچه را كه مي بينند ديگران انجام مي دهند، خود نيز انجام دهند، اگر والدين يا ساير اعضاي خانواده (خواهر، برادر و...) الگوي بدرفتاري براي يك نوجوان باشند، وي به همين طريقي كه الگوي مورد نظر انجام مي دهد، رفتار خواهدكرد.

تقويت، جايزه و پاداشي است در قبال انجام كاري پسنديده توسط كودك كه به او ازطرف والدين ارائه مي شود، متأسفانه گاهي اوقات رفتارهاي ناپسند و نامطلوب از سوي والدين ندانسته و ناخواسته تقويت مي گردد و تداوم انجام آن را در كودك نيرومند مي سازد.

به طور مثال والدين گاهي به كلمه بدي كه كودكشان بر زبان مي آورد به دليل اين كه از نظر آنها بامزه و يا مضحك بيان مي شود مي خندند و اين خنده عامل تقويت مهمي است كه كودك همان كلمه را بارها تكرار مي كند.

حذف رفتار نامطلوب

تنبيه و مجازات كردن فرزندي كه خشم والدين را برانگيخته است كار آساني به نظر مي رسد ولي اين عكس العمل بيشتر از آن چه كه نفع و سودي داشته باشد، آسيب زاست. تنبيه تند و خشن و يا كاربرد تنبيه به صورت مداوم، اغلب احساس تنفر در او به وجود مي آورد.

با تنبيه يك رفتار تغيير در عملكرد فرزند به صورت پايدار بوجودنخواهدآمد بلكه رفتار تنبيه شده در نحوه رفتاري او به صورت دست نخورده باقي مي ماند و ممكن است دوباره ظاهر شود. استفاده از تنبيه به عنوان ابزاري براي تغيير و يا حذف رفتار نامطلوب غيرموثر است مگر آن كه استفاده از آن در موارد نادر و تلفيقا با تقويت يك رفتار مطلوب و مثبت و مغاير و ناهمساز با رفتار تنبيه شده همراه گردد.

افزايش تدريجي رفتار متقابل، كنش و واكنش هاي متقابل جوان و والدين به هنگام بروز رفتارهاي نامطلوب از سوي فرزندشان به وجودآمده و با واكنش هاي منفي و متقابل والدين گرايش به موقعيت بد و بدتر پيدا مي كند.

افزايش تدريجي رفتارهاي مكمل زماني روي مي دهد كه والدين در مقابل مطالبات و تقاضاي غيرمنطقي و يا بيش از حد فرزندشان تسليم شده و به جهت دوري از كشمكش، درمقابل اين تقاضاها از پا درمي آيند و اين خود زمينه اي فراهم مي كند تا وي به تقاضاهايش تداوم و وسعت بخشد.

دكتر جفرسون با توجه به پژوهش هايي كه با همكارانش انجام داده يك روش ۵ مرحله اي به والدين پيشنهاد مي دهد كه مي تواند در جهت اصلاح و بهبود رفتارهاي نامطلوب در جوانانشان كاربرد موثري داشته باشد، مراحل پنجگانه اين روش بايد به صورت متوالي به كار رود چون هر مرحله پايه اي است براي شروع مرحله بعد.

۱. توجه كردن به رفتار مطلوب و پسنديده فرزند به سادگي مي تواند تقويت كننده باشد، توجه كردن ازطريق توصيف و تعريف از يك رفتار قابل قبول ازطرف او، با صداي بلند و با اشتياق و شور و ذوق ازطرف والدين، زمينه ساز تداوم رفتارهاي مطلوب مي شود كه اين توجه مثبت از سوي والدين مي تواند بهبوددهنده روابط والدين و فرزندشان نيز باشد.

۲. پاداش دادن به او جلوه اي است از تأييد و تصديق والدين براي يك رفتار خوب فرزند، بايد توجه داشت كه نمي توان جايزه دادن را جايگزين مورد اول يعني توجه كردن نمود بلكه جايزه و پاداش دادن مكمل مرحله اول است. همان گونه كه والدين از يك رفتار شايسته تعريف و تمجيد مي كنند، مي توانند از جايزه و پاداش كه تقويت كننده مثبت است با هدف افزايش و نيرومندي رفتار مطلوب ارائه دهند. البته براي اينكه تقويت مثبت والدين نتيجه مطلوبي داشته باشد، بايد به فراواني و برنامه زماني ارائه آن نيز توجه نمود.

۳. چشم پوشي كردن و بي فايده پنداشتن بعضي از رفتارهاي ناپسند گاهي مي تواند روش موثري در جهت كاهش رفتار غيرقابل قبول كودك باشد كه اين روش خيلي آسان تر از كاربرد تنبيه است ولي چشم پوشي كردن نبايد به تنهايي مورد استفاده قرارگيرد.

وقتي نوجوان رفتار نامطلوب خود را متوقف كرد بلافاصله والدين بايد هر رفتار مطلوبي كه از او سر زد را مورد توجه و تشويق قراردهند، نكته مهم كه بايد به آن اشاره شود اين است كه چشم پوشي از رفتارهاي پرخطر و آسيب زا در فرزنداني كه به صورت بالقوه استعداد انجام اين اعمال را دارند جايز نيست. دراين دسته از افراد بايد از اقدامات پيشگيرانه استفاده نمود ولي رفتارهايي كه اغلب آنها از طريق انجام مكرر آن، باعث سلب آرامش از والدين مي شوند.

شكيبايي ازسوي والدين است

دربرخي خانواده ها محروم كردن فرآيندي است كه درآن جوان به علت انجام رفتار نامطلوب، از يك موقعيت تقويت كننده دورنگه داشته مي شود.

گاهي اوقات اين روش در تغيير رفتار نامطلوب وي مي تواند بسيار موثر واقع شود. والدين ممكن است تمام مراحل قبلي را به خوبي و درستي انجام داده باشند ولي فرزندشان به ادامه رفتار نامطلوب خود اصرار ورزد كه اين تكنيك مي تواند در آن مواقع موثرتر باشد.

كارشناسان بارها گفته اند كه ايجاد تغييرات و اصلاح رفتار نامطلوب در فرزند آسان نيست، زماني مي توان آن را آسان تر و موثرتر گرداند كه يك محيط مثبت و تقويت كننده نيز براي آنها در خانه فراهم نمود. والدين با انجام كارهاي ساده و بدون هزينه مي توانند اين محيط را براي فرزندشان به وجود بياورند به طور مثال:

- گاهي با آنها شوخي كنيد.

- جمله دوستت دارم را در بيشتر اوقات به كار بريد.

- شنونده خوبي براي آنها باشيد.

- از شكيبايي و صبر در رفتار با جوان خود برخوردار باشيد.

- به آنها كمك كنيد تا بتواند مشكلات خود با همسالانش را حل كند.

- از يك ساختار تربيتي منظم و برنامه روزانه برخوردار باشيد.

تغيير و اصلاح رفتار نامطلوب در فرزندتان ممكن است به آساني انجام نگيرد و با پيشرفت در اين زمينه به كندي انجام گيرد ولي ايجاد تغيير، مستلزم اختصاص دادن زمان به قدر نياز و داشتن صبر و شكيبايي ازسوي والدين است.

اگر در آن لحظات احساس كنيد كه رفتار نامطلوب فرزند شما تغييرپذير نيست و يا احساس دلسردي و نااميدي كنيد ممكن است به آساني دچار اشتباه و لغزش شده و به عادات و اصول حاكم در شرايط قبلي بازگرديد. پس مهم است كه شما ثابت قدم و استوار به تلاش و تقلاي خود دراين زمينه بپردازيد، صبر و شكيبايي شما مي تواند به بهبود و اصلاح رفتار آنها بينجامد.

 

  

 

 

 

 

آثار خشونت در خانواده

 

كودكاني كه در خانه خود شاهد خشونت بزرگ ترها هستند بيشتر از سايرين در كانون توجه مردم قرار مي گيرند. در اينجا به تأثيرات اين مسئله بر روي رشد اجتماعي و جسماني كودكان مي پردازيم.

مشكلات كودكان

تحقيقات نشان مي دهد بخشي از مشكلات كودكان به خاطر مشاهده خشونت خانوادگي است. اين مشكلات را مي توان به سه گروه تقسيم كرد: ۱-مشكلات رفتاري و احساسي ۲-ياد گرفتن خشونت ۳-مشكلات درازمدت

مشكلات رفتاري و احساسي

شايد بتوان گفت بيشترين مشكلات كودكاني كه شاهد خشونت بزرگ ترها هستند از نوع رفتاري و احساسي است. معمولا اين كودكان روحيه تهاجمي و جامعه ستيزي بيشتري از خود نشان مي دهند و نسبت به ساير كودكان از قابليت هاي كمتري برخوردارند. در ضمن اضطراب، افسردگي، خشم و تندروي در اين كودكان بيشتر مشاهده مي شود.

كودكاني كه مادران آنها در خانه مورد ضرب و شتم قرار مي گيرند مهارت كمتري در فهميدن احساسات ديگران دارند.

ارتباط با همسالان، استقلال، خويشتنداري و استعداد در ميان پسراني كه قرباني خشونت فيزيكي شده و يا از نزديك شاهد آن بوده اند كمتر مشاهده مي شود. در مجموع در ميان كودكاني كه شاهد خشونت خانوادگي هستند مشكلات رفتاري و احساسي زيادي وجود دارد.

يادگيري خشونت

يكي ديگر از مسائلي كه بايد در نظر گرفت خشونت خود كودكان است. كودكاني كه شاهد خشونت هستند ممكن است استفاده از آن را نيز ياد بگيرند.

مي توان پيش بيني كرد كه كودكاني كه در خانواده شاهد صحنه هاي خشونت آميز بوده اند رفتاري تهاجمي در پيش خواهند گرفت.

مطالعات زيادي در مورد ارتباط مشاهده خشونت و ياد گرفتن آن صورت گرفته است. برخي از كارشناسان بر اين عقيده اند كه كودكاني كه شاهد خشونت بزرگسالان هستند ممكن است به توجيه خشونت خود بپردازند.

چنين كودكاني بيشتر از سايرين خشونت را نشانه اعتبار و شخصيت يك فرد مي دانند و اين وضعيت در پسران بيشتر از دختران ديده مي شود.

مشكلات درازمدت

مطالعات انجام گرفته نشان مي دهد مشاهده خشونت خانوادگي مي تواند آثار منفي درازمدتي مثل فقدان اعتماد به نفس داشته باشد.

علل گوناگوني از جمله اعتياد و طلاق مي تواند موجب بروز خشونت خانوادگي شود. كودكان چنين خانواده هايي در هماهنگي با قواعد جامعه مشكل دارند.

ميزان تأثيرات

برخي از عوامل ميزان تأثيرات منفي مشاهده خشونت را در كودكان كاهش مي دهد و برخي از اين عوامل موجب بروز تأثيرات گوناگون در كودكان مي شود.

كودكاني كه هم قرباني خشونت و هم شاهد آن در خانواده بوده اند مشكلات رفتاري بيشتري دارند، آنهايي كه فقط صحنه هاي خشونت آميز خانوادگي ديده اند علائم كمتري نشان مي دهند و كساني كه هيچكدام از اين معضلات را نداشته اند كمترين نشانه را به نمايش مي گذارند.

تركيب قرباني شدن و مشاهده خشونت مشكلات بيشتري را براي كودكان رقم مي زند.

والدين چنين كودكاني غالبا خودشان در زمان طفوليت شاهد خشونت بزرگ ترها بوده اند.

تفاوت ها

برخي از تحقيقات نشان دهنده عوامل مختلف تأثيرگذار بر روي پسران و دختران مي باشد. در مجموع، پسران مشكلات بيشتري را نشان مي دهند و روحيه تهاجمي پيدا مي كنند در حالي كه دختران دچار افسردگي مي شوند.

در ضمن مشخص شده با بزرگ تر شدن دختران، روحيه تهاجمي در آنها بروز مي كند. كودكان در سنين مختلف واكنش هاي متفاوتي نشان مي دهند و به گفته مادران، كودكان پيش دبستاني مشكلات بيشتري دارند.

به علاوه نبايد مسئله نژاد و قوميت را ناديده گرفت.

زمان

مطالعات نشان مي دهد هر چه كودكان مدت بيشتري شاهد خشونت باشند مشكلات آنها افزايش مي يابد.

ارتباط والدين و كودك

تعدادي از محققان اهميت زيادي براي ارتباط كودكان با بزرگسالان مذكر قائل هستند.

رابطه كودكان با پدران خشن، بسيار پيچيده است. اين كودكان از يك طرف به پدر خود علاقه دارند و از طرف ديگر از خشونت او رنج مي برند.

رابطه كودكان با مادران را نيز نبايد دست كم گرفت.

استرس هاي مادرانه مي تواند عامل بسياري از مشكلات رفتاري كودكان باشد. جو حاكم بر خانه هم نقش مهمي ايفا مي كند. اگر كودكان در محيطي آرام رشد كنند بهتر در برابر ناملايمات مقاومت خواهند كرد.

پس بياييد با فراهم آوردن محيطي گرم و آرامش بخش در خانه، كودكاني را تحويل جامعه دهيم كه آينده روشني دارند.

 

  

 

 

مقالات

نظرسنجی

نظر شما در مورد طراحی سایت جدید ما و مقایسه آن با سایت قبلی چیست؟
سایت جدید بهتر است
۳۰%
سایت قبلی بهتر بود
۱۸%
سایت جدید خوب است اماکامل و جامع نیست
۱۷%
نظری ندارم
۳۶%
تمام آرا: ۵۵۱